مهدی حسن زاده در سرمقاله روزنامه خراسان با عنوان خطر دستورکارهای غلط در پساانتخابات! نوشت: کشورهای مختلف در فرایند توسعه و گذار از بحرانهای اقتصادی و تبدیل این بحرانها به فرصتهای اصلاحات ساختاری، بیش از ضعف نظری درباره تصمیمات فنی اقتصادی با موانع سیاسی و چگونگی اجماع سازی برای انجام اصلاحات مواجه بوده اند و بخشی از تجربه انباشته توسعه در کشورهای مختلف به چگونگی ایجاد این اجماع بر میگردد.
مروری بر ادبیات محقق شده در فضای انتخاباتی پیش و پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشان داد که رقابت سیاسی میتواند فضای سیاسی پیرامون تصمیمات اقتصادی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. دو مثال بارز آن را در ادامه توضیح خواهیم داد. نخست، موضوع افزایش قیمت بنزین است. واضح است که نگارنده اعتقادی به ضرورت و الزام افزایش قیمت بنزین در شرایط فعلی ندارد، اما در وضعیتی که روند مصرف بنزین در حال رشد شتابان است و امکان افزایش ظرفیت تولید بنزین حداقل در کوتاه مدت و حتی میان مدت چندان فراهم نیست، افزایش قیمت را نمیتوان از روی میز سیاستگذار به کلی حذف کرد و شاید در شرایطی که برآورد اختصاص سالانه ۳ میلیارد دلار به واردات بنزین وجود دارد، بتوان با افزایش نسبی قیمت جلوی این مسئله را گرفت؛ اما تبلیغات انتخاباتی به گونهای جلو رفت که عملا دولت جدید در این مسیر به لحاظ سیاسی کار سختی را پیش رو دارد. دوم، استقراض دولت از مردم و انتشار اوراق بدهی است. برخی تحلیلهای غلط چه در سالای اخیر و چه در روهای اخیر، استقراض و انتشار اوراق مالی را امری مذموم و بازپرداخت آن توسط دولت سیزدهم را دستاوردی بزرگ نشان میداد، در حالی که از منظر اقتصادی به گواهی همه کارشناسان نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، شاخص اصلی است و اگر به تناسب افزایش تولید ناخالص داخلی، میزان خالص انتشار اوراق افزایش یابد، بد نیست و چه بسا از منظر کاهش کسری بودجه و تامین مالی تکمیل طرحهای عمرانی نیمه تمام از محل اوراق بدهی ضرورت هم داشته باشد.
مروری بر همین دو مثال نشان میدهد که چگونه فضاسازی رسانهای و تبلیغات سیاسی و انتخاباتی میتواند حتی فضای کار در عرصه اجرا را سخت کند. واقعیت این است که عملکرد هر دولتی چه دولت اصولگرا و چه اصلاح طلب، چه دولت شهید رئیسی و چه دولت پزشکیان، در نهایت زندگی مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد. توفیقات هر دولت از زندگی مردم گره گشایی و ناکامیهای آن ها، گره در زندگی مردم خواهد انداخت. از این رو فارغ از معدودی افراد سیاست زده که سعی در سیاه نمایی علیه دولت قبل یا پمپاژ انتظارات غیرواقعی از دولت جدید دارند، انتظار میرود فعالان رسانهای و نخبگان دغدغه مند، به جای درگیر شدن در حواشی سیاسی، بر سر حکمرانی خوب، تشکیل کابینهای کارامد و تمرکز دولت بر حل مشکلات ساختاری اقتصاد ایران هم پیمان شوند و از هدر دادن توان رسانهای خود پای دستورکارهای غلط طراحی شده در کمپینهای سیاست زده پرهیز کنند و تمرکز خود را بر حل مسائل اساسی و مطالبات ملی از دولت جدید قرار دهند.