۱۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۳
تعداد بازدید: ۱۲۳۵۷۰
یادآوری خطوط از سال‌روز بر دار شدن شیخ‌فضل‌الله نوری؛
«از روز اعدام مرجع شهید شیخ فضل‌الله نوری بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند. من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد». این جملات را جلال آل‌احمد، یکی از ایدئولوژیک‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات ایران درباره شیخ فضل‌الله نوری نوشته است...
کد خبر: ۱۹۴۲۸

آخرین آواز بر سر دار!به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ درباره مردی که شاید جامعه امروز ایران او را به نام یک بزرگراه درون‌شهری به خاطر سپرده باشد، ولی در اصل می‌توان او را مهم‌ترین مخالف مدرنیته در ایران به شمار آورد- و البته مردی که هفتاد سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می‌خواست ایران با مدل حکومت اسلامی اداره شود. مردی با نوعی زندگی دراماتیک- از این نظر که یکی از معدود رجل سیاسی این سامان است که فراز و فرودی شگفت‌انگیز را در زندگیش می‌توان جست. روحانی سنت‌مداری که فرزندش زیر چوبه دارش شادمانی و دست‌افشانی کرد و البته نوه‌اش نورالدین کیانوری هم مدت‌ها چهره اصلی حزب توده بود که مهم‌ترین حزب کمونیستی ایران به شمار می‌آید. سینما و تلویزیون ایران البته به این زندگی پر اوج و فرود تاکنون بی‌توجهی کرده و رد و نشانی از او را در فیلم‌ها و سریال‌های سال‌های اخیر نمی‌توان دید. به جز سریال «سال‌های مشروطه» محمدرضا ورزی که نگاهی جذاب به آن سال‌های پرآشوب انداخته است. با این حال شیخ فضل‌الله نوری فارغ از این که نظرات و عقایدش را تا چه حد قبول داشته باشیم، پیش از این که در روز نهم مرداد 1288 به دار کشیده شود، در تاریخ معاصر این سرزمین منشا اثر بوده و در رویدادهای سیاسی پرشماری ایفای نقش کرده است. چه در نهضت تنباکو- که شیخ فضل‌الله نوری در آن نقش فعالی داشت، چه در واقعهٔ میدان توپخانه- که طی آن جمعی از جوانان دیندار سنگلج تحت کنترل شیخ فضل‌الله نوری و سیدعلی یزدی به مجلس هجوم برده و اقدام به تظاهرات علیه مشروطیت کردند، چه در ماجرای همکاری با روس‌ها در خرید ملک برای تاسیس بانک استقراضی روسیه، و چه در کلیت انقلاب مشروطیت و مخالفت‌هایی که او با انقلابیون به انجام رساند و در آخر کار نیز با پافشاری بر مشروعه بودن حکومت کارش را به چوبه دار کشاند...
 
ستایش از شیخ فضل‌الله نوری
 آخرین آواز بر سر دار!
این روحانی البته بر خلاف سال‌های بعد از مشروطیت که هوادارانش چندان از او پشتیبانی نکردند، در میان انقلابیون اسلام‌گرای ایران به خصوص در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی مورد ستایش بسیاری قرار گرفته است و بسیاری از نویسندگان و روشنفکران و زعمای قوم و مذهب او را به خاطر نقشی که در تحولات تاریخی این سرزمین داشته ستوده‌اند.
جلال آل احمد در کتاب «خدمت و خیانت روشن‌فکران» در مورد او نوشته: «از آن روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
امام خمینی نیز در سخنرانی‌های بسیاری از شیخ فضل‌الله نام برده و از او به عنوان سمبل مبارزه علیه استعمار یاد کرده‌است. امام  در جمع مردم قم درباره آیت‌الله نوری گفته که «راجع به همین مشروطه و این که شیخ فضل‌الله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد، در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود. مخالفین و خارجی‌هایی که قدرتی را در روحانیت می‌دیدند کاری کردند که برای شیخ فضل‌الله مجاهد مجتهد و دارای مقامات عالیه یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی‌نما او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، شیخ فضل‌الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند». امام خمینی در جایی دیگر نیز می‌گوید: «جرم شیخ فضل‌الله بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضل‌الله این بود که قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضل‌الله این بود که احکام قصاص غیرانسانی نیست. انسانی است او را دار زدند و از بین بردند و شما حالا به او بدگویی می‌کنید».
زنده‌یاد محمود طالقانی نیز درباره شیخ فضل‌الله نوری گفته: «کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله نوری بدون محاکمه، لکّه ننگی در تاریخ مشروطیت نهاد».
پس از پیروزی انقلاب ۵۷، بعد از این که نظام جمهوری اسلامی از شیخ فضل‌الله نوری به عنوان «شهید» یاد کرده و بزرگراهی در شهر تهران را به نام وی نام‌گذاری کرد؛ سیدمرتضی آوینی نیز در کتابی به نام «فردایی دیگر» نوری را خود شریعت خواند. او نوشت:  «قانون یا باید خود را حافظ شریعت بداند یا خود شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آن‌که خود بدانیم. شیخ فضل‌الله نوری به همین نسبت توجه یافته بود، چرا که شرع نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود– یعنی قانون– مبدل می‌شود».
 
آثاری درباره شیخ فضل‌الله نوری
 آخرین آواز بر سر دار!
همان‌طور که گفته شد برخلاف سینما و تلویزیون که درباره این روحانی دوران‌ساز کم‌کاری کرده؛ در وادی ادبیات کتاب‌های زیادی درباره ایشان نوشته شده است- که افکار و اقدامات سیاسی مذهبی این مجتهد سیاسی را توضیح می‌دهند.
در این زمینه برای کسانی که می‌خواهند شناخت بیشتری از این روحانی شیعه داشته باشند؛ می‌توان مهم‌ترین آثار سال‌های اخیر در این باب را مروری گذرا کرد.
در واقع از آثاری که در سال‌های اخیر درباره شیخ فضل‌الله نوری چاپ شده‌اند؛ می‌توان به «نامه علامه قزوینی به شیخ فضل‌الله نوری» با پژوهش علی ابوالحسنی؛ «حکایت پای دار، روایت زندگی شهید شیخ فضل‌الله نوری» نوشته محسن مؤمنی شریف؛ «اندیشه سبز، زندگی سرخ، زمان و زندگی شیخ فضل‌الله نوری» نوشته علی ابوالحسنی؛ «کارنامه شیخ فضل‌الله نوری، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» نوشته ناصر ابوالحسنی؛ «ستاره‌ای بر دار» نوشته عباس آقایی؛ «شیخ فضل‌الله نوری و مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه» نوشته علی ابوالحسنی؛ «بازخوانی روزنامه شیخ فضل‌الله نوری» نوشته ستار شهوازی بختیاری؛ «سر دار؛ گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن شیخ فضل‌الله نوری در نهضت مشروطه» نوشته تندر کیا؛ «تاریخ مشروطه ایران» و «تاریخ هیجده ساله آذربایجان» نوشته احمد کسروی اشاره کرد...

 

ارسال نظر
آخرین اخبار