امیرحسین عزیزی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، ابداع مفهوم سازمان یادگیرنده را میتوان به پیتر سنگه در سال ۱۹۹۰ با انتشار کتاب " پنجمین فرمان: استراتژیها و ابزارهای ایجاد سازمان یادگیرنده " نسبت داد. نام سنگه از آن زمان تا کنون تقریباً با مفهوم سازمان یادگیرنده مترادف بوده و او به عنوان پدر مفهوم سازمان یادگیرنده در نظر گرفته میشود.
با این وجود، بسیاری از مردم هنوز هم میپرسند که یک سازمان یادگیرنده در مفهوم به چه معناست؟ که این موضوع کاملاً قابل درک است. سازمان یادگیرنده یا به تعبیری دیگر در لغت که یادگیری سازمان یافته است، یک مفهوم یا پدیدهای نیست که به سادگی قابل تعریف باشد. پرسشهایی نظیر اینک؛ آیا به واقع هیچ سازمان یادگیرندهای وجود دارد؟ یا آیا در واقعیت سازمانی وجود دارد که یاد نگیرد؟ مطرح میشوند. اینها سوالاتی منصفانه هستند که برای پاسخ به آنها در ادامه تاریخچهای از سازمان یادگیرنده و ساختار یادگیری بیان خواهد شد.
فرآیند تاریخی اصطلاح " یادگیری سازمانی "
سازمان یادگیرنده به مفهومی که امروزه در نظر گرفته میشود حاصل دو نوع فرآیند توسعهای میباشد؛ در یکی، واژه سازمان یادگیرنده به مفهوم یادگیری سازمان یافته به کار میرود که به معنی سازماندهی فعالیتهای خاص یادگیریست. استفاده از این معنی به طور ویژه در زمینههای آموزش و پرورش و علوم تربیتی و همینطور در زمینه مدیریت و مطالعات سازمانی ظاهر شد.
فرآیند دوّم به نوعی حاصل یک دگرگونی در تفسیر همان فرآیند اوّل میباشد که بیان کننده سازمان یادگیرنده صرفاً سازمانی است که یادگیری در آن در حال انجام است. از اوخر دهه ۱۹۷۰ تا اوایل دهه ۱۹۸۰ فعالیتهایی که در شناخت مفهوم سازمان یادگیرنده انجام شده است حیرت انگیز است. ارتباط دقیق بین این دو مفهوم و همچنین کاربرد مفهوم کنونی آن در محاسبات کمیّ مطلبی است که هنوز کامل کشف نشده است.
معنی کردن سازمان یادگیرنده
اطلاق اصطلاح سازمان یادگیرنده به یادگیریهای جداگانه در محل کار، بدون هیچ گونه ارتباطی با ابعاد سازمانی، به نظر برای طبقه بندی یادگیری سازمان یافته یا سازمان یادگیرنده کافی نمیباشد. از همین رو، یک راه منطقی برای تعریف مفهوم سازمان یادگیرنده یا یادگیری سازمان یافته این است که نمونههایی از جنبههای مختلف سازمان که با یادگیری در ارتباط است را در نظر بگیریم. جنبههای سازمانی میتوانند به شکل
۱) ساختاری که تسهیل کننده، حامی یا تنظیم کننده یادگیری جاری در سازمان است و توسط افراد صورت میگیرد
۲) ساختاری که یک واحد حقیقی آموزشی است و یا
۳) ساختاری که در آن سازمان خود، فرآیند نهایی یادگیری است و در آن یادگیری مداوم وجود دارد، باشند. سازمانی که دارای چنین ساختارهایی باشد میتواند یادگیری را هم در قالب جمعی و هم فردی درخود شامل شود.
از طرف دیگر، چهار نسخه اصلی از توصیف این که یک سازمان یادگیرنده چه معنایی دارد، در نظر گرفته میشوند. این چهار نسخه را که ما یادگیری در کار، محیط یادگیری، یادگیری سازمان یافته و ساختارهای یادگیری مینامیم، گاهی به نظر نسخههایی جدا از هم اند و گاهی به نظر ترکیب شده در هم میآیند. در ادامه این چهار نسخه از سازمان یادگیرنده معرفی میشوند که در سه شکل گفته شده طبقه بندی شده اند.
سازمان به عنوان تسهیل گر
نسخه یادگیری در کار بیان میدارد که سازمان مسیر خود را با توسعه، هماهنگ کرده و به همین جهت کارمندان در عوض اینکه بخواهند دورههایی را خارج از محل کار و سازمان تجربه کنند، در محل کار و در حین انجام کار خود یاد میگیرند. در این مورد، جنبه سازمانی یادگیری، قالبی است برای سازمان که یادگیری را به جای آن که با دورههای آموزشی رسمی در خارج خود محقق کند، در داخل خود ترتیب میدهد.
محیط یادگیری بیان میدارد که سازمان، ابزار و فرصتهای یادگیری را به صورت شخصی و گروهی در اختیار افراد قرار میدهد، کارمندان شجاعت تجربه کردن مییابند و شکست نیز فرصتی برای یادگیری تلقی میشود. بنابر این جنبه ساختاری در اینجا این گونه است که سازمان در حال تسهیل و تا حدودی تنظیم امنیّت یادگیری در خود میباشد.
سازمان به عنوان واحد یادگیری
سازمان یادگیرنده همانی است که احتمالاً بسیاری از دانشمندان آن را به عنوان یادگیری سازمان یافته معنا میکنند و حداقل مواقعی که بحث از آموزش سازمان یافته است این گونه در نظر گرفته میشود. در این مورد جنبه ساختاری این گونه است که گویا سازمان یک فرد است که میآموزد و به خودی خود به یک واحد آموزشی بدل میگردد.
البته تعداد معدودی وجود دارند که بین ایدههای سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمان یافته تفاوت قائل میشوند و همچنین کسانی هستند که یادگیری سازمان یافته را حالتی خاص از سازمان یادگیرنده در نظر میگیرند. با این اوصاف ما نیز در ادامه یادگیری سازمان یافته را یک حالت خاص از سازمان یادگیرنده تلقی خواهیم کرد.
سازمان به عنوان فرآیند نهایی
ساختارهای یادگیری تا حدی پیچیدهتر از سه نسخه دیگر است. این نسخه اینگونه بیان میدارد که سازمان یک ساختار تیمی است، هر یک از اعضای تیمها میزان معقولی از یادگیری را برای اجرای وظایف کاری که معمولاً توسط دیگر اعضای تیم انجام میشوند دارند، بنابراین ارائه آن تیم به نوع ارائه تک تک افراد عضو آن وابسته نیست. به همین جهت هریک از اعضای تیم میتواند از عهده رفع هر نیازی از مشتریان تیم برآید؛ بنابراین اگر یک متخصّص در تیم در حال رفع یک موضوع تخصّصی از نیازهای یک مشتری باشد و مراجعه کننده دیگری با درخواست مشابه مراجعه کند، هر یک از دیگر اعضای تیم میتوانند به کار او رسیدگی کنند. این نوع عملکرد نیاز به حجم زیادی از یادگیری توسّط همه اعضای تیم برای تحقّق این میزان از انعطاف پذیری در چنین سازمانی را دارد. این موضوع تنها به یادگیری وظایف اعضا در قالب گروه ختم نشده و همچنین نیاز است تا همه گروههای سازمان مسلّط به وظایف همدیگر باشند. این تواناییها و مهارتها باید مداوماً در حال به روز رسانی باشند و همه اعضا در نهایت باید مهارتهای جدید را مرتباً آموزش دیده و یاد یگیرند تا از عهده برطرف کردن هر نوع نیازی از مشتریان سازمان برآیند. در این راستا میزان زیادی از ارتباط و ابزارهای ارتباطی میان افراد و گروهها نیاز است. اینگونه سازمانها شباهت زیادی با ساختارهای ارگانیک دارند که ویژگیهای بارز در آنها غیر رسمی بودن هر فعالیّت، غیر متمرکز و غیر سلسله مراتبی میباشد.
کمترین تأثیر چنین سازمانی، کاهش قابل توجه ریسک عدم پاسخگویی مناسب به مشتریان است. با این حال برجستهترین جنبههای ساختاری این ورژن از یادگیری در سازمانهای یادگیرنده، این است که سازمان وابسته به یادگیری کارمندان و استوار بر میزان یادگیری آن هاست و این به معنای آن است که سازمان به عنوان یک فرآیند نهایی عمل میکند.
چه سازمانهایی سازمان یادگیرنده نیستند؟
اهمیت دانستن اینکه سازمان یادگیرنده، چه سازمانی نمیتواند باشد به اندازه این که چگونه سازمانهایی هستند، قابل توجه است. مفهوم سازمان یادگیرنده میتواند به شکل نمادین برای ایجاد شهرت و آبرو به سازمانی اطلاق شود در حالی که هیچ معیار و فعالیتی برای عملی کردن یادگیری در آن سازمان اتخاذ نشده است. به همین دلیل دانستن این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.
این بحث با توجه به مجموعهای از آن چهار نسخه میبایست بررسی شود. در اینجا ما چهار رویکرد متفاوت برای تشخیص این که چه سازمانی یادگیرنده هست یا خیر معرفی خواهیم کرد: رویکرد فراگیر، رویکرد منحصر به فرد، رویکرد میانه و رویکردمفهومی.
رویکرد فراگیر بر این امر دلالت دارد که هر سازمانی که حتی یکی از عناصر هرکدام از چهار نسخه مطرح شده قبل را دارا باشد، جزء سازمانهای یادگیرنده طبقه بندی میشود. با این نوع رویکرد میتوان گفت که به نوعی تمام سازمانهایی که در جهان هرگونه یادگیری از عوامل موجود درخود و یا خارج خود داشته باشند جزء سازمانهای یادگیرنده تلقی میشوند. از این رو رویکرد فراگیر برای تشخیص، میتواند کلیت مفهوم سازمان یادگیرنده را بی معنا کند و این رویکرد به ندرت به عنوان یک رویکرد منصفانه در تشخیص بودن یا نبودن یک سازمان به عنوان سازمان یادگیرنده مورد استفاده قرار میگیرد.
از طرف دیگر رویکرد منحصر به فرد این گونه دلالت میکند که یک سازمان فقط وقتی جزء سازمان یادگیرنده طبقه بندی میشود که تمام عناصر هر چهار نسخه سازمان یادگیرنده را دارا باشد. این رویکرد نیز پیدا کردن چنین سازمانی در جهان را به نظر غیر ممکن میسازد؛ بنابراین این رویکرد به نظر غیرمنطقی است، چرا که هیچ فضایی را برای تغییرات و خواستههای مختلف جهت در نظرگیری یک سازمان به عنوان سازمان یادگیرنده قائل نیست.
رویکرد میانه این گونه دلالت دارد که اگر یک سازمان برخی از درجات مهم ضروری از نسخهها را دارا باشد میتوان آن را سازمان یادگیرنده نامید. این رویکرد سادهتر از چیزی که هست به نظر میرسد. هر کدام از چهار نسخه شامل چندین عنصر مهم است و هر نسخه زیر مجموعههای خاص خود را دارد؛ بنابراین تشخیص سطحی که مورد انتظار این رویکرد است نیازمند این خواهد بود که علاوه بر این که تصمیم گرفته شود کدام عنصر از کدام نسخه مورد نیاز است، همچنین میبایست دانست که نوع و میزان این عناصر که باید توسط هر سازمان خاص به کار گرفته شود، چیست.
رویکرد مفهومی میتواند برای اجتناب از استفاده نمادین از مفهوم سازمان یادگیرنده مفیدتر واقع شود. این رویکرد به دنبال تنظیم مجموعهای منطقی و مناسب که همراه با مأموریتهای مشخصی برای سازمانهایی که علاقه به قرارگیری در این طبقه بندی دارند، است، به صورتی که این استاندارد میتواند در هر مفهوم و هر سازمان متفاوت از دیگری باشد. برای مثال آنقدر که برای سازمانهای بهداشتی و درمانی آزمایشات متعدد و گوناگون اهمیت دارد، برای سازمانهای حمل و نقل چندان مطرح نیست و یا آن میزان از حفاظت از اطلاعات و نگهداری دانش که برای سازمانهای حفاظتی و نظامی ضروری است برای بسیاری از سازمانهای دیگر ضروری نباشد. به همین دلیل نیاز است تا برای سازمانها با مأموریتهای متفاوت، مجموعههای یادگیرنده استاندارد متفاوتی را تعریف کنیم و نیز برای مجموعههای متفاوت نامهای متفاوتی نیز قائل شویم، مواردی همچون: سازمانهای بیمارستانی یادگیرنده، سازمانهای دانشگاهی یادگیرنده، سازمانهای چینی، کانادایی یا ایرانی یادگیرنده و .... این رویکرد همان رویکرد مناسبی است که مأموریتها و ویژگیهای خاص هر مفهوم در سطحی بالا، امّا منطقی را برای سازمانهایی که میخواهند خود را یادگیرنده بنامند، قائل است.
منبع:
What does “learning organization” mean?, Anders Örtenblad – Emerald Insight, ۲۰۱۸