به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، یک بخش مهمی از ارکان جامعه که مردم با آن در ارتباطند سلامت کشور است. این روزها به دلیل مشکلات اقتصادی و افزایش هزینهها مردم زیادی از کشور دچار مشکلات روحی و روانی میشوند به طوری که سلامت خود را از دست میدهند در این راستا مجبور به مراجعه به پزشک یا بیمارستان هستند تا علت را جویا و درمان شوند.
در ادامه خبرنگار خطوط به دو مورد از سهلانگاری پزشکان جامعه اشاره میکند که میتواند بسیار برایتان جالب باشد؛
اولین مورد به عدم تجربه کافی پزشکان یا بهتر است بگوییم پزشکنماها و معطل کردن یک بیمار به مدت دو هفته است.
خانمی 22 ساله طی یک هفته کامل دچار سردرد میشود به طوری که در آخر و پس از درمانهای گوناگون خانگی مجبور به مراجعه به پزشک میشود. اولین پزشکی که مراجعه میکند تشخیص وجود یک ویروس در سر میدهد که با آمپولهای مختلف مسکن این خانم را مجدد راهی خانه میکند. پس از چند ساعت و از بین رفتن اثر مسکنها مجدد سردرد اوج میگیرد.
این فرد راهی به پزشک دومی میشود که ایشان تشخیص ضعیف بودن چشم را میدهند و اصرار به زدن عینک و تزریق چند آمپول مسکن و دوباره طبق روال قبلی... بدون هیچ درمان قطعی. این خانم برای بار سوم راهی پزشک متخصص مغز و اعصاب میشود که ایشان تجویز ام آر آی سر و گردن میکنند، هزینهی سرسام آور یک آم آر آی 15دقیقهای که بماند بیمه هم قبول نمیشود به کنار و تشخص غلط دکتر ام آر آی یک چیز دیگر. این دکتر به غلط تشخیص دادند که رگ گردن بسته شده است به همین علت دکتر مغز و اعصاب هم پس از دیدن ام آر آی تشخیص میدهد رگ سر بسته شده و به همین علت باعث مسدود شدن رگ گردن شده است.
پس از معاینات اشتباه این خانم راهی بیمارستان برای بستری شدن و ادامه درمان میشود. بیمارستانی که آدم نمیداند از بیاخلاقیهای پرستارانش بگوید یا انجام آزمایشات مختلف توسط پزشکان یا پزشکنماها. پزشکانی که به مدت یک هفته کامل به دلیل تشخص غلط بسته شدن شدن رگ شروع به تزریق آمپولهای دردآور میکنند و پس از اتمام تزریق به مدت 3 روز میگویند اصلا رگی بسته نشده است این سهلانگاری به کنار به طوری که در آخرین معاینه که کشیدن آب نخاع بود یک دانشجوی سال اولی را برای انجام این کار انتخاب میکنند! در آخر با بررسی تمامی آزمایشات و عدم وجود هیچگونه مشکلی این خانم 22 ساله را پس از یک هفته معطلی و بدون هیچ درمانی با همان سردرد راهی خانه میکنند به طوری که وضعیت این خانم پس از مرخص شدن از قبل هم بدتر میشود؛ وضعیتی که حتی نمیتواند از شدت سردرد راه رود.
در آخر این خانم 22 ساله راهی پزشک طب سنتی میشود و آنجا تشخیص بر این شد که به دلیل مشکلات عصبی و استرس دچار سردرد شده است یعنی سردرد عصبی!. و شروع به انجام درمانهای سنتی کرده به طوری که پس از دومین مرحله درمان سردرد کاملا از بین می رود.
براساس این گزارش حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یازدهم و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در تاریخ پنجم تیرماه 1403 در نشست «پزشکی فردمحور" گفتند که اگر میخواهیم عقب نمانیم باید پزشکی سنتی را کنار گذاشته و طبق سیاستهای کلی سلامت که شاید نیاز به بازنگری با توجه به نیاز روز جامعه داشته باشد، عمل کنیم.
حالا سوال این است که چطور میشود پزشکی سنتی را که یک خانم را پس از 15 هفته از شدت سردرد نجات داد و درمان بسیاری از مشکلات است کنار گذاشت؟ اگر بخواهیم کنار بگذاریم خود را به دست پزشکان دانشجوی سال اولی بسپاریم یا پزشکانی که فقط " نمیدانم" میگویند؟
مورد دوم مراجعه یک خانم با فرزندش به بیمارستان مرکز طبی کودکان است. دختر بچهای 2 و نیم ساله که تب بالا و دل درد شدید داشت. زمانی که خانم با فرزندش به این بیمارستان مراجعه میکند با پزشکی خواب آلود روبهرو میشود که پس از توضیحات مادر بدون هیچ معاینهای فقط یه کلمه میگوید باید آزمایش و سونوگرافی دهد و زمانی که مادر میگوید اما شما هنوز هیچ معاینهای انجام ندادید سکوت میکند و بعد هم میگوید من نمیتوانم دیگر از شدت خواب بر روی صندلی بنشینم، کودک را ببرید پزشک دیگر معاینه کند. یعنی یک پزشک به راحتی و بدون هیچ وجدان کاری یک کودک را که از شدت تب تمامی بدنش قرمز شده بوده، رها کرده است!
خطاب به وزیر جدید دولت چهاردهم است که قرار است سکانداری وزارتخانه مهمی را در دست بگیرد، می گوییم:
سلامت بخش مهمی از زندگی مردم کشور است؛ پزشکان وسیلهای بر روی زمین برای نجات آدمها هستند پس کاری کنید که نجات جان انسانها و کودکان برایشان اهمیت داشته باشد و آنها را پشیمان از یک مراجعه ساده به پزشک معمولی نکنید. هماکنون کشور در وضعیتی به سر میبرد که با مهاجرت نخبگان و پزشکان واقعی روبهروست پس زمینهای را برای ماندن آنها در کشور فراهم کنید تا مردم جامعه با پزشکنماهایی که حتی علت یک سردرد عادی را نمیتوانند تشخیص دهند یا پزشکانی که هیچ گونه وجدان کاری ندارند و به یک کودک هم رحم نمیکنند، روبهرو نشوند.
روز پزشک برای پزشکان این جامعه و کشور نیست، بلکه برای کسانی است که به علتهای گوناگون به فکر رفتن به کشوری دیگر هستند. تا دیر نشده چارهای بیندیشید!