گودرز صادقی هشجین
گفتار اول: چند سال پیش که ریاست دانشگاهی در شهرستان را به عهده داشتم یکی از همکاران خانم وقت گرفته و به دفترم آمده بود. وقتی داشت صحبت می‌کرد، بدون آن که متوجه بشود پاکت سیگاری از کیفش روی کاناپه‌ی روبروی من افتاد. موقعی که می‌خواست برود به ایشان گفتم انگار چیزی از کیفتان افتاده روی کاناپه. وقتی متوجه شد، رنگش از خجالت سرخ شد… شاید تا بناگوش، که زیر حجاب مشخص نبود. با ناراحتی و تا حدودی طلبکارانه به من گفت: آقای دکتر! من زن سالمی هستم و به خانواده‌ی محترمی تعلق دارم. ببخشید اگر جسارت کردم… ببینید مال چه کسی است! من هم با وجود این که حق با من بود معذرت خواستم و اجازه ندادم بیشتر از آن شرمنده بشود.
گفتار دوم: یکی از دوستان در حاشیه‌ی درگیری‌های خیابانی سال ۱۴۰۱ عکسی از دو مامور نیروی انتظامی در حال ماموریت را فوروارد کرده بود که در گوشه‌ای سیگار به دست داشتند و به جای این که آن را به بیرون گیرند به سمت کف دست گرفته بودند، انگار که چیزی را مخفی می‌کنند. در توضیح عکس آمده بود که این عادتی است که افراد معتاد به مواد مخدر دارند. به زعم ایشان عکس نشان می‌داد که مامورین پلیس از مواد روانگردان استفاده می‌کنند تا دل و جراتشان در خیابان بیشتر بشود. به دوستم تذکر دادم که اولا اگر از چیزی مطمئن نیست به این و آن فوروارد نکند، بخصوص به گروه‌ها که اگر خلاف باشد تبعات حقوقی می‌تواند داشته باشد. بعد هم… به او نوشتم که به نظر من این نحوه‌ی گرفتن سیگار در دست ویژه‌ی دو گروه از مردم است: یکی افراد محترمی که نمی‌خواهند سیگار کشیدنشان در خیابان خیلی تابلو باشد و دوم افرای مثل همین مامورین که سیگار کشیدن برایشان ممنوع است و اگر فرماندهشان ببیند توبیخ و مجازات می‌شوند. اگر سیگار کشیدن برای یک عده کاری ضد ارزش باشد برای مامورین پلیس یک عمل خلاف قانون هم محسوب می‌شود. انصافا پذیرفت و این استدلال پسندش آمد.
گفتار سوم: اخیرا به طور واضحی تعداد افراد مونث سیگار به دست در تهران زیاد شده است. اینها گاهی سن بسیار پایینی دارند و بیشتر آنها عمد دارند که سیگار را به نحوی در دست بگیرند و جوری دودش را به بیرون بفرستند که همگان ببینند که این وورجک چه دل و جراتی دارد!
چند نکته:
یکم – مصرف دخانیات یک چیز دارد و یک چیز ندارد. آنچه دارد ضرر است و آنچه ندارد افتخار است.
دوم- سیگار کشیدن برای مردان امتیازی نیست که زنان بخواهند از آن عقب نمانند. اگر مردها بخواهند خودشان را بکشند، آیا زن‌ها هم باید این کار را بکنند تا ثابت بکنند که از حقوق برابری برخوردارند؟
سوم- اگر یک عمل خلاف برای مردان زشت باشد، برای زنان زشت‌تر است چون صلاح و فساد خانواده و جامعه از دامن زن شروع می‌شود و مقام مادری امتیاز آنان است. اگر زنان امتیازات معنوی خودشان را از دست بدهند خلع سلاح می‌شوند و به موجوداتی تبدیل می‌شوند مفلوک تر از گذشته.
چهارم – این رفتار زنان و دختران به نوعی تاییدی است به ادعای گروهی که انگار زنان و جوانان از آزادی چیزی نمی‌خواهند مگر آزادی حیوانی را! این را من نمی‌گویم، پس شما نیز تاییدش نکنید!