به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ نشریه هنری- ادبی نیویورکر در دیداری از محل کار و زندگی دیوید هاکنی با این استاد قدیمی به گفتگو نشسته و از او درباره آثار جدیدش پرسیده است. درباره مجموعهای از چاپهای دلانگیز بزرگ با عنوان «فرا رسیدن بهار» که سال گذشته در آکادمی سلطنتی هنر لندن به نمایش گذاشته شد- و البته یک سری نقاشیهای آیپدی درباره فصلهای یک سال، از بهار تا یک روز برفی نادر، که در موزه لورانژری به نمایش درآمدهاند...
-چه چیزی باعث شد آمریکا را رها کرده و در سال 2018 به نرماندی بیایید؟
وقتی در در کلیسای وستمینستر به افتخار ملکه الیزابت یک پنجرهی شیشهای رنگی طراحی کردم؛ فکر کردم چرا نرویم نرماندی؟ هم به لندن نزدیک است و هم خلوت است. وقتی آن روز به نرماندی رسیدیم، غروب آفتاب و زیبایی بینظیر خورشید چنان تجربه بینظیری برای ما به وجود آورد و چنان مثل نقاشیهای ونگوگ زلال و شگفتانگیز بود. که حس کردم باید مدتهای بیشتری این مناظر را تماشا کنیم.
-جذابیت فرشینه بایو برای شما در چه بود که مجموعه جدیدتان را با الهام از آن طراحی کردید؟
من اولین بار در سال 1967 فرشینه بایو را دیده بودم. از 5 یا 6 سالگیام در مدرسه (در لندن) هم درباره آن شنیده بودم. یادم است که ماجرا مربوط به سال 42 یا 43 میشود- که بعد از فرانسه و هلند و بسیاری از کشورهای اروپایی که اشغال شده بودند، انگلیس هم در خطر اشغال قرار داشت. آن زمان انگلیس هنوز مغلوب نشده بود و حالا خوب متوجه میشوم که چرا آن زمان این داستان را برای ما گفتند؛ چون این ماجرا مربوط به آخرینباری میشد که کسی انگلیس را فتح کرده بود. این ماجرا چنان تاثیری روی من داشت که این بار که فرشینه بایو را دیدم، حس کردم باید حتما اثری بر اساس آن خلق کنم.
-آیا این فرشینه با مجموعه آیپدی شما ارتباط دارد یا با مجموعه «فرا رسیدن بهار»؟
اولش قصد داشتیم نمایشی شبیه «فرا رسیدن بهار» داشته باشیم. اما وقتی به تماشای فضا ادامه دادم؛ به نتیجه رسیدیم که این اتفاق مربوط به اکتبر سال گذشته است و من 220 نقاشی آیپدی نیز برای سال 2020 خلق کرده بودم- که قرار شد چیزی مثل فرشینه بایو بر اساس آنها خلق کنیم.
-یعنی وقتی مخاطب از مقابل فرشینه میگذرد، داستان برایش فاش میشود؟
بله. اما درختهای فرشینه بایو شبیه هماند. در واقع این فرشینه نه درباره فصلها، بلکه درباره ساختن کشتی و رفتن به انگلستان است. اثر من اما واقعیتر است. اثری درباره فصلها (میخندد)...
-حالا که در نرماندی زندگی میکنید، تفاوت مناظر اینجا را در قیاس با مناظر کالیفرنیا یا بریتانیا چگونه میبینید؟
مناظر نورماندی شبیه مناظر انگلیس هستند. سرسبزی حیرتانگیزی که در همهجا دیده میشود. همچنین املاک و مستغلات اینجا ارزانتر است (باز میخندد)...
-میتوانید بگویید که کرونا چه تاثیری در کار و پروژه شما داشت؟
در سال 2020 در شمال اروپا بهار زیبایی داشتیم- و بسیاری از مردم احتمالاً برای اولینبار این زیبایی را لمس میکردند. چون در یک جا ساکن بودند و همین هم باعث شد خیلیها برای اولین بار متوجه ابتدا تا انتهای بهار شوند. نگریستن به جهان و زیبایی آن بیشترین تاثیر را در این مدت بر کار من داشت...
-یعنی زندگی در نرماندی در زمان همهگیری باعث کشف زیبایی مناظر این منطقه شد. درست است؟ آیا در این تنهایی احساس انزوا نکردید؟
من به عنوان یک هنرمند تنهایی و قرنطینه را دوست دارم- چون به من اجازه کار میدهد. این که کسی به آدم سر نزند و وقتش را نگیرد، برای کسی که میخواهد کار کند، یک موهبت است.
-شما مجموعه اخیرتان را با آیپد نقاشی کردهاید. میتوانید به خوانندگان ما بگویید که آیا نقاشی کشیدن با دست ملموستر از کار با آیپد است؟
بله. نقاشی با در دست داشتن قلممو بسیار با کار با آیپد متفاوت است. بههمیندلیل میخواستم به آن بازگردم. بالاخره من یک نقاش هستم.