پایگاه خبری تحلیلی خطوط: بارها به عنوان پژوهشگر عوامل موفقیت در صنایع و معادن را با توجه به فعالیت در این عرصه مشاهده و ثبت کردهام، پس وقتی صحبت از جراحی صنعتی میشود نگرشی منفی برایم ایجاد میکند، زیرا معتقدم جراحی آخرین تلاش برای بهبود شرایط فعلی است.
جمله هوشمندانه «پیشگیری بهتر از درمان است» را بارها شنیدهایم و در امور روزمره زندگی ملاحظاتی را داریم که قابلیت ریسکپذیری و آستانه تحمل را بیمعنا مینماید، ثابت نگه داشتن عوامل متغیر و ثابت در ساختارهای صنعتی و اقتصادی با عنوان فریز یعنی مرگ تدریجی یا رکود را به ارمغان آوردیم، پس هوشمندانه نیست بهدلیل عدم بررسی کارشناسی متغیرهای صنعتی و اقتصادی دستور پیشگیری یا نداشتن توجیه فنی و اقتصادی را صادر کنیم.
برای تولید هر محصول نهایی در کشورمان عواملی مانند ماده اولیه، انرژی و صنعت را باید داشت و ایجاد نمود، ولی شاید تحریم یا سیاستهای شتابزده متولیان، امکان توسعه بازار را برایمان مهیا نمینماید، وزارت صمت یا صنعت، معدن و تجارت خودمان باید مانند مثلث متوازیالاضلاع پیش برود تا برون رفت از این شرایط را تجربه نمایم.
تغییر نگرش باید از عواملی، چون تحقیق، تحلیل و خلاقیت پیروی نماید، معنای توسعه بازار این نیست که تحقیق کنیم در این دهکده جهانی کدام بخش نیازمند چه محصولی است که آن را تولید و به آنجا عرضه یا صادرات نماییم، ساختارهای تجاری امروز میخواهد شما در محصول تولیدی خلاقیت داشته باشید تا مشتری بهعنوان یک نیاز اولیه اساسی اولویتدار برای توسعه در جامعه دست به تغییر یا تعمیر شیوههای زندگی خود بزند و به سوی تامین آن وارد چالش تامین برای ادامه زندگی گام بردارد.
برای ایجاد مجموعههای تولیدی شاخصهایی مانند در دسترس بودن ماده اولیه، انرژی و بازار اهمیت بهسزایی دارد قرار نیست تمام این فرآیند فقط در اقتصاد محلی تاثیرگذار باشد، باید فرآیند مطالعاتی و طراحیها مجریان، بگونهای به سرانجام برسد که اقتصاد کلان کشور رونق بگیرد که در نهایت ثمرهی آن تحکیم انسجام ملی خواهد بود.
ساختار فکری جامعه مدیران که باید از اجزای اصلی این جامعه خود را بپندارند و ذخیرهی روزهای سخت این مرز و بوم تلقی گردند بسیار حائز اهمیت است، باید بدانند با اعمال سیاستهای شتابزده و با تفکراتی که شخصیت آکادمیک و تجربیاتشان از جنس مسئولیتشان نبوده است آن فرآیند را به رکود و بحران میرسانند (البته این عامل متاسفانه نقشه بهسزایی در رکود کشور داشته است) رشد اقتصادی توسط عواملی مانند
۱) بهرهوری (دیپلماسی صنعتی)
۲) سرمایهگذاری (فایناس یا تامین مالی بودجه)
۳) نیروی کار بررسی و محاسبه میگردد بدیهی است وقتی به این عوامل با دقت مینگریم، ساختار صنعت در عامل بهرهوری بهشدت دچار ضعف هستیم.
دیپلماسی صنعتی در گام اول امکان سنجی (تحقیق با اولویتهای پژوهشی برای ایجاد روابط صنعتی نوین است) را برای حضور در توسعه بازارها پیشنهاد میدهد و رفتارهای بازار (تحلیل) که گام دوم است باید امکان ارایه محصول را بهصورت فرآورده کامل و فرآورده ناقص تبیین نماید و خلاقیت یعنی ارایه پداگوژی جهت تغییر و استمرار استفاده مشتری از محصول خواهد بود.
فایناس یا تامین مالی بودجه که این فرایند مالی باید نگرشی را که صرفا فقط تامین بودجه از منابع خارجی یا داخلی باشد و تضمین برگشت اصل و سود آن از طرف بانکهای کشور باشد را به سمت دیدگاه ارزش آفرینی برای سرمایه گذار همگام با تولید برای تئوری فعالیتی مشارکت پیمان اجرایی نماید (در این فرآیند آثار تحریمها کم رنگ خواهد شد.)
بدیهی است در این تغییر نگرش کشور را به سوی، ارایه نظریات علمی با منطق مهندسی در جهت توسعه مشارکت پیمان به بهبود شرایط کسب و کار، اشتغال پایدار و افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی سوق میدهد، این دیپلماسی صنعتی از جمله عوامل ترغیب مراجعه نخبگان علمی به کشور که همگام با سایر نوابغ علمی در تناوب زمانی ۱۰ ساله جایگاهی ویژه با افقهای پیشرفت در دهکده جهانی را تبیین خواهند داشت.
اکبرصداقت،پژوهشگر فنی تحقیق و توسعه صنایع و معادن