به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، مهاجری در این گفتوگو معتقد است شهید مطهری به لحاظ اندیشه نگاه بسیار آزادانه داشته ومنتقدانه و معترضانه با انحرافات و آسیبها برخورد میکند. آنچه در ادامه میآید بخشی از این گفتوگو است.
اگر موافق هستید گفتوگو را با این پرسش آغاز کنیم که میراث شهید مطهری برای جامعه امروز ایران چیست؟
مرحوم مطهری از جمله عالمان روشنفکری بود که در دوران خود میان اندیشه دینی و جریان روشنفکری پیوندی ایجاد کرد، از همین جهت هم است که آقای مطهری با آنکه برخاسته از جامعه روحانیون هست اما با چهرههای همچون دکتر شریعتی، یدالله سحابی و مهندس بازرگان یک هماهنگی و همکاری را در ادوار مختلف برای تبیین اندیشههای دینی آغاز میکند.
به نگاه شما در این فعالیتها شهید مطهری موفق بود؟
به عقیده من در این زمینه بسیار موفق بود، در برخی از دوران فاصله شهیدمطهری با جریان روشنفکری کمتر از فاصلهای است که شهید مطهری با روحانیون داشته. حتی با برخی از چهرههای روحانی و منبری در برخی اوقات فاصله و اختلاف نظر دارد. به همین دلیل است که در برخی از کتابهای شهید مطهری ما نقد روحانیت روحانیت رسمی آن موقع را میتوانیم ببینیم. مطهری به ساختار روحانیت به زبان معترضانه نگاه میکند، منتقد ساختاری است که روحانیون برای تدریس علوم دینی شکل دادهاند، در یکی از کتابهایشان بحث مفصلی دارد در مورد چالشها و مشکلات سازمان روحانیت و مرجعیت شیعه. تمام این موارد نشان میدهد که مرحوم مطهری یک نواندیشی مذهبی دارد.
اصلا چرا شهید مطهری اصرار دارد به جریان روشنفکری نزدیک شود...
یک اینکه احساس میکند، باید بخش دانشگاه و حوزه ارتباط نزدیکتری داشته باشند و جریان متدین جامعه را به این سمت حرکت دهد و دلیل دوم این است که میخواهد از تجربیات دانشگاهیان برای تبلیغ مضامین و معارف دینی استفاد کند.
برداشت من از صحبتهای شما این است که شهید مطهری نگاه آسیبشناسانه به ساختار دینی داشته است.
راه و مسیر مطهری به شدت علیه انحراف است؛ چه انحراف در جریان روشنفکران و چه انحراف در جریان روحانیت. شما میبینید برخی از کتابها به روحانیت سنتی و عقاید انحرافی نهفته در این ساختار حمله میکند در کتابی دیگر به آسیبشناسی جریان روشنفکری و غرب زدگی میپردازد به طور مثال در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام. شهید مطهری به لحاظ اندیشه هم بسیار آزاد است، دارای تحرک فکری است. او به دنبال اسلام ناب است. در یک جمله می گویم مطهری قهرمان مبارزه با جمود و رکود فکری و انحراف در اندیشه است.
آقای مهاجری شما با اندیشه و آرای شهید مطهری چگونه آشنا شدید؟
من بیشتر از طریق کتابها و آثار شهید مطهری با ارای این اندیشمند آشنا شدهام. در دوران نوجوانی از شهید مطهری کتابهای میخواندم. من با کتاب داستان و راستان ایشان که این فیلسوف و فقیه بزرگ با زبان کودکان نوشته بود با اندیشه ایشان اشنا شدم. همچنین در دوران نوجوانی ما ایشان در یکی از مساجد بازار (آقا میرزا موسی مسجد) معروف به مسجد بزازها سخنرانی داشتند. اگر اشتباه نکنم سخنرانیهای جاذبه و دافعه حضرت امیر را آقای مطهری آنجا مطرح کردند.
اگر امروز شهید مطهری در جامعه ما بود؛ چه واکنشی نسبت به چالشها و انحرافات فعلی در ساختار سیاسی و اجتماعی ما داشت؛ مساله ایشان چه بود؟
مسئله و دغدغه شهید مطهری پیرایش از انحرافات و دستیابی به حقیقت دین بوده است. در پاسخ به شما باید بگویم نگاه مطهری غمگینانه بود متاسفانه در شرایط حاضر وضعیت آموزههای دینی بهتر از سالهای پیش از انقلاب نیست، در بخشی از موضوعات خرافات مجدداً رشد پیدا کرده است، اتکا به خواب و کراماتی که مشخص نیست بر فراز منبرها بسیار گفته میشود و از رادیو و تلویزیون منتشر میشود. مداحیهای که بسیاری از آنها دارای منابع صحیح نیست و مستند به هیچ منبع تاریخی معتبری ارجاع داده نشده است. همه اینها دین را به یک مسئله رونمایی روبنایی تبدیل کرده است.
یک چالش دیگر که پیش از انقلاب نیز این چالش وجود داشت این است که به مناسک دین بیش از معارف دین توجه میشود، من با برگزاری مناسک و شعائر دینی مخاف نیستم. اما این مسئله نباید طوری القا شود که ما فقط به دنبال حفظ ظواهرهستیم. باید به معارف دینی با عمق بیشتری توجه شود، بدون عمق بخشی حتماً انحرافپذیر در دین به وجود میآید. به عقیده من شهید مطهری همانطور که پیش از انقلاب در برابر خرافات و چالشهای دینی ایستادگی کرد در این باب نیز اگر امروز زنده بود به تبیین و نقد میپرداخت. شهید مطهری اگر زنده بود این موضوع را در دوران کنونی با توجه به اینکه در ساختار جکومتی شکلگرفته که مطهری آرزو برپایی آن را داشت؛ قطعا با حساسیت بیشتری دنبال میکرد. در زبان سادهتر اگر مطهری زنده بود،راه مبارزه با انحرافات سادهتر بود.
شهید مطهری در اندیشه و آرا بیشتر از چه کسانی تاثیر گرفته است؟
در ابعاد مختلف از شخصیتهای برزگی تاثر پذیرفته است، خود شهید مطهری در کتابی از چند شخصیت نام میبرد، اما من میخواهم در این گفتگو به دو شخصیت اشاره کنم، یکی علامه طباطبایی و یکی مرحوم امام خمینی (ره). این دو شخصیت در ابعاد مختلف بسیار بر روی شهید مطهری تاثیر گذاشتند.