به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ در تمام سیودو سال بعد از آزادسازی اسرای ایرانی؛ این روز بهانهای بوده برای یادآوری جانبازیهای آزادگان سرافرازی که نه در جبهههای نبرد و نه در اسارتگاههای ظلم و جور مقابل دشمن سر خم نکردند. فرهنگ و هنر ایران، اما، با این که در نمایش این جانبازیها تلاشهای قابل ذکری به ثبت رسانده، ولی با هر متر و معیاری حداقل از نظر کمی در تصویر کردن ماجراهای اسارت فرزندانش کارنامه پربرگی نداشته و کمبودهای آشکاری از این نظر در تلاشهای اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص سینما و تلویزیون ایران دیده میشود...
فیلمهایی درباره اسارت
با این که 32 سال از ورود آزادگان به ایران میگذرد؛ اما در این سالها تلاشهای سینمای ایران در زمینه ساخت آثاری درباره این موضوع بیش از انگشتان دو دست به نتیجه ننشسته- که تنها در این میان تنها در حد انگشتان یک دست تلاش به ثمر نشسته و موفق میتوان دید. در واقع از میان فیلمهایی چون "دولهتو"، "پرواز از اردوگاه"، "کیمیا"، "پاتک"، "بوی پیراهن یوسف"، "قاصدک"، "مردی شبیه باران"، "معصوم"، "یک قدم تا مرگ"، "دستهای خالی"، "رنجر"، "نفوذی"، "اخراجیهای 2"، "اتوبوس شب"، "دوئل"، "بیداری رویاها" و "خرس" که داستانی در رابطه با اسرا را روایت کردهاند- که یا دوربین به محل اسارتشان رفته و یا به تبعات این اتفاق و آزادی آنها پرداخته است- تنها میتوان به چند فیلم موفق برخورد- که آمار قابل قبولی نمیتواند باشد...
بهترینها
"پرواز از اردوگاه" به کارگردانی حسن کاربخش که در سال ۱۳۷۴ با روایت داستانی درباره اسارت جلوی دوربین رفت، یکی از نخستین آثار سینمای ایران در پرداخت به این موضوع است که داستان یک خلبان با بازی جمشید هاشمپور را روایت میکند که بعد از اسارت، در جستجوی اطلاعاتی که گمان میرود مخفی کرده بارها و بارها مورد شکنجه قرار میگیرد، اما نه تنها پاسخی به پرسشهای شکنجهگرانش نمیدهد، بلکه در نهایت نیز شاهد فرارش از عراق و بازگشت به سرزمین مادری میشویم...
"بوی پیراهن یوسف" ابراهیم حاتمیکیا اما فارغ از ارزش و اهمیت اولین بودن و مسایل کمی از این دست، با هر متر و معیاری بهترین و موفقترین فیلم سینمای ایران درباره اسرا و مسایل و مشکلات ناشی از اسارت رزمندگان است. فیلمی درباره شخصیتی به نام یوسف که همه نزدیکان و حتی همرزمانش بر این باورند که شهید شده، اما پدرش دایی غفور با بازی علی نصیریان- که راننده تاکسی فرودگاه است، اعتقاد عمیقی دارد که پسرش یوسف روزی برخواهد گشت. او در مسیر انتظارهایش با دختری به نام شیرین- با بازی نیکی کریمی- همراه میشود که از فرنگ برای جستجوی برادرش به ایران آمده است...
"بوی پیراهن یوسف" که تاکنون بارها در سالروز ورود آزادگان به کشور از تلویزیون پخش شده؛ به واسطه خوانش خاص حاتمیکیا از اسارت و موضوعی چون بازگشت آزادگان، نه تنها یکی از بهترین فیلمهای کارنامه این فیلمساز بلکه یکی از بهترینهای سینمای بعد از انقلاب نیز به شمار میرود.
"مردی شبیه باران" به عنوان اولین فیلم کارنامه کارگردانی سعید سهیلی یکی دیگر از تلاشهای برجسته سینمای ایران درباره اسارت و آزادگی است. این محصول سال ۱۳۷۵ داستان آزادهای به نام منصور با بازی ابوالفضل پورعرب را روایت میکند که به دلیل موجگرفتگی چیزی از گذشته خود به یاد نمیآورد و همین باعث دشواریهایی برای او حتی در بین همرزمانش میشود- که به او بایت قتلی که در میان اسرا اتفاق میافتد مظنون میشوند...
"نفوذی" ساخته احمد کاوری و مهدی فیوضی اما از دریچه کمتر دیدهشده دیگری به اسارت نگریسته است و داستان آزادهای را روایت میکند که پس از بیست سال اسارت به کشور بازمیگردد؛ اما به اتهام پیوستن به سازمان مجاهدین و ایفای نقش در شهادت عدهای از اسیران ایرانی مورد سوءظن نیروهای امنیتی قرار میگیرد و این موضوع برای او و خانوادهاش مشکلاتی به وجود میآورد. پژمان بازغی و امیر جعفری از بازیگران این فیلم هستند...
"اخراجیهای ۲" ساخته مسعود دهنمکی که تنها فیلم کمدی درباره اسرا است؛ "بیداری رویاها" به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر با داستان جسورانه و شجاعانهاش درباره همسر شهیدی که به گمان شهادت همسرش با برادر او ازدواج کرده و ناگاه با بازگشت همسر سابقش مواجه میشود؛ و "23 نفر" ساخته مهدی جعفری درباره قصه ۲۳ نوجوان سیزده تا هفده ساله که به اسارت نیروهای عراقی درآمدند و با استفاده تبلیغاتی حزب بعث از این ماجرا مواجه شدند؛ دیگر فیلمهای سینمای ایران درباره آزادگان هستند...