۲۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۵
تعداد بازدید: ۱۱۹۶۸۲
کد خبر: ۱۶۰۵۴

پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛

یکی از راه‌های پاسخگویی سازمان ها در واکنش به تغییرات سریع محیطی، ایجاد سازمان های کارآفرین و میل به گرایش کارآفرینانه (ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی، استقلال و رقابت تهاجمی) در سازمان است. چرا که افزایش بهره‌وری سازمان و نوآوری در محصولات را فراهم میکند. به همین جهت قائل بودن به گرایش کارآفرینانه و ایجاد سازمان های کارآفرین حتی در ورود به بازارهای پر چالشِ خارجی و بین المللی نیز صدق می کند و می تواند روش پاسخگویی مناسبی باشد. 

کارآفرینیِ صادرات محور/علیرضا جهان فر
آبه و یانگ،  صادرات کارآفرینانه را به عنوان فرآیندي که مردم خودشان، به تنهایی یا در داخل سازمان فرصت هاي موجود در بازار خارجی را با توجه به منابع و عوامل محیطی که بر آن ها تاثیر گذاراست تشخیص می دهند، تعریف می کنند. درواقع توجه خود را به صادرکنندگان کارآفرینی معطوف نموده اند که اقدام به صادرات کرده اند. اما سوال اینجاست که آیا واقعا سطوح مختلفی از کارآفرینی در بین شرکت هایی که به تازگی صادرات را شروع کرده اند وجود دارد و یا خیر؟
برای پاسخ به این سوال، آبه بعدها اضافه می‌کند که کارآفرینان صادراتی، کسانی هستند که بسیار فعال و تهاجمی به‌دنبال جستجوي فرصت هاي صادرات در مورد نوآوري بازار- محصول می باشند. این تعریف مقدمه بحثی را در حوزه صادرات کارآفرینانه باز کرد که معتقد است پیش از هرچیز ابتدا باید سه عنصر حیاتی در ادبیات صادرات کارآفرینانه؛ سرعت، شدت و حیطه را درست تعریف نمود.


سرعت؛ منظور مدت زمان شروع صادرات شرکت است. شرکت هایی که سریع تر اقدام به صادرات می نمایند بیشترکارآفرین محسوب می شوند. از این رو دلیل سرعت ورود به بازارهاي بین المللی را می توان به عنوان کلیدي براي تعیین گرایش کارآفرینانه صادرکننده در نظر گرفت. از طرفی آسدو و جونز معتقدند که شرکت های کارآفرین، معمولا بعد از ۶ سال فعالیت هاي صادراتی خود را شروع می نمایند. با این وجود این معیار سبب تمییزِ بهتر میان شرکت هاي جهانی زاد (شرکت-هایی که در ۵ سال اول فعالیت دست به صادرات می زنند) با شرکت ها و صادرکنندگان سنتی (شرکت هایی که بعد از ۵ سال دست به صادرات می زنند) می شود. به طوری که می توان بیان داشت صادرکنندگان سنتی گرایش صادراتی کمتري در مقایسه با شرکت هاي جهانی آزاد دارند.

کارآفرینیِ صادرات محور/علیرضا جهان فر


حیطه؛ بیانگر تعداد بازارهاي خارجی می باشد که شرکت هاي صادراتی از آن ها کسب درآمد می کنند. هرچند که بیشتر به عنوان توسعه صادرات یا متنوع سازي نیز شناخته می شود. از طرفی اندازه گیري حیطه براي نشان دادن رفتار کارآفرینانه کار بسیار دشواری است. به طوری که روزو بیان می دارد که حداقل ده کشور لازم است تا بین یک شرکت که تمایل به تمرکز بر بازار دارد با شرکتی که تمایل به متنوع سازي بازار دارد تمایز قائل شویم. علاوه بر این، هر چقدر شرکت تمایل به متنوع سازي بیشتري داشته باشد رفتار کارآفرینانه بیشتری نیز خواهد داشت.

شدت؛ شدت صادرات تعیین کننده سطح تمایل شرکت براي فعالیت در بازارهاي خارجی در مقایسه با بازارهاي داخلی است. این عامل به وسیله نسبت فروش صادرات به فروش کل به دست می آید. البته هیچ گونه توافقی در مورد این که چه نسبتی براي ارزیابی گرایش کارآفرینانه صادرکننده لازم است، در ادبیات وجود ندارد اما تعدادي از صاحب نظران علم مدیریت نسبت ۲۰ درصد را مناسب می دانند.
به طور خلاصه می توان گفت: شرکت هایی که تمایل بیشتري به گسترش فعالیت هاي صادراتی و صادرات کارآفرینانه دارند سطح بالاتري از گرایش کارآفرینانه را نیز از خود نشان می دهند و این، به معنی آن است که عوامل داخلی و خارجی سازمان بر سطح صادرات کارآفرینانه سازمان بسیاراثرگذار است. به همین جهت هر اندازه سطح کارآفرینی صادرات در یک سازمان بالاتر باشد عملکرد صادراتی بهتری نیزخواهد داشت، لذا کارآفرینی به روش صادرات یا کارآفرینی صادرات محور یکی از اشکال بین المللی شدن کسب و کار است که نه تنها به رقابت پذیری و سودآوری سازمان کمک کرده بلکه در توسعه اقتصادی کشور و شکوفایی در عرصه های بین المللی نیز نقش پررنگی ایفا می نماید.

برچسب ها: صادرات کارآفرینی یانگ محصول رقابت بازارهای خارجی نوآوری
ارسال نظر
آخرین اخبار