به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ محمود دولتآبادی که در سال ۲۰۱۳ برگزیده جایزهٔ ادبی یان میخالسکی سوییس بوده؛ و در سال ۲۰۱۴ نیز جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را دریافت کرده؛ به عنوان نویسندهای که بارها نامش به عنوان نامزد غیررسمی جایزه نوبل ادبی در رسانههای بینالمللی ذکر شده رابطه شگفتانگیزی با تاریخ ایران به خصوص تاریخ معاصر ایران دارد و رد پای رخدادهای زیادی را میتوان در اثار او جست. ته شب، سفر، آوسنه بابا سبحان، تنگنا، گاواربان، از خم چنبر، کلیدر، جای خالی سلوچ، ققنوس، آهوی بخت من گزل، ما نیز مردمی هستیم، روزگار سپریشده مردم سالخورده، اتوبوس، آن مادیان سرخیال، سلوک، روز و شب یوسف، زوال کلنل، میم و آن دیگران، وزیری امیر حسنک، بنیآدم و اسبها اسبها از کنار یکدیگر شماری از این آثار هستند. با این حال او میگوید که در سالهای اخیر دولتها و در کل حاکمیت چون خواستهاند روایت خود را از تاریخ و رویدادهای تاریخی از جمله جنگ داشته باشند، کار را برای نویسندگان و هنرمندان برای پرداخت به این مسایل دشوار کردهاند...
جای خالی تاریخ و جنگ
محمود دولتآبادی با اشاره به این که «من پیش از اتمام جنگ درباره آن با عنوان "صلح و جنگ؛ پایان کابوس" برای مجله تایملایف و چند مطبعه دیگر دنیا نوشتم- و هنوز هم معتقدم که جنگ- نه دفاع- یک کابوس بشری است»؛ دلیل این موضوع را که در ایران رخدادی چون جنگ را در آثار نویسندههای درست و حسابی کمتر میتوان دید، به دلیل چند موضوع مختلف میداند: «اول اینکه نگاه و عقایدی مثل عقاید من و دیگران چون تبلیغاتی نیست و چون روزمره نیست، باید زمان بگذرد و تهنشین شود و رسیده شود و نویسنده به چیزی برسد ورای واقعیت- که در عین حال میتواند واقعیت هم داشته باشد و به این دلیل زمان میخواهد و دستوری نیست که تصمیم بگیریم بنشینیم بنویسیم. دیگری ماهیت دفاعی جنگ ماست، یا این واقعیت که آنها حمله کردند- که این باعث میشود خیلی چیزها که میخواهم درباره زشتیهای جنگ بگویم، تابو جلوه کند».
محمود دولتآبادی درباره غیبت جنگ از ادبیات ایران قائل به دلایل دیگری نیز هست: «مثلا این که من نوعی در فعالیتهایی که میخواستم در این مورد داشته باشم، نگاهی مدرن داشتم، ولی تمام جریانی که از لحاظ صوتی و تصویری جنگ را هدایت میکرد یک جریان سنتی بود. دیگر این که انقلاب و جنگ و بعد هم مسایل سیاسی ناگهان مانند یک انفجار صورت گرفتند و تقریبا همه را بهتزده و مجبور به موضعگیری کردند- که یا رفتند و مهاجرت کردند یا ماندند و خودی شدند و البته خیلی نیز از بین رفتند. موضوعاتی که باعث شد همه چیز سیاسی شود و این موضوع خیلیها را غرق کرد و خیلیها را هم از قبیل رضا قاسمی، رضا دانشور، نسیم خاکسار، عباس معروفی، دکتر براهنی و ... برد آنسو. خب، نویسنده که گیاه نیست هر سال سبز شود. اینها همه باعث شد بنیه جمعی ادبیات ما تضعیف شود»...