به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، مرحوم علامه امینی حدود چهل سال از عمر بابرکت خود را برای نوشتن این کتاب صرف کرد. بیتردید او يكی از برجسته ترين پژوهشگران و انديشمندان جهان اسلام در قرن اخیر به شمار میآید. به همین منظور در روز بزرگداشت ایشان به بیان آرای و دیدگاههای علامه عبدالحسین امینی در گفتوگو کوتاهی با حجتالاسلام والمسلمین احمد امینی، فرزند بزرگوار این عالم گرانقدر پرداختهایم. آنچه در ادامه میآید، شرحی از این گفتو گو است.
«الغدیر» عصاره چهل سال زندگی علامه است. این کتاب دایره المعارف روایتها و اسناد ولایت امام علی(ع) در مستندات اسلامی است. حاصل۴۰ سال زندگی علامه و سفر او به کشورهای مختلف از جمله سوریه،عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر، ترکیه، یمن و... است.
برادر آقا رضا نقل میکرد که در آن برهه زمانی پدرم با تندی به آقای نواب گفته بودند: دخالت نکنید، درستان را بخوانید و از رفتار نامعقول بپرهیزید.
بله؛ یازده جلد «الغدیر» چاپ شده و ۹ جلد مانده است که ابتدا در اختیار آقا رضا (دومین فرزند علامه) قرار داشت و پس از در گذشت ایشان، برادر دیگرم دکتر محمد امینی، مسئولیت این کار را به عهده گرفتهاند. آقا رضا بیشتر از دیگر پسران با پدر همراه بود و به عبارتی بازوی پدر بود؛ زحماتی بسیاری برای انتشار آن ۹ جلد کشید، اما باید گروههای علمی متعدد در رشتههای مختلف همچون نسخه شناسی کار گروهی داشته باشند، تا این کار به نتیجه برسد. یکی از دلایل طولانیشدن انتشار آن ۹ جلد دیگر این است که در طول جمعآوری اسناد، افقهای دیگری به روی علامه باز شد، آن نه جلد باقی مانده برگرفته از همین افقها است که فوقالعاده محتوای عمیق و وسیعی دارد، به عبارتی دیگر برای خودش نیازمند یک تحقیق همه جانبه است. علامه موارد را یادداشت برداری کرده، اما توصیههایی بسیاری برای تکمیل این کتاب داشته که باید رعایت شود. البته الغدیر با اخلاص نیت نوشته شده و باید با اخلاص نیت هم پایانبندی آن انجام شود.
بله. یادنامههای توسط افراد همچون سید جعفر شهیدی و محمدرضا حکیمی نوشتهاند، امین شریعت مجموعه مقالاتی است از فرازها و زندگی علامه که به همت دکتر طباطبایی یزدی تهیه شده است؛ این کتب منبع بسیاری مناسبی است برای افرادی که میخواهند دیدگاه و آرای علامه عبدالحسین امینی را بررسی کنند.
وحدت در دیدگاه پدر اظهار حقیقت است با ابعاد مختلف نه یک توافق سیاسی. علامه وحدت را توجیه بر کتمان حقیقت نمیدانست. به نگاه علامه حقیقت ناموس انسانیت است و هر که حقیقی را با توجه به اهدافی کتمان کند، ناموس را خود را نادیده گرفته است.
البته این موضوع را افراد دیگری همچون آقای عراقی که از نزدیکان آقای نواب بودهاند، رد کردهاند. برادر آقا رضا نقل میکرد که در آن برهه زمانی پدرم با تندی به آقای نواب گفته بودند: دخالت نکنید، درستان را بخوانید و از رفتار نامعقول بپرهیزید. علامه معتقد بود طلبه کارش جار و جنجال راهانداختن نیست، درس خواندن است. دومین نکته دیگر که این موضوع رد میکند این است که اصلا علامه فتوای صادر نمیکردند و با آنکه از علمای بزرگ همچون نایینی و اصفهانی اجازه اجتهاد داشت، اما هیچگاه خود را مرجع نمیخواند.
در صحیفه المکتبه مجلهای که به همت علامه امینی منتشر شده است، بخشی از گفتههای علامه در مورد این موضوع آمده. علامه طلاب و محققان را به پشتکار به قیام برای نهضت علمی و مجاهدات در راستای احیا دین مقدس اسلام، یکتا پرستی و یگانی اتحاد و هماهنگی دعوت میکرد. وحدتی که مبتنی بر سیرهنبوی، قرآن و عترت رسولالله است. در نگاه علامه حفظ حریت و عزت در مرامنامه و شناخت سیره امام علی (ع) شناخته میشود. وحدت در دیدگاه پدر اظهار حقیقت است با ابعاد مختلف نه یک توافق سیاسی. علامه وحدت را توجیه بر کتمان حقیقت نمیدانست. به نگاه علامه حقیقت ناموس انسانیت است و هر که حقیقی را با توجه به اهدافی کتمان کند، ناموس را خود را نادیده گرفته است. علامه امینی راجع به نقش الغدیر در وحدت اسلامی کاملاً توجه داشته اند و نظر خود را مکرر توضیح داده و روشن کرده اند که طرفدار وحدت اسلامی است، اما وحدتی که احیاگر امت اسلامی باشد.
در مقدمه جلد اول، اشاره کوتاهی می کنند به اینکه الغدیر، چه نقشی در جهان اسلام خواهد داشت. می گویند: «و ما اینهمه را خدمت به دین، و اعلاء کلمه حق، و احیاء امت اسلامی میشماریم.» در بخش دیگری امده: عقاید و آراء درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله «انما المؤمنون اخوه» بدان تصریح کرده پاره نمیکند، هر چند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد، سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است. ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. علامه امینی خواهان اثبات حقانیت تشیع بود و ۴۰ سال از عمر ۶۸ ساله اش را مصروف این امر کرد.
بله کاملا. وحدت سیاسی وحدتی است که استعمارگران به دست عمال خود مطرح میکنند برای اهداف سیاسی. امروز میبینیم وحدتهای سوری را مطرح میکنند برای اهداف روزمره خودشان، این رویکرد و دیدگاه باعث ظلم به شیعیان در ادوار مختلف تاریخ شده است. اما وحدتی که مورد تاکید بزرگانی همچون علامه بوده است، جانها را شعلهور میسازد برای حرکت به سمت کمال انسانی.
علامه معتقد بود طلبه کارش جار و جنجال راهانداختن نیست، درس خواندن است
بله دقیقا. نگاه علامه به دین نگاه تربیتی است. دیدگاه علامه امینی این است که ولآیتاللهی که خداوند به همه انسانها داده و اولیای حق مصادیق آن هستند، منحصربه قوم و قبیله نیست. حدیث غدیر فقط برای امامت و خلافت نیست، بلکه برای ولایت حضرت علی (علیه السلام) است.
سخن علامه امینی ولایت بوده، ولایت مقام بزرگ انسانیت است، امامت مقام والایی است، امامت ما را الان پایین آوردیم به مقام حکومت و خلافت رساندیم. ولایت، مسئلهای متفاوت و دارای وسعت بسیاری است، ولایت به معنای عام، چیزی فراتر از تصورات انسانی است که علامه امینی در طول این سالها نسبت به ارائه آن سعی و تلاش مجاهدانه انجام دادند. ولایت چیزی نیست که اثبات شود، ولایت حقیقی است. از نگاه علامه امامت و ولایت یک امر حکومتی نیست،بلکه برای برای رشد، تعلیم و تربیت انسان است. پدر میگفت امام، روح الارواح است. امام او، نوری بود که خلق خدا را نور خدا میدانست. امام، واسطه فیض حق است. با عشق و محبت سخن میگوید نه با زور؛ لذا اساس عالم، محبت است.
سختگیرانه خیر اما امینی، مخالف انتشار کتابهای سطحی درباره مسائل دینی بود. وی درباره برخی از کتابهای دینی منتشر شده در شرح حال ائمه میگفت:« باید این کتابها را به دریا ریخت. این کتابها را اگر علمای اهل سنت بخوانند، با همین کتب علیه شیعیان تبلیغ میکنند.
در نگاه علامه امامت یک امر حکومتی نیست، امامت برای رشد، تعلیم و تربیت انسان است
ترجمه کتاب الغدیر بسیار مشکل است زیرا ترجمه اشعار و مقاطع و حالات شعری و... بسیار خاص است. مرحوم علامه امینی از بین ترجمههای کتاب، ترجمه مرحوم واحدی را پذیرفت و بیان کرد که همانگونه که این کتاب را با سوز نوشتیم کسی این ترجمه را انجام دهد که مثل مرحوم واحدی با سوز آن را بنویسد. البته مرحوم واحدی دو جلد این کتاب را ترجمه کردند و عمر ایشان کفاف نداد. در این مدت ترجمههای بسیار دیگری نیز صورت گرفت، اما به نگاه من، ترجمهای که با همکاری بنیاد فرهنگی امامت اخیرا منتشر شده، ترجمه جامع و کاملتری است.