به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط به گفته یک اقتصاددان شهیر ایرانی، فهم دلار در ایران به فهم افکار اقتصادی شهروندان عادی منجر خواهد شد.
تا چند روز قبل که هر شهروند میتوانست با ارائه کارت ملی، مبلغ ۲۲۰۰ دلار از صرافیهای منتخب، ارز بگیرد، خودروهای پارک شده در اطرف چهار راه استانبول، مملو از چهرههای ژولیدهای بود که فلاکس چای به دست، منتظر بودند تا با طلوع صبح، جزء ۲۰ تا ۳۰ نفری باشند که معمولاً هر صرافی، پذیرش میکند.
در روزهای آخر طرح، اختلاف قیمت این ۲۲۰۰ دلار در بازار و صرافی برای دریافت کننده سودی تا ۵ میلیون تومان به همراه داشت.
اولین نفری که در صف دریافت دلار از صرافی بانک ملی ایستاده بود، به خبرنگار ما گفت که از ساعت ۱۵ بعد از ظهر روز قبل کنار خیابان منتظر بوده تا اسمش امروز در اول صف آمده است. این طرح البته با بخشنامه بانک مرکزی، مانند بسیاری طرحهای موقت دیگر ملغی شد و البته به بروز چند مورد زد و خورد در جلوی صرافیها انجامید.
در روزهای اخیر دلار مرز ۳۱ هزار تومان را رد کرد و در آستانه فتح کانال ۳۲ هزار تومان بود که با تزریق جریانات ارزی پرفشار با سرمنشا حاکمیتی تا یک قدمی ۳۱ هزار تومان عقب نشست و فعلاً در همان جا آرام گرفته است.
رئیس جمهور در واکنش به افزایش نرخ دلار از «خبر دقیق» خود گفت و اظهار کرد: «خبر دقیق دارم که عدهای شبانه روز در تلاش هستند تا با بالا بردن نرخ دلار، مذاکرات را به اقتصاد گره بزنند، تا خواستههای خود را به ملت تحمیل کنند»
علی صالح آبادی، رئیس بانک مرکزی نیز در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد قیمت ۳۲ هزار تومانی دلار، گفت: «نه بابا چه خبره!» ویدئو این مکالمه کوتاه بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت.
صالح آبادی در پاسخ به سوالات خبرنگاران در خصوص التهابات ارزی، پاسخی داد که به طرز عجیبی قبلاً از سوی سیف و همتی نیز تکرار شده بود، وی گفت ما از نظر دارایی ارزی مشکلی نداریم و هر جا کمبود است، به ما اعلام کنند تا ارز تزریق شود و منابع معتنابه ارز نیز به بازار هدایت شده است.
به زعم برخی، مدیران بانک مرکزی با ارائه این پاسخ به صورت تلویحی و غیرمستقیم به مخاطب میگویند که گران شدن دلار، به مکانیسم عرضه و تقاضای ارز و سیاستهای ارزی بانک مرکزی مربوط نیست، بلکه پارامترهای سیاسی و عوامل روانی ناشی از آن است که باعث افزایش قیمت دلار شده است.
پس از آنکه آسوشیتد پرس و چند خبرگزاری دیگر از «واکنش سرد» طرفهای مذاکره کننده در وین خبر دادند، با توجه به سوابق پیشین، قابل پیشبینی بود که نتایج مقطعی این مذاکرات بر بسترهای روانی بازار تاثیر بگذارد و دپو کنندگان ارز، از آن برای رونق قیمتهای ارزی استفاده کنند. اتفاقی که تقریباً هر بار رخ داده است.
گویا دلار و نرخ آن با جان و روان اقتصادی ایرانیان و همچنین سطح ادراک و فهم آنها از مسائل غامض اقتصادی عجین شده است. نرخ ارز در کشور ما نه تنها تاثیر بسزایی بر قیمت اقلام وارداتی دارد، بلکه به شکل عجیب و غیر قابل توضیحی (از نظر علم اقتصاد) باعث افزایش قیمت کالاهایی نیز میشود که کوچکترین ربطی به واردات ندارند.
با توجه به درهم تندیدگی زنجیره تولید و پیوند عمیق همه عوامل اقتصاد نوین به هم، سیاستگذار دولتی نباید فراموش کند که تصمیمات حوزه سیاست و بین الملل، میتواند تاثیری هر چند آنی بر شاخصهای اقتصاد داخلی داشته باشد.
حسن روحانی رئیس جمهور پیشین، دلار را با قیمت ۳۲۰۰ تومان از دولت قبل، تحویل گرفت و آن را با نرخ ۲۴ هزار تومان به سید ابراهیم رئیسی تحویل داد. این افزایش ۶۳۰ درصدی نرخ ارز، تاثیر منفی به سزایی در برنامههای اقتصادی دولت قبل داشت.
به زعم برخی از کارشناسان که در روزهای اخیر در مورد سیاستهای ارزی دولت گفتگو کرده اند، دولت جدید نیز از این قانون مستثنی نیست و در صورت کاهش بیشتر ارزش پول ملی، نمیتوان به تحقق وعدههای اقتصادی خوش بین بود.
در حال حاضر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به عنوان لیدر سیاستگذاری ارزی، حامی نوعی از تفکر اقتصادی است که بر آمده از دانشگاه امام صادق (ع) است.
باید دید آیا صالح آبادی، مخبر، محسن رضایی، خاندوزی و دیگر ژنرالهای اقتصادی دولت رئیسی خواهند توانست ترمز دلار را بکشند، یا باید منتظر افزایش قیمت بیشتر بود./ الف