۰۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۷
تعداد بازدید: ۱۵۴۰۱۴
ذوق ادبی فارسی‌زبانان می‌تواند رکن اصیل در اشاعه‌ی فلسفه‌ی عرفانی سهروردی باشد. بنا بر این دیدگاه و با شناخت آثار و سبک سهروردی می‌توان گفت برای برقراری ارتباط میان هویت و تاریخ فلسفه‌ی دیروز و امروز ایران، دو سرمایه در اختیار داریم که باید میانشان رابطه‌ای ناگسستنی ایجاد کنیم...
کد خبر: ۱۹۰۸۴

نوشتاری از: انسیه کریمی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ سهروردی دو قرن پس از ابن سینا در سهرورد زنجان زاده شد. ره‌‍آورد او احیای حکمت خسروانی بر دو پایه‌‌ی ذوق و استدلال است. محور هستی‌شناسی شیخ اشراق «نور» است که آن را به نقطه‌ی وحدتی میان فرهنگ ایران، اسلام و یونان بدل کرد. وی زرتشت را از نخستین منادیان توحید می‌داند و بسیاری از حکمای ایران باستان را اهل استشراق به شمار می‌آورد؛ اما بر خلاف باور برخی صاحب‌نظران، نه شعوبی است و نه معاند اسلام و عرب. انعکاس بسیار زیاد کلام الهی و احادیث نبوی در آثار او و  تفسیر باطنی آیات قرآن برای تأیید آراء فلسفی و عرفانی‌اش، دلایلی بر رد این ادعاست. اسلام و ایران در اصلِ حکمتِ اشراقی، اشتراک دارند و خداوند در اسلام نور دانسته شده است. سهروردی شاعر، نویسنده، حکیم، عارف و فیلسوفی با دانش ژرف و هوش سرشار بود که تا ۳۸ سالگی حدود ۵۰ اثر متنوع را به فارسی و عربی نگاشت و سرانجام همچون صوفی محبوبش حلاج،  به جرم الحاد و کفرگویی به شهادت رسید.

ضرورت  شناخت آثار و سبک سهروردی 

در بزرگداشت سهروردی، بازگفتن نقش او در رواج و تکمیل فلسفه و میزان تأثیرش بر دوره‌ی خود و دوره‌های بعدتر، گرچه در جای خود مهم است؛ ولی بهتر آنکه در پی نوآوری‌هایی محتوایی برای دستیابی به طرح‌های نوین باشیم. سهروردی با هضم کردن فلسفه‌های گوناگون فارسی، هندی، افلاطونی، مشایی و ... طرحی نو درانداخت و بعدها ملاصدرا نیز در مکتب فکری‌اش از وی الگو گرفت. امروز بر ماست که با روزآمد کردن دیدگاه‌ها در فضای فکری سهروردی قرار بگیریم. آیا راهکاری وجود دارد؟

 عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد                                                        حافظ

محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب آواها و ایماها چنین می‌گوید: «فلسفه و هنر هیچگاه به اندازه‌ی ادبیات، محبوب ما ایرانیان نبوده است. ما یک قوم گراینده به ادبیات هستیم، یعنی روحیه‌ی اشراقی داریم ... و پناهگاه فکری ایرانی، شعر و نثر عارفانه و ادبی است.»

همین ذوق ادبی فارسی‌زبانان می‌تواند رکن اصیل در اشاعه‌ی فلسفه‌ی عرفانی سهروردی باشد. بنا بر این دیدگاه و با شناخت آثار و سبک سهروردی می‌توان گفت برای برقراری ارتباط میان هویت و تاریخ فلسفه‌ی دیروز و امروز ایران، دو سرمایه در اختیار داریم که باید میانشان رابطه‌ای ناگسستنی ایجاد کنیم: اول، ذوق ادبی اهل زبان، و دوم، نثر فلسفی سهروردی که نسبت به آثار همه‌ی فلاسفه‌ی ایرانی، قابل فهم‌تر و در قالب داستان و تمثیل‌هایی است که مخاطب را به جهانی زیبا و نورانی می‌برد و دروازه‌ی ملکوت را به رویش می‌گشاید. دکتر سید حسین نصر، در مقاله‌ی خود با عنوان «آثار فارسی شیخ اشراق»، سهروردی را عامل تکوین نثر فلسفی و مبدع حکایت‌ها و داستان‎های رمزی و عرفانی در زبان فارسی می‌داند. برای ترویج اندیشه‌ی سهروردی، جز این داستان‌ها، از اشعار شاعرانی چون شبستری، حافظ، مولانا و به ویژه اقبال لاهوری نیز می‌توان بهره‌ها برد؛ چرا که شعر تأثیر شگرفی در باورپذیری مخاطب ایرانی دارد و می‌تواند با زنده کردن لذت جویندگی و انسجام اندیشه، روحی تازه در کالبد فلسفه‌ی ایرانی-اسلامی بدمد.

برچسب ها: سهروردی عرفان اسلامی
ارسال نظر
آخرین اخبار