پایگاه خبری تحلیلی خطوط: تنش بین ایران و غرب در ابعاد مختلف درحال افزایش است. بخشی از این تنش به پرونده هستهای بازمیگردد که این بخش نیز درگیر اختلافات باقیمانده بین ایران و آژانس است. بخشی از این اختلاف نیز به جنگ اوکراین بازمیگردد. در این جنگ مشهور شدن ایران به حمایت از روسیه در ارتباط با ارسال پهپادها، سوی دیگر اختلاف است. همین طور مساله دیگر چالشهای داخلی ایران است که برمبنای آن تبلیغات زیادی صورت گرفت تا روابط ایران و اروپا را تحت تاثیر قرار دهد. مجموعه این عوامل شرایطی را به وجود آورده که زمینهساز تنش بیشتر بین ایران و غرب شده است. هرچند در قطعنامهای که در شورای امنیت تصویب شده محور اصلی مساله پادمانی است، اما باید دید در پس این ظاهر چیست؟ آنها نه فقط به دنبال آن هستند که ایران را به سوی پاسخ به سوالات پادمانی سوق دهند بلکه در تلاشند که تهران افق تازهای را در مذاکرات هستهای با نرمش فراهم کند. ضمن اینکه به دنبال فشار سیاسی علیه ایران هستد تا به نوعی نزدیکی ایران به روسیه در جنگ اوکراین را به تهران یادآوری کنند. چنین مواردی در ظاهر امر قابل مشاهده نیست، چون موضوع ایران و غرب مربوط به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، اما به نظر میرسد در پس این ماجراها نیات یاد شده نقش زیادی داشته است. همه تحریمهای شکل گرفته در ماههای گذشته علیه ایران را باید در همین چارچوب مورد بررسی قرار داد؛ چارچوبی که به افزایش تلاش تهران با مکانیزم تحت فشار قرار دادن ایران در موضوع برجام برای انعطاف ایران و هم جهت فاصله گرفتن ایران از روسیه و همچنین پاسخی است به داخل که اروپاییها به رهبران اروپا وارد میکنند که ایران را مسئول چالشها و ادعاهای حقوق بشری میدانند. مجموع این عوامل فضای منفی را ایجاد کرده و لاجرم روابط ایران و اروپا را به سمت تنش هدایت کرده است. قطعنامه صادره از شورای حکام و تحریمهای حقوق بشری در ادامه همین مسیر است. البته این فشارها در وجه ابعاد سیاسی، متاثر از ناآرامیهای اخیر است و نباید آن را نادیده انگاشت. اینکه ایران در برابر این اقدام اخیر از سوی کشورهای غربی در قالب قطعنامه آژانس بینالمللی چه واکنشی اتخاذ خواهد کرد چندان قابل پیشبینی نیست. به خصوص اینکه چارچوبهای همکاریهای گذشته به ترتیب در حال از هم گسیختن است. واکنش ایران قابل پیش بینی نیست، اما در نهایت این خردمندی باید در اروپا حاکم باشد که پلهای موجود را تخریب نکرده و تحت تاثیر شرایط موجود و بحرانهایی که وجود دارد امکان پیشبرد دیپلماسی را از بین نبرند. از این منظر تاکید میشود که چنین تعهدی باید دوطرفه باشد. نمیتوان اروپا را در حالت افزایش تحریم و تنش در برابر ایران مشاهده کرد و انتظار داشت که ایران دست به اقدامی در این ارتباط نزند. هرکدام از طرفین باید به گونهای تلاش کنند که از تشدید شرایط جلوگیری کنند، چون در نتیجه تضارب تنشها، تنشهای بیشتر تولید میشود که ممکن است یا از کنترل خارج شود یا اینکه دستاوردهای دیپلماسی گذشته را که طرفین برای ادامه همکاریها و ایجاد ثبات در منطقه و فراتر از منطقه به آن نیاز دارند؛ از بین ببرد. در هر صورت ایران باید واکنش مناسب به این قطعنامه را داشته باشد؛ قطعنامهای که نشان دهنده حسننیت نیست. واکنشها نیز نباید در حد این قطعنامه باشد بلکه در برابر مجموعه رفتارهای غربیها در ماههای گذشته باید صورت گیرد، اما در عین حال واکنش مقتضی باشد و تلاش شود که تخریبی در آنچه تا به امروز حاصل شده به وجود نیاید. ریلگذاری که در غرب در حال صورت گرفتن است در نهایت ایران را به سمت سناریو شورای امنیت حرکت خواهد داد که ممکن است پرونده ایران در جلسه بعدی شورای حکام اگر توافقی بین ایران و آژانس صورت نگیرد، به سوی شورای امنیت حرکت کند. در عین حال ارسال پرونده ایران به شورای امنیت میتواند تنشآفرینتر باشد. پیش از این ایران در ارتباط با اتخاذ این موضع پیام و هشدار داده است که میتواند عواقب بدی داشته باشد تا آنجا که ایران ممکن است تصمیم بگیرد از ان. پی. تی خارج شود. این احتمال وجود دارد، اما باید توجه داشت چنین احتمالی یک تصمیم سیاسی است و تنها زمانی عملیاتی میشود که آن سوی ماجرا بخواهد همکاریهای ایران با آژانس و سایر همکاریهای ایران با غرب را نادیده بگیرد و به سمت تنش بیشتر حرکت کند. این مورد اگر اتفاق بیفتد ممکن است در این معنا باشد که غربیها برنامه دیگری را در ارتباط با تهران جستوجو میکنند که میتواند مخرب هم باشد.
دیاکو حسینی کارشناس روابط بینالملل