به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ در تمام چند دهه اخیر در سینمای ایران تنها و تنها سه فیلم به طور مستقیم به عاشورا و داستانهای مربوط به آن پرداختهاند. سه فیلمی که البته فرجام کارشان- و البته سرنوشت سازندگانشان- به نحو طعنهآمیزی عبرتآموز است. در واقع از سه فیلم عاشورایی سینمای ایران؛ فریبرز صالح سازنده اولین فیلم عاشورایی یعنی «سفیر» بعد از آن فیلم موفق دیگر موفق به کار کردن در حوزه دلخواهش نشد؛ بهرام بیضایی نویسنده دومین فیلم عاشورایی یعنی «روز واقعه» نه تنها خود نتوانست نوشتهاش را کارگردانی کند بلکه بعد از چند سال هم مجبور به مهاجرت شد؛ و سومین فیلم یعنی «رستاخیز» هم سالهاست توقیف شده و کارگردانش احمدرضا درویش هم در تمام ده دوازده سال بعد از «رستاخیز» موفق به ساخت فیلم دیگری نشده است. این داستان عبرتآموز شاید بتواند توضیح دهد که چرا شمار فیلمهای عاشورایی سینمای ایران تاکنون حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نرسیده است و این در حالی است که در سینمای جهان به گواهی سایت معتبر آیامدیبی حداقل نود و دو فیلم درباره حضرت مسیح جلوی دوربین رفته است!
اولین فیلم عاشورایی
اولین فیلم عاشورایی سینمای ایران در اولین سالهای بعد از انقلاب به نام «سفیر» روی پرده آمد- و به گواهی آمار و ارقام و اکرانهای متعدد بعدی و البته تعداد بازپخشهای تلویزیونی موفقیت حیرتانگیزی نیز به دست آورد.
«سفیر» که داستان سفر قیسبنمسهر، قاصد و پیامرسان حسین (ع) به کوفه را روایت میکرد که به اسارت ابنزیاد درمیآمد و کشته میشد؛ در سال ۶۲ روی پرده آمد و به نحو غریبی موفق شد. نه فقط از نظر مالی، بلکه از این نظر که در آن سالها کمتر مسجد یا پایگاه بسیج نبود که این فیلم را برای مردم محلات مختلف کشور نمایش نداده باشد. با این حال فریبرز صالح، کارگردان این فیلم موفق به ساخت فیلم دیگری درباره تاریخ مذهبی کشور نشد و در پایان هم در سکوت و انزوا درگذشت...
روز واقعه، روز مهاجرت
«روز واقعه» نوشته بهرام بیضایی و به کارگردانی شهرام اسدی هم به رغم موفقیت حیرتانگیزش (هم مالی و هم کیفی- چنان که الان بعد از سی و چند سال هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران به شمار میآید) داستان غریبی داشت. اول این که برخلاف فیلمنامه درجه یک بیضایی- درباره جوانی نصرانی که پیام یاریجویی حسین را میشنود، اما در رسیدن به روز واقعه دیر میکند و منزل به منزل بعد از کاروان عاشوراییان میرسد و اتفاقاتی که افتاده را از زبان دیگران میشنود- اجازه ساخت فیلم به خود نویسنده که از بزرگترین نامهای سینمای کشور بود داده نشد. ولی فارغ از برخوردهایی که با بیضایی شد- که پایانش هم به مهاجرت او ختم شد- سرنوشت شهرام اسدی هم عبرتآموز است. کارگردان جوان آتیهداری که یکی از بهترین فیلمنامههای تاکنون فیلمشده سینمای ایران را به فیلمی محترم و معتبر و آبرومند تبدیل کرد، ولی در ادامه راه با توقفهای پشت سر هم در کارنامهاش مواجه شد، تا جایی که در حال حاضر این کارگردان سی و چند سال بعد از «روز واقعه» تنها سه فیلم ساخته است...
داستان «رستاخیز»
«رستاخیز» احمدرضا درویش اما در قیاس با دو فیلم قبلی سرنوشت تلختری دارد. یکی از پرهزینهترین و البته باشکوهترین فیلمهای سینمای ایران، که به دلیل نمایش چهره حضرت عباس (ع) درست ساعاتی پس از آغاز اکران توقیف شد و این توقیف که در عاشورای امسال به نزدیک دهسالگی رسیده، در تمام این سالها برطرف نشد و جز وعدههای گاه به گاه از مسئولین، حرکت دیگری در زمینه رفع توقیف «رستاخیز» انجام نگرفت- یا حداقل مشاهده نشد...
چرا؟
اما این که چرا فرجام فیلمهای عاشورایی سینمای ایران تا این حد تلخ و ناامیدکننده است؛ حکایتی است که به خیلی چیزها ارتباط دارد- و در روزهای آینده جنبههای مختلفی از این حکایت را از زبان دستاندرکاران سینمای ایران خواهیم شنید...