۳۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۸
تعداد بازدید: ۵۷۴۵۰
دستی مهربان و همراه مرا با خود می  برد به میعادگاه آرزوهای دراز با بوسه  ای از سر شوق گویی اولین پلکان رفیع روزهای سخت با اراده او فتح می  شد و من که از مدرسه و کلاس درس بیش از هاله  ای از خواندن و نوشتن در مکتب  خانه با آن پیرزن عبوس پرخاشگر و ترکه  اناری که پیوسته در دست داشت خاطره تلخی داشتم.
کد خبر: ۲۲۳۹۴
نخستین روز درس
 
محمد عسلی
 
پایگاه خبری تحلیلی خطوط: تصور باطلی از آموزگاری ذهنم را رنج می‌داد که چه بسا، چون آخوند مکتبی پیش از دبستان خشم خود را با آزار انگشتان کوچکم فرو می‌نشاند. گریه می‌کردم و اصراری با کراهت که نمی‌آیم؛ و او که مهرش از نقطه‌ای در زادگاه تا گستره شیرخوارگی و قدم برداشتن آغازین همراه و همدمم بود هر گفته و خواسته او مطلوب می‌نمود آنچنان که مرا می‌برد چونان باد که همه چیز را جابه  جا می‌کند.
ارسال نظر
آخرین اخبار