آقای وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی، جناب آقای میدری، *تا کِی؟*
تا کِی باید شاهد تصمیمات پوپولیستی و مهلک مدیریتی در سازمان تأمین اجتماعی باشیم؟ تا کِی منافع عمومی باید قربانی جاهطلبیهای مدیری شود که بهجای اصلاح امور، بحرانهای بزرگتر خلق میکند؟
اخبار رسیده حاکی از آن است که میرهاشم موسوی، مدیرعامل فعلی سازمان تأمین اجتماعی، در اقدامی غیرمسئولانه و پوپولیستی قصد دارد *تعدادی از نزدیکان و نورچشمیهای خود که به طور غیرقانونی در قالب قراردادی استخدام نموده را به قرارداد رسمی تبدیل کند.*
تا کِی میخواهید نظارهگر این تصمیمات بیپایه و اساس باشید که تنها به فروپاشی مالی سازمان و افزایش بار سنگین بر دوش بودجه آن منجر خواهد شد؟ آیا این اقدامات تنها به قصد جلب رضایت کوتاهمدت عدهای خاص انجام میشود؟ در حالی که *هزینههای هنگفت و نابودی آینده مالی سازمان تأمین اجتماعی در پس این تصمیمات پنهان شده است؟*
شرکتهای سرمایهگذاری سازمان تأمین اجتماعی (شستا)* بهخاطر مدیریتهای ناکارآمد و فساد سیستماتیک به مرز ورشکستگی رسیدهاند. این شرکتها که باید موتور محرک اقتصادی و حمایت از حقوق بازنشستگان باشند، اکنون به جولانگاه مافیا و لابیگریهای خسارتبار تبدیل شدهاند.
تا کِی قرار است بازنشستگان عزیز که عمری در راه خدمت به این کشور تلاش کردهاند، در سایه این بیکفایتیها و مدیریتهای فاجعهبار، با شرایط اسفناک معیشتی دست و پنجه نرم کنند؟ در حالی که بازنشستگان در رنج هستند، پشت پردههای مافیاگونه و لابیهای شخصی در شستا و سازمان تأمین اجتماعی، منابع و داراییهای این سازمان را به یغما میبرند.
میرهاشم موسوی که بارها بهخاطر مدیریت ضعیف و تصمیمات اشتباهش مورد انتقاد قرار گرفته، بهجای اصلاح امور و نجات سازمان از این بحرانها، با اقدامات پوپولیستی و دقیقه آخری میراثی تاریک و پرخسارت برای تأمین اجتماعی بهجا میگذارد. *این تصمیمات نهتنها هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمیکند، بلکه نابودی بیشتر سازمان را تسریع میکند.*
آینده فروشی از طریق فروش اوراق و وامهای بانکی کلان
در کنار تمامی مشکلات مدیریتی، یکی از بزرگترین چالشهای سازمان تأمین اجتماعی طی مدیریت فعلی، *فروش اوراق و دریافت وامهای بانکی کلان برای پرداخت دیون جاری* است. این رویکرد نهتنها از بار فعلی مشکلات سازمان کم نمیکند، بلکه به نوعی *آیندهفروشی* است؛ چرا که در حال حاضر با قرض گرفتن از آینده، بهجای ایجاد منابع پایدار برای رفع کسریها، بدهیها را به نسلهای آینده منتقل میکند.
در واقع، این اقدام تنها تعویق مشکل است و بحرانهای مالی آتی را تشدید خواهد کرد. این سیاست تنها به نفع مدیرانی است که بهدنبال *رفع مشکلات مقطعی و نمایشی* هستند و برنامهای برای حل بنیادین معضلات سازمان ندارند.
مغفول ماندن شعارها و وعدههای آقای دکتر پزشکیان و کنار گذاشتن مدیران متخصص و کارآمد
از سوی دیگر، *شعارهای دولت جدید* که بر استفاده از *متخصصین* در حوزههای مهم کشور تأکید داشت، بهطرز عجیبی در سازمان تأمین اجتماعی و دستگاههای مرتبط با آن *مغفول مانده است.* در حالی که بسیاری از مدیران کارآمد و متخصص در داخل سازمان وجود دارند که توانایی اصلاح و بهبود وضعیت فعلی را دارند، به دلایل سیاسی و لابیهای پشت پرده، از عرصه تصمیمگیری و اجرایی کنار گذاشته شدهاند.
این روند نگرانکننده باعث میشود که بهجای اینکه کشور از *توان مدیریتی متخصصین* بهرهمند شود، افراد ناکارآمد و بدون صلاحیت در مناصب حساس قرار بگیرند و *منافع عمومی را فدای جاهطلبیهای شخصی خود کنند.*
آقای میدری، *تا کِی؟* باید با تماشای این وضعیت خطرناک مماشات کرد؟ تا کی قرار است چشم بر فسادها، لابیها و مدیریتهای ناکارآمد بسته شود؟ این اقدامات نادرست و پوپولیستی، نهتنها آینده تأمین اجتماعی را به خطر میاندازد، بلکه ظلمی آشکار به مردم، بازنشستگان، و نسلهای آینده است.
وقت آن رسیده است که با قاطعیت و جدیت، جلوی این تصمیمات خسارتبار و مدیریتهای بیکفایت گرفته شده و تکلیف مدیریت این سازمان هر چه سریعتر روشن شود، پیش از آنکه سازمان تأمین اجتماعی بهطور کامل از پا بیفتد.*