۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۲
تعداد بازدید: ۱۸۸۸۵۹
جرج فریدمن، معتقد است:بحران اوکراین هیچ ارتباطی با اوکراین ندارد، و ریشه این بحران در آلمان است، به‌ویژه که یک خط لوله گاز، آلمان را به روسیه متصل میکند.
کد خبر: ۱۴۰۴۱

ریشه بحران اوکراین در آلمان است

پایگاه خبری تحلیلی خطوط : جرج فریدمن، معتقد است:بحران اوکراین هیچ ارتباطی با اوکراین ندارد، و ریشه این بحران در آلمان است، به‌ویژه که یک خط لوله گاز، آلمان را به روسیه متصل میکند …

واشنگتن این خط لوله را به عنوان تهدیدی برای خود در اروپا می‌بیند و سعی کرده است پروژه را در هر نوبت متوقف کند. با این حال، پروژه Nord Stream۲ به‌طور کامل عملیاتی و آماده به بهره‌برداری است.
صاحبان خانه‌ها و کسب و کار‌های آلمانی منبع قابل اعتماد انرژی پاک و ارزان را در اختیار دارند، و روسیه افزایش قابل توجهی از درآمد گاز خواهد داشت. این یک وضعیت برد-برد برای آلمان و روسیه است.

این در حالیست که ایالات متحده نمیخواهند آلمان به گاز روسیه وابسته‌تر شود، زیرا این وابستگی منجر به توسعه تجارت و ارتقاء اعتماد بین طرفین میشود، و در ادامه همانطور که مناسبات گرمتر میشود، موانع تجاری بیشتری بین طرفین حذف میشود، مقررات کاهش می‌یابد، درآمد‌های سفر و گردشگری افزایش پیدا میکند و نهایتا معماری امنیتی جدید در دنیایی که آلمان و روسیه دوست و شرکای تجاری هستند، شکل میگیرد.

در چنین وضعیتی، دیگر نیازی به پایگاه‌های نظامی ایالات متحده و سلاح‌های دفاعی گران‌قیمت و سیستم‌های موشکی ایالات متحده نیست و نهایتا نیازی به ناتو هم نیست. همچنین معاملات انرژی دنیا دیگر به دلار آمریکا و ذخیره خزانه‌های ایالات متحده گره نمیخورد.
شرکای تجاری جدید، معاملات را با ارز‌های خود انجام می‌دهند که منجر به کاهش شدید ارزش دلار و افت چشمگیر سیطره و قدرت اقتصادی امریکا میشود.

به همین دلیل است که دولت آمریکا مخالف این جریان است. این فقط یک خط لوله نیست، بلکه پنجره‌ای به آینده است، آینده‌ای که در آن اروپا و آسیا به یک منطقه تجاری آزاد تبدیل شده‌اند و قدرت و رفاه دوجانبه خود را افزایش میدهند؛ در حالیکه ایالات متحده در خارج از آن قرار میگیرد.

روابط گرمتر بین آلمان و روسیه، یعنی کاهش نفوذ ابرقدرت امریکا. به همین دلیل است که واشنگتن مصمم است به هر نحوی nord stream۲ را متوقف کند. این جا است که کارت اوکراین به روی میز میاید. اوکراین، "سلاح انتخابی" واشنگتن برای اهداف خود است.

آن‌ها باید نشان دهند که پوتین یک متجاوز غیر قابل اعتماد است. آنچه که حائز اهمیت است، این است که روسیه از زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی به هیچ کشوری حمله نکرده است و ایالات متحده در مدت زمان مشابه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به ۵۰ کشور حمله و یا حکومت‌هایشان را سرنگون کرده است.
ایالات متحده بیش از ۸۰۰ پایگاه نظامی در کشور‌های سراسر جهان دا‌رد.
رسانه‌ها به هیچ کدام از این‌ها نمی‌پردازند، بلکه تمرکزشان بر "شیطان سازی از پوتین" است، تا تمام اروپا را به یک جنگ خونین دیگر غرق کند.

تمام تبلیغات این جنگ، با قصد تحریک و تولید یک بحران ایجاد شده، که هدفش، تخریب و انزوای روسیه میباشد.
با این حال، هدف واقعی، روسیه نیست، بلکه آلمان است.

این گزیده‌ای از مقاله مایکل هادسون در UNZ میباشد:

"تن‌ها راهی که برای دیپلمات‌های ایالات متحده برای جلوگیری از خرید‌های اروپا، از روسیه روی میز مانده، راهکار نظامی است.
ویکتوریا نولند، به عنوان دبیر وزارت امور خارجه، در نشستی مطبوعاتی، بتاریخ ۲۷ ژانویه، نکات قابل توجهی را مطرح نمود.

تیم بایدن میخواهد با "پاسخ نظامی" پروژه Nord stream۲ را متوقف کند. این بدان معنی است که با تحریک پوتین، او را وادار به فرستادن نیرو‌های خود در سراسر مرز شرقی در جهت تحمیل جنگی اجتناب ناپذیر نماید؛ و رسانه‌های غربی، این اقدام را بعنوان یک تهدید برای همه اروپا تلقی میکنند، و رهبران جهان غرب، پوتین را به عنوان "هیتلر جدید" محکوم میکنند. این استراتژی واشنگتن، بطور خلاصه است.
سیاست داخلی آلمان در حال حاضر، توقف نیروگاه‌های هسته‌ای است، و در نتیجه نیاز به گاز طبیعی روسیه دارد.
مردم آلمان هرگونه تحریم را دخالت آمریکا در مسایل داخلی خود تلقی کرده و چهرهٔ آمریکا منفورتر خواهد شد.
بنابر این، آمریکا برای نقشه B برنامه‌ریزی کرده:

یک تهدید خارجی، به اندازه کافی بزرگ، که آلمان را مجبور سازد تا این خط لوله را مسدود کند.
سالهاست که دولت آمریکا با اجرای خط لوله گاز روسیه به آلمان مخالف است، و خیلی تلاش کرده که جلوی اجرای آن را بگیرد، ولی دولت آلمان همواره مخالفت میکرده.

برچسب ها: بحران اوکراین جنگ اوکراین روسیه آمریکا آلمان گاز
ارسال نظر
آخرین اخبار