۱۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۲
تعداد بازدید: ۹۰۷۷۰
مشکلات دارو و درمان، مشکلات ریشه‌ای و بنیادی نیست. مشکلات رفتاری است. مشکلات اعتقادی است. مشکلات اخلاقی است...
کد خبر: ۲۱۲۱۶

پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛

از ساختمان ۴ طبقه بدون آسانسور در حالت بیماری و ضعف بالا رفتم تا دکتر متخصص را زیارت کنم. دو واحد ساختمان اختصاص به دو دکتر داشت؛ یکی اعصاب و روان و دیگری داخلی. جوان ۳۵ ساله‌ای به عنوان منشی پشت میز شق و رق نشسته، سر در زیر به دفتری نگاه می‌کرد که ۳۰ نفر بیمار را نوبت داده. بعد از چند دقیقه‌ای که معمولاً مشخص نیست کم یا زیاد می‌شود یکی از بیماران را صدا کرد.
در جلو میز ایشان ایستادم و تقاضای پذیرش کردم. نام و شماره کدملی را گرفت و گفت بروید پائین در خیابان به این شماره کارت بکش. دیدم چند دستگاه پوز روی میزشان از بانک-های مختلف هست. گفتم آقا شما که دستگاه پوز دارید چرا همین جا کارت نکشم؟
گفت: همین که گفتم. روی برگرداند و من با حالت زار و نزار ۴ طبقه ساختمان پله‌ها را طی کردم تا به خیابان رسیدم. دویست قدم هم پیاده رفتم تا پول واریز کنم. با خود گفتم یعنی چه؟
به خاطر آوردم که از وقتی اداره دارایی برای دریافت مالیات بر درآمد پزشکان ملاک را دریافتی‌های ناشی از دستگاه پوز قرار داده به انحاء مختلف بعضی پزشکان یا پول نقد دریافت می‌کنند و یا بیماران را روانه خیابان می‌کنند تا در جایی که متعلق به آن‌ها نیست پول واریز شود و یا رسید دریافتی از واریزی وجه از طریق پوز‌هایی است که نام فروشگاه‌های دیگر است. مثلاً روی رسید دریافتی نوشته سبزی و میوه فروشی فلان....
چون معمولاً بیماران بیشتر به رقم ثبت شده دقت می‌کنند و بالای قبض را نمی‌خوانند متوجه نمی‌شوند که این حساب از آن آقا یا خانم دکتر نیست.
راستی ما در چه شهری زندگی می‌کنیم که بعضی پزشکان هیچ قاعده و قانون و اخلاقی را رعایت نمی‌کنند و همه چیز را در پول و ثروت می‌بینند؟
مگر برخی از پزشکان ما درس اخلاق نخوانده و احساسی به هموطنان خود ندارند که فقط ظرف ۳ الی ۴ ساعت قریب به ۵۰ بیمار را معاینه می‌کنند و دارو می‌نویسند؟
عجیب است اگر به درآمد‌های دیگر این آقایان و خانم‌ها دقت کنید متوجه نوعی روابط چندگانه تجاری می‌شوید که دیگر فرصتی برای مطالعه شناخت دارو‌های جدید و یا بیماری-های نو به نو پیدا نمی‌کنند.
آقای رئیس دانشگاه علوم پزشکی! آیا این حقایق را می‌دانید؟ اگر نمی‌دانید خدمتتان عرض کنم درآمد بعضی پزشکان از داروخانه‌هایی است که طبق قرارداد، بیمار به آنجا روانه می‌شود و دارو‌هایی در نسخه ثبت می‌گردد که موضوعیتی با بیماری بیمار ندارد. مثلا فلان کرم گران قیمت، فلان شامپو، فلان آمپولی که روی دست داروخانه مانده به فلان پزشک همکار سفارش می‌شود از این دارو تجویز کند تا درصدی از فروش را به حساب دکتر واریز نمایند.
درآمد دیگر از محل دارو‌هایی است که نمونه‌های آن را داروسازان به مطب ارسال می-کنند که اگر دکتر‌ها آن را تجویز کنند درصدی از فروش نصیبشان می‌شود.
حال بماند که سرجمع این درآمد‌ها در کجا و یا در کدام کشور خارجی صرف سرمایه-گذاری و یا تفریحات آنچنانی می‌شود.

پول وسیله‌ای برای رفع نیاز انسان است نه برای آسیب به هم نوعانمان! /محمد عسلی 
به جز چند پزشک خاص که آثاری از وقف و یا ساخت بیمارستان در شناسنامه آنهاست، هزاران پزشکی که در این شهر و یا شهر‌های دیگر کار می‌کنند و درآمد آنچنانی دارند منشاء کدام کار خیر بوده اند؟ مدرسه ساخته اند؟ درمانگاه و بیمارستان بنا کرده اند؟ چند یتیم و فقیر زیر پوشش دارند؟ از زیر بار مالیات که فرار می‌کنند و به ندرت پزشکی یافت می‌شود که از فرد بیمار ناتوانی پول ویزیت دریافت نکند.
دانشگاه‌های ما در باب اخلاق پزشکی چه اقداماتی کرده اند؟
ناظرین و دستگاه‌های متولی تاکنون چند پزشک خاطی را به دادگاه کشانده اند؟
چه تعداد داروخانه تعطیل کرده اند؟
و مهم‌تر از همه مردم ما چه آموزش‌هایی دیده اند تا ناظرین و مطالبه گران خوبی باشند؟
نقش مطبوعات و رسانه‌های ما در تهیه گزارش‌های محله‌ای و شهری چگونه است؟
اگر همین پزشکان بخواهند در کشور‌های دیگر از جمله مثلا ژاپن یا مالزی مطب باز کنند می‌توانند با چنین اقداماتی بیماران را وسیله درآمدزایی خود قرار دهند؟
مثلاً مالیات ندهند و یا به انحاء مختلف از زیر بار آن شانه خالی کنند؟
یا دارو‌های سفارشی در نسخه آن‌ها بنویسند؟ یا فرصت کمی در حد چند دقیقه و بدون معاینه بیماران را نسخه دهند؟
مشکلات دارو و درمان، مشکلات ریشه‌ای و بنیادی نیست. مشکلات رفتاری است. مشکلات اعتقادی است. مشکلات اخلاقی است. شرکتی که دارو می‌سازد دارویش کسری دارد. کسی که دارو وارد می‌کند و آن را احتکار می‌نماید تا گران‌تر بفروشد و یا به بازار آزاد روانه کند. خدا و پیغمبر و قیامت هم یا از یاد رفته و یا بیشتر رونمای آن ریاکارانه پیداست.
حکایت بعضی شعار‌های عوام فریبانه‌ای است که فقط به در و دیوار بعضی مطب‌ها زده شده.
یادم هست ۱۲ ساله بودم و به تازگی تصدیق کلاس ششم را گرفته بودم. جلو داروخانه-ای در چهارراه مشیر ایستادم نوشته‌ای نظرم را جلب کرد که به درستی قادر به خواندن آن نبودم. نوشته بود: «الدواء عندنا والشفاء عندالله» [دارو در نزد ماست و شفا نزد خدا]حال دریغ از یک نوشته، بیشتر تبلیغات دارو‌هایی به در و دیوار است که جنبه آرایشی بهداشتی دارد.
بگذریم و برگردیم سری بزنیم به پزشکان خداشناس مردم دوستی که بدون اجر و مزد در مناطق محروم به بیچارگان و روستائیان خدمت می‌کنند. پزشکانی که حتی حاضر نیستند نامشان در جرائد و رسانه‌ها برده شود.
یا پزشک معروفی که در شیراز بود به نام مرحوم دکتر نجابت که مردم فقیر و ناتوان را رایگان چشم پزشکی می‌کرد. او هم به دیار باقی شتافت. نمی‌دانم جایگزینی دارد یا خیر؟
به هر تقدیر از دین و آئین و اخلاق گذشته، انسانیت کجا رفته. اگر تحصیلات و ادعای آنچنانی نداشتند توقع چندانی نبود هر چند صرف دانش و تجربه آدم اخلاق مدار نمی‌شود.
درس اول اخلاق مداری باور به خدا و روز قیامت است و پرس و سئوالی که ضمانت اجرائی آن اعتقادات قلبی است که متأسفانه نیست. هرچند پزشکان حاذق و توانمندی داریم که جان انسان‌ها را به خوبی نجات می‌دهند و اجرشان محفوظ است و این نوشته شامل حال آن‌ها نیست.
من حکایت تکراری را امروز قلمی کردم تا اگر متولیان امور پزشکی به آن واقف نیستند راهکاری برای نظارت دقیق‌تر بیابند و اگر آگاهند که زیاده عرضی نیست به جز آنکه بروند دنبال کاری دیگر که دنیا و آخرتشان بیش از این ضایع نشود.

برچسب ها: تحریم دارو بازار دارو مافیای دارو گرانی دارو علوم پزشکی مالیات پزشکان
ارسال نظر
آخرین اخبار