به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خطوط، انقلاب مشروطه را میتوان نقطه عطفی در تاریخ ایران به شمار آورد که عواملی همچون جنبش تنباکو، ماجرای نوز بلژیکی، احداث بانک استقراضی روس در قبرستان مسلمانان، تنبیه دو بازرگان به جرم گرانفروشی، ناخشنودی از سلطه بیگانگان بر گمرک، بیعدالتی و فقر و ناامنی، در شکل گیری این نهضت بی تاثیر نبودند؛ البته ریشههای شکل گیری نهضت مشروطه از دوران سلطنت ناصرالدین شاه و همزمان با افزایش تعداد تحصیل کردههای ایرانی حاضر در اروپا شکل گرفته بود که تحصیل کردگان سعی میکردند حاکمان ایران را با روشهای نوین حکومتداری آشنا کنند.
بیگی در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی خطوط میگوید: باور این موضوع برای مردم که قانون اساسی را میدانند، ثقیل است که مجلس اختیار قانونگذاری را به دست خودش به دیگری بسپارد و بگوید شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، از دایره شمول نظارت دستگاه تقنینی خارج هستند و کسی نمیتواند مصوبات آنها را ارزیابی کند!
افرادی همچون میرزا فتحعلی آخوندزاده، ملک خان ناظمالدوله و سپهسالار از جمله روشنفکرانی بودند که رشد و توسعه بر اساس الگوهای غربی را سرلوحه کار خود قرار دادند که در نهایت مظفرالدین شاه در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ هجری شمسی فرمان مشروطیت، تشکیل مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی مشروطه را صادر کرد.
اما مدت زمان زیادی از امضای قانون اساسی نگذشته بود که شاه درگذشت و محمد علی شاه به سلطنت رسید و تداوم نهضت مشروطه به مخاطره افتاد.
چراکه نهضت مشروطه و تشکیل مجلس به دلیل کاهش قدرت شاه، به مذاق پادشاهان خوش نمیآمد که درنهایت این اختلافات در دوران محمدعلی شاه قاجار به اوج خود رسید و شاه تنها پس از گذشت ۲ سال از سلطنت خود، تصمیم گرفت مجلس را که مانعی در برابر اقدامات خود میدانست، به توپ ببندد.
اما محمد علی شاه قبل از به توپ بستن مجلس از میرزا ابوطالب زنجانی اقدام به استخاره میکند و در درخواست خود مینویسد: «پروردگارا اگر من امشب توپ به در مجلس بفرستم و فردا با قوه جبریه مردم را ساکت کنم، خوب است و صلاح است استخاره خوب بیاید و الا فلا. یا دلیل المتحیرین. یا الله. محمد علی»؛ که میرزا ابوطالب زنجانی در تفسیر آیه لا تَخافا انّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اری فَأتیاه فَقُولا لَهُ اِنّا رَسُولا رَبِّک فَأرسِل مَعَنا بَنی إسرائیل» اینگونه میگوید که از این جهت اعلیحضرت همایونی حتما باید به این کار اقدام فرمایند. غلبه قطعی است گرچه در اول زحمت داشته باشد».
نهایتا نهضت مشروطه در روز سه شنبه ۲ تیر ۱۲۸۷ با شلیک توپ به ساختمان مجلس شورای ملی به دستور محمدعلی شاه قاجار و توسط نیروهای بریگاد قزاق روسی به فرماندهی کلنل ولادیمیر لیاخوف، کشته شدن میرزا ابراهیم تبریزی و دستگیری سران جنبش مشروطه به پایان رسید.
میرزا ابراهیم تبریزی، نماینده مجلس (در درگیریها توسط قزاقها کشته شد)
سید عبدالله بهبهانی، مجتهد و از سران جنبش (دستگیری و تبعید به عراق)
سید محمد طباطبائی، مجتهد و از سران جنبش (دستگیری و تبعید به خراسان)
ابوالحسن پیرنیا، نماینده مجلس (به اروپا رفت)
محمدتقی بنکدار، نماینده مجلس و بازاری (پس از فرار دستگیر شد)
شیخ احمد روح القدس، روزنامه نگار (دستگیر و اعدام شد)
میرزا نصرالله ملک المتکلمین، نماینده مجلس (دستگیر و اعدام شد)
جهانگیرخان صور اسرافیل، نماینده مجلس (دستگیر و اعدام شد)
میرزا صادق خان مستشارالدوله، نماینده مجلس (دستگیر شد و پس از آزادی منشی محمدعلی شاه شد)
سید جمال الدین واعظ اصفهانی، نماینده مجلس (پس از فرار به بروجرد به قتل رسید)
میرزا اسماعیل خان ممتازالدوله، نماینده مجلس (دریافت پناهندگی سیاسی از فرانسه)
ابراهیم حکیمی، نماینده مجلس (پناهندگی به سفارت فرانسه)
میرزا محمدعلی خان طهرانی، روزنامه نگار (دستگیر شد)
حسینقلی خان نواب، نماینده مجلس (در میان درگیری به خانه اش در قلهک گریخت)
محمدناصر صفا، نقاش (دستگیر شد)
سیدعبدالرحیم خلخالی، روزنامه نگار (پناهندگی به سفارت بریتانیا در تهران)
علی اکبر دهخدا، روزنامه نگار (پناهندگی به سفارت بریتانیا در تهران)
یحیی میرزا اسکندری، شاه زاده مشروطه خواه (از جراحت در جریان توپ بندی درگذشت)
قاسم خان صور اسرافیل، روزنامه نگار (به اروپا رفت)
سیدحسن تقی زاده، نماینده مجلس (پناهندگی به سفارت بریتانیا در تهران)
در کنار استبداد پادشاهان قاجار، عملکرد مجلس را هم نمیتوان نادیده گرفت؛ نهضتی که در پس شکل گیری آن، افراد زیادی کشته و یا تبعید شده بودند، طبیعتا نباید به صحنه درگیری و اختلاف مشروطه خواهان تبدیل میشد؛ اما دستاورد چند ساله به جای گفتگو و تعامل، به صحنه درگیریهای فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت تبدیل شده بود که نهایتا شکست انقلاب مشروطه و آغاز استبداد صغیر را به همراه داشت.
نه تنها در دوران مشروطه که در مواقع بسیاری الان هم درگیری و تهمت سرلوحه عملکرد سیاسیونی است که مردم آنها را به امید بهبود شرایط، راهی بهارستان کرده اند.
دکتر احمد علیرضا بیگی یکی از نمایندگانی است که معتقد است نه تنها عملکرد نهادهای موازی باعث شده مجلس را در راس امور شاهد نباشیم، بلکه خود نمایندگان هم اعتقادی به این مساله ندارند.
این نماینده مجلس معتقد است که شاکله نظام جمهوری اسلامی ایران، مجلس را در راس امور تعریف کرد و امام راحل هم بر همین مبنا مجلس را در راس امور، قلمداد کردند؛ بنابراین آنچه که برازنده مجلس شورای اسلامی است باید بتواند کارهایی را انجام دهد که این اصل را بیش از پیش اثبات کند و نمیتوان فقط در لفظ مجلس را در راس امور دانست.
به گفته بیگی، در ذهن مردم اینگونه قلمداد شده است که مجلس در راس امور قرار ندارد چراکه خروجی مجلس این مساله را در ذهن مردم به وجود آورده است و کارهایی که در این مجلس انجام میشود و رفتارهایی که از مجلس سر میزند، این جایگاه را اثبات میکند و مجلس نقش چراغ راهنمایی را دارد که اگر در تقاطع پرتردد قرار نگیرد، باعث به وجود آمدن هرج و مرج میشود.
در ذهن مردم اینگونه قلمداد شده است که مجلس در راس امور قرار ندارد چراکه خروجی مجلس این مساله را در ذهن مردم به وجود آورده است و کارهایی که در این مجلس انجام میشود و رفتارهایی که از مجلس سر میزند، این جایگاه را اثبات میکند
بیگی در ادامه گفت و گوی خود با پایگاه خبری تحلیلی خطوط میگوید: باور این موضوع برای مردم که قانون اساسی را میدانند، ثقیل است که مجلس اختیار قانونگذاری را به دست خودش به دیگری بسپارد و بگوید شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، از دایره شمول نظارت دستگاه تقنینی خارج هستند و کسی نمیتواند مصوبات آنها را ارزیابی کند! در حالی که مصوبات خود مجلس توسط شورای نگهبان از فیلتر شرع و قانون اساسی عبور داده میشود.
به گفته عضو مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی، مجلس برای اینکه بخواهد به جایگاه خودش بازگردد باید ابتدا باور داشته باشد که در رأس امور است و این جایگاه را خصوصا در حوزه نظارت تقویت کند.
بیگی معتقد است حوزه نظارت به هیچ عنوان نباید دستمایه کسب امتیاز و معامله برای جغرافیای خاصی تبدیل شود، بلکه همه باید باور داشته باشند که نمایندگان ایران بزرگ هستند و برای مردم ایران، تصمیم گرفته شود، اما درگیر شدن مجلس در موضوعات خرد منطقه ای، جایگاه مجلس را تنزل داده است!