به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ داستان فیلم «مزارشریف» ساخته حسن برزیده و بازی حسین یاری، مهتاب کرامتی، مسعود رایگان، حسین باشهآهنگر، مهدی آگاهی و عمار تفتی در سال 1377 جریان دارد. زمانی که نیروهای طالبان شهر مزارشریف را به تصرف خود در آوردهاند و به دنبال مخالفانشان هستند. همزمان، بعد از ورود طالبان به شهر، گروهی از دیپلماتهای ایران در ساختمان کنسولگری پناه گرفتهاند، اما نیروهای طالبان آنها را شناسایی کرده و به شهادت میرسانند. در این میان یک دیپلمات به نام شاهسوندی با بازی حسین یاری به شکل معجزهآسایی موفق به فرار از مهلکه میشود و سعی میکند خود را به مرز ایران برساند...
«مزارشریف» فیلمی پرتحرک و جذاب اما تکبعدی است. در واقع فیلم بیشتر نان اهمیت موضوعش را میخورد و جز همین خلاصه داستان تکخطی شاخ و برگی در روایت داستانش ندارد. با این حال همین که عبدالحسین برزیده در سومین فیلمش بعد از «دکل» و «پرواز خاموش»- که هر دو در دهه 70 ساخته شدهاند- سراغ سوژهای چنین بکر رفته که در عین حال درباره یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی پس از انقلاب نیز هست، انگیزه و اعتبار کافی برای دنبال کردن فیلم را ایجاد میکند...
روز واقعه
اما این که اتفاقات کنسولگری چگونه رخ دادند، حکایتی عجیب و عبرتآموز است. این اتفاق در روز ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ یا هشتم آگوست 1998 بعد از اشغال شهر مزارشریف توسط نیروهای طالبان رخ داد. تا این زمان ایران از نیروهای دولت افغانستان به رهبری برهانالدین ربانی و به فرماندهی احمدشاه مسعود حمایت میکرد و مزارشریف هم تبدیل به مرکز نیروهای دولت رسمی افغانستان شده بود. در مقابل، در مقابل تنها سه کشور عربستان، پاکستان و امارات متحده عربی طالبان را به عنوان دولت به رسمیت شناخته بودند. طالبان اما به تدریج نقاط مهمی از افغانستان را به تصرف خودش درآورد و در نهایت هم پس از اشغال شهر مزارشریف، هزاران ازبک، تاجیک و هزاره را که اکثرا شیعه مذهب بودند، از دم تیغ گذراند. در میان این کشتهشدگان ده دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی نیز بودند- که البته در ابتدا مرگ هشت دیپلمات گزارش شد، اما مدتی بعد مرگ دو دیپلمات و یک روزنامهنگار دیگر نیز تأیید شد...
به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اللهمدد شاهسوند عضو سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف که تنها شاهد حادثه است که از این واقعه نجات یافته؛ میگوید: «بعد از ورود طالبان به شهر، گروهی از آنان به کنسولگری آمدند. شهید فلاح برای صحبت با آنها رفت و در را باز کرد. افرادی با چهرههایی مانند طالبان و مسلح وارد شدند و سراغ اسلحهها و نیروهای دیگر را میگرفتند- که البته بیشتر شهید ریگی به سوالهایشان پاسخ میداد. پس از بازرسی سفارت سویچهای ماشینها را خواستند و ماشینها را خارج کردند. به هر حال؛ با ناصری کنار هم ایستاده بودیم و ماجراها را نگاه میکردیم. بچههای ما با وجود رفتار آنها، رفتاری مسالمتآمیز داشتند. طوری که حتی به آنها میوه و چای تعارف کردند. افراد طالبان همه ما را تفتیش کردند، پول و وسایل ارزشمندمان را گرفتند، با این حال معتقدم که این افراد دزد نبودند و در چارچوب عمل میکردند، مثل این که از بیرون هدایت میشدند و به دنبال چیز خاصی بودند. در نهایت وقتی همه افراد همراهشان وارد اتاق شدند، به ما گفتند که کنار دیوار بایستیم، اسلحهها را بالا آوردند و با تکتیر شروع به تیراندازی به سمت ما کردند. شاید حدود ۵۰ یا ۶۰ گلوله روی بچهها خالی کردند، بعد از قطع شدن صداها متوجه حرکتشان شدم یک لحظه چشمهایم را باز کردم و کفش یکی از آنها را دیدم، لحظاتی بعد که صداها کاملا قطع شد، یک لحظه از جایم بلند شدم و از آنجا خارج شدم»...
در واکنش به رویداد خونین مزارشریف جمهوری اسلامی ایران گروه طالبان را مسئول کشتار این دیپلماتها اعلام کرد و حتی گفته میشود که مسئولان وقت وزارت خارجه در پی تصویب حمله نظامی ایران به افغانستان بودند. با این حال رهبر جمهوری اسلامی در لحظات آخر با این مصوبه مخالفت کرد و جلوی ورود ایران به جنگ با طالبان را گرفت. طالبان هم شاید برای کاهش تنشها مدعی شد که این کشتار توسط نیروهای خودسر و به روایتی هم توسط نیروهای سپاه صحابه مرتبط با سرویس اطلاعات و امنیت پاکستان انجام گرفته است...
از زبان کارگردان
عبدالحسن یا حسن برزیده کارگردان «مزارشریف» درباره فیلمش- و البته اتفاقات رویداده در کنسولگری ایران- میگوید که متاسفانه در مورد این مسئله سهلانگاری شده و این موضوع در آن زمان و حتی سالهای پس از آن مسکوت مانده است. نکته مهمتر هم اینکه از این اتفاق هیچ درسی گرفته نشده و هیچ پرداختی به آن نشده است و حتی یک عذرخواهی ساده از سوی مسئولان از ملت ایران و خانوادههای داغدار انجام نشده- و حتی برخیشان مورد بیمهری هم قرار گرفتهاند. تا جایی که تا قبل از ساخته شدن فیلم «مزارشریف» هیچ تلقی درستی از این شهدا در اذهان مردم وجود نداشت و حتی گروهی به عمد میخواستند که این مساله و فجایعی که در کنسولگری مزار شریف به وجود آمد؛ مسکوت بماند. به همین دلیل هم بود که وقتی خبر ساخت این فیلم منتشر شد برخی از خانوادههای این عزیزان با من تماس گرفتند و گفتند که مگر این افراد شهید جنگ بودند»؟
برزیده با اشاره به این که «این فیلم داستان شهادت کسانی است که میتوانستند در موقع حادثه جان خود را بردارند و بروند، اما برای مصالح کشور و نظام ماندند و مظلومانه شهید شدند»؛ میگوید که «تلاش کردیم در این فیلم ادای دینی هر چند کوچک داشته باشیم به خانواده این شهدا که بسیار مهجور بودند و به جد میتوانم بگویم که تا قبل از ساخت این فیلم بسیار بسیار کم درباره آنها صحبت میشد».
حسن برزیده درباره فیلمش میگوید: «من خیلی اهل تبلیغ نیستم، اما میگویم که این فیلم برگی از تاریخ است که تا به حال دیده نشده و باید دیده شود چون در ندیده نشدن آن تعمد وجود داشته است. در واقع این فیلم حکایتی است که همچنان ادامه دارد و درباره کسانی است که از دین و دیانت و دینداران سوءاستفاده میکنند. این فیلم اجتماعی تبعات گسترش افراطیگری را نشان میدهد»...