۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۴
تعداد بازدید: ۲۷۷۴۱۶
شاید برای دیپلمات‌های بدون ارباب‌رجوع ایرانی، افکار عمومی هم ارزش خاصی نداشته باشد وگرنه برای مردم مهم است که نقش دستگاه دیپلماسی خود را در سطح رفاه و معیشت‌شان جست‌وجو کنند. خاصه اکنون و در پس سالی که گذشت، ۸۰۶هزار‌میلیارد تومان مالیات مردم، ستون فقرات بودجه دولت بود و حالا آنتروپی تعادل عمومی، به سمت مطالبات مردم سنگینی می‌کند.
کد خبر: ۳۶۳۶۵


آنتروپی تعادل عمومی به سمت مطالبات مردم سنگینی می‌کند


مجتبی اسکندری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت  با عنوان"طرحی برای استیضاح دیپلماسی اقتصادی" نوشت: ۳سال پیش که جواد ظریف در گفت‌وگوی جنجالی خود، میدان را مقدم بر دیپلماسی می‌دید، یک فرار به جلوی پنهان نیز مرتکب شد و آن این بوده که سیاست خارجی هرگز در خدمت اقتصاد نبوده است.

هرچند که دیپلمات ریش پروفسوری به مراتب فن مذاکره سیاسی و انگلیسی نوشتن متون حقوقی را بهتر از پیشینیان و پسینیان خود بلد بود، اما نه او و نه هیچ‌کدام از سکانداران سیاست خارجی کشور طی دهه‌های گذشته (از کریم سنجابی تا حسین امیرعبداللهیان) هرگز اقتصاد را در اولویت مسائل خود ندیدند و دیپلماسی را صرفا به حیطه مسائل خاص و انتقال پیام و بسته‌های غیرعملیاتی تنزل داده‌اند. ممکن است عده‌ای از طرفداران وزیر خارجه سلبریتی شده سابق، خرده بگیرند که برجام یک دستاورد اقتصادی بود، اما نیک می‌دانیم که برجام تنها یک دستاورد سیاسی با تاریخ انقضای زودرس بود که هرچند از بی‌دستاوردی سیاسی پیش و پس از آن، بهینه‌تر بود با این حال، هرگز مطلوبیت‌های اقتصادی در اولویت دایره عمل دیپلمات‌های کشور قرار نداشته است و با اندوه فراوان می‌توان از غیاب کامل دیپلماسی اقتصادی و حیات نباتی آن در ایران سخن بگوییم.

آیا مساله آب‌های مرزی که حیات بسیاری از مرزنشینان کشور (۱۶ استان) در گرو حل آبرومندانه این چالش است، اولویت ندارد و طالبان و ترکیه باید شیرفلکه بقای مرزنشینان ایرانی را کنترل کنند؟ آیا حذف پی‌درپی کشور از خطوط کلیدی انتقال انرژی (اتیلن، نفت و گاز و برق) شرق و غرب باوجود ظرفیت‌های چشمگیر ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی کشور نباید باعث سرافکندگی دیپلمات‌های کم‌دقت کشور شود؟ حذف از راه ابریشم جدید چینی (باوجود نقش تاریخی ۱۵۰۰ساله ایران در این راه و به‌رغم چند دوره غش دیپلماسی به سمت پکن) و کریدور مدیترانه‌ای هندی‌ها و دور زدن تنگه هرمز (با پروژه دلفین امارات) و طرح‌های عراق و روسیه که کریدور‌های شرق به غرب و شمال و جنوب را به زیان ایران دور زده‌اند، باعث بلاموضوع شدن وجود یک دستگاه بوروکراتیک برای سیاست خارجی ایران نمی‌شوند؟ مشارکت سنگین چینی‌ها در عربستان برای سرمایه‌گذاری در توسعه میادین نفتی و گازی عربستان، در حالی که قرارداد ۲۵ساله ایران و چین با آن همه جنجال و هیاهو توسط دو کابینه قبلی و فعلی به قیمت ۴۰۰میلیارد دلار سرمایه‌گذاری به شهروندان فروخته شد و بعد از گذشت ۴سال از امضای قرارداد، ۴۰۰دلار سرمایه‌گذاری مستقیم توسط چینی‌ها هم در میادین نفتی و گازی و زیرساخت‌های ایران مشاهده نشده چه برسد به رقم افسانه‌ای یادشده! آیا این تلنگری به ساختار‌های دیپلماسی کشور نخواهد زد؟

سیاست خارجی گلایه‌مند از میدان، دقیقا چه گلی بر سر توریسم در ایران زد؟ آیا توانسته از ظرفیت‌های تنوع اقلیمی و تاریخی و جغرافیایی برای جذب گردشگران کشور‌های مرفه استفاده کند؟ آیا دستگاه سیاست خارجی پرطمطراق و کم‌دستاورد کشور طی ۳دهه اخیر توانسته ۹۰میلیارد دلار (یعنی برای هر سال ۳‌میلیارد دلار) فاینانس خارجی برای پروژه‌های داخلی تامین کند؟ قطر تنها برای ۳سال آینده بیش از ۳۵میلیارد دلار سرمایه‌گذاری چینی‌ها در میدان گنبد شمالی (پارس‌جنوبی) و تولید و صادرات ال‌ان‌جی را گارانتی کرده است و در عین حال ایران با ناترازی ۲۴۵میلیون متر‌مکعبی در روز برای تامین گاز شهروندان در فصول پیک روبه‌روست. در همین حال، دستگاه دیپلماسی کشور چه برنامه‌ای برای استیفای حقوق ایران از میدان گازی آرش دارد؟ آیا باوجود کثرت تعداد همسایگان ایران، قرارداد دیسپچینگ بزرگی برای تامین برق مورد نیاز کشور در فصل تابستان طی این سال‌های مبتلا به ناترازی، امضا شده است؟ کدام پروژه بزرگ سوآپ انرژی میان ایران و همسایگانش در دست اجراست؟


آیا وابسته کردن تجارت خارجی کشور به درهم امارات، آن هم در شرایطی که با این کشور اختلافات ارضی جدی داریم، مایه تفاخر است؟ دستگاه دیپلماسی که در برابر مهاجرت گسترده نیرو‌های انسانی عمدتا کیفی از کشور در تمامی این سال‌ها سکوت اختیار کرده، آیا یک‌بار هم شده که از سطح شعار فراتر برود و از ظرفیت‌های این پرنده‌های مهاجر برای توسعه اقتصادی کشور و جذب سرمایه و تکنولوژی به مملکت بهره ببرد؟ چند قرارداد خرید لایسنس و پتنت از تکنولوژی‌های روز برای تولیدکنندگان داخلی طی ۱۸سال گذشته به ثمر نشسته است؟ آیا ایران حتی ظرفیت ایجاد واحد‌های تولید توپ فوتبال برای نایک و پوما را نداشت که بنگلادش و پاکستان در این زمینه هم از ایران جلو زده‌اند؟ آیا دستگاه دیپلماسی طی این سال‌ها توانسته حیثیت کلاسیک برند‌های مهم ایران در تولید فرش و زعفران و خرما و خشکبار را حفظ کند یا در این بازار‌ها هم بازنده بودیم؟


با وجود عضویت با وزن موسس ایران در سازمان‌های اقتصادی بین‌المللی مانند فائو، یونیدو، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و… چند دلار تسهیلات برای طرح‌های زیرساختی کشور توسط دستگاه دیپلماسی طی ۲دهه اخیر جذب شده است؟ چرا هنوز پس از ۳دهه تلاش ظاهری، ایران به عضویت دائم سازمان تجارت جهانی درنمی‌آید؟ عایدات عضویت ایران در مجمع جهانی کشور‌های صادرکننده گاز چیست؟ چرا جایگاه ایران در اوپک تنزل یافته است؟ چرا صنایع‌دستی ایران به‌نام کشور‌های همسایه مهر اصالت یونسکو را دریافت می‌کنند و میراث ناملموس فرهنگی کشور و بزرگان تاریخ علم و فرهنگ و ادب کشور به‌نام کشور‌های دیگر به ثبت می‌رسند؟


چرا به‌جای قرارداد‌های اقتصادی میلیارد دلاری، دستاورد‌های سفر‌های خارجی مقامات دستگاه دیپلماسی به ممالک دیگر، صرفا چند سند یادداشت تفاهم است (که به اندازه واردات یک تن نهاده دامی هم ارزش اقتصادی ندارد)؟ چرا به‌جای دیپلمات‌های بوروکرات، مدیران کاله، دیجی‌کالا، اسنپ و پتروشیمی خلیج‌فارس و اسنوا و… وزیر خارجه را در سفر‌های خارجی همراهی نمی‌کنند؟ بی‌گمان می‌شود این بحث را با دست‌کم ۱۰۰۰ پرسش ناگوار دیگر استمرار بخشید، اما پاسخ درخوری دریافت نخواهیم کرد. دستگاه دیپلماسی ایران چابکی خود را به‌طور کامل از دست داده و جز در حوزه دیپلماسی نظامی (که به کنایه دیپلمات‌ها، میدان نامیده می‌شود و خارج از چارچوب بوروکراتیک دستگاه دیپلماسی نیز قرار می‌گیرد) که به وسع خود دستاورد‌های ملموسی به دست آورده، چیزی برای فروختن به افکار عمومی ندارد.


شاید برای دیپلمات‌های بدون ارباب‌رجوع ایرانی، افکار عمومی هم ارزش خاصی نداشته باشد وگرنه برای مردم مهم است که نقش دستگاه دیپلماسی خود را در سطح رفاه و معیشت‌شان جست‌وجو کنند. خاصه اکنون و در پس سالی که گذشت، ۸۰۶هزار‌میلیارد تومان مالیات مردم، ستون فقرات بودجه دولت بود و حالا آنتروپی تعادل عمومی، به سمت مطالبات مردم سنگینی می‌کند.

برچسب ها: دستگاه دیپلماسی ایران آنتروپی مطالبات افکار عمومی مطالبات مردم
ارسال نظر
آخرین اخبار