گرایش به فلزات و آلیاژها از دیرباز در ایران وجود داشته و در سفرنامه ناصرخسرو بارها و بارها به معدن یا محصولی معدنی و یا فرآیندی معدنی اشاره شده است که البته امروز برخی از دانش آن روز به دست فراموشی سپرده شده است و باید مجددا به دست توانمند دانش پژوهان حوزه معدن اختراع شود.
با توجه به ساختارهای سیاسی و دولتی حکومت ها، میتوان به استعدادهای کشورها پی برد. در کشور ما وزارتخانه ای با نام "صنعت، معدن و تجارت" وجود دارد. همچنین سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران را داریم که با عنوان "ایمیدرو" شناخته میشود.
ما در پایگاه خبری تحلیلی خطوط نه از دیدگاه ادبیات که با نگاه تولید و اقتصاد نشستی داشتیم با آقای دکتر شهبازی کارشناس حوزه صنعت و معدن تا به طور تفصیلی به مشکلات حوزه معدن بپردازیم و ببینیم چگونه باید حوزه معدن را در کشور فعال کنیم.
چرا ما نمیتوانیم از ماده معدنی خاک سرخ جزیره هرمز که صادر میشود محصولات آرایشی را خودمان تولید کنیم؟ زیرا کسی که واردات لوازم آرایشی بهداشتی را انجام میدهد نفعش در تولید نیست و اجازه نمیدهد کشور به این صنعت وارد شود. حتی به خاطر دارم وقتی دارویی را تولید کردیم وارد کننده همان دارو با عنوان حمایت وارد شد، محصول را خرید و از رسیدن آن به بازار جلوگیری کرد تا این صنعت پا نگیرد. چرا؟ چون به نفع وارد کننده دارو نیست.
دکتر شهبازی در مقطع لیساس و رشته الکترونیک تحصیل کرده است و در مقطع ارشد و دکترا دانش آموخته رشته طراحی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی است.
شهبازی خود را اینطور معرفی میکند: سالیان زیادی در حوزه تحقیقات در حوزه صنعت ، ۱۲ سال در حوزه تحقیقات صنعتی، در حوزه علم و فناوری هم تقریبا ۱۰ سالی در حوزه پژوهش و دانشی مرتبط به صنعت، معاون پژوهشی بسیج کل کشور بودم. حدود ۵ سال مسئول حمایت از مخترعان و مبتکران و محققان بسیجی و حدود ۴ سال هم مسئول بسیج مهندسین صنعت و معدن کشور بودم. یک سال و خردهای نیز در معاونت اقتصادی در حوزههای ایجابی کار میکنیم.
آقای شهبازی چرا به حوزه صنعت و معدن وارد شدید و چه هدفی را دنبال میکنید؟
حضرت آقا در سالهای ۹۲ و ۹۳ به کل نیروهای مسلح در زمینه کارهای اقتصادی فرمان انقباض و انحلال دادند. در سال ۱۳۹۹ تحت عنوان انبساط هوشمند فعالیتهای اقتصادی در حوزه نیروهای مسلح با نگاه کمک به اقتصاد دفاع و دفاع اقتصادی و کمک به اقتصاد ملی را دوباره ابلاغ کردند. با توجه به ابلاغ جدید در حال طراحی برخی موضوعات هستیم و هدف گذاری کردیم که ما با نگاه پاسداری در عرصه انقلاب اسلامی چگونه میتوانیم در حوزه اقتصاد ورود کنیم.
ستاد کل در حوزه انبساط هوشمند روی چهار محور تاکید دارد؛ یک بحث کمک به دولت در حوزه اقتصاد است، دیگری حوزه مردمی سازی که ما ببنیم اینکه سالیان سال میگوییم اقتصاد را بسپاریم به مردم، چکار کنیم که به معنای واقعی اقتصاد مردمی شود؟ یک بحث حوزه الگوسازی است و یک بحث هم درآمدسازی.
دولتها فارغ از آن نگاه سیاسی شان خیلی نتوانسته اند از نیروهای مسلح پشتیبانی کنند.
ما حدودا ۳۸ تا ۴۰ نوع سنگ نیمه قیمتی و قیمتی داریم. تایلند یک سنگ دارد که خیلی هم قیمتی نیست، اما تبدیل به هاب منطقه شده است. ما افغانستان کنارمان است پر از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی میتوانیم در حوزه معدن با این کشور همکاری کنیم.
من الان هم در دانشگاه دو واحد تحت عنوان تجربه ارتشهای جهان در حوزه سازندگی و اقتصادی تدریس میکنم ؛ تقریبا میشود گفت تجربههای خوبی در کشورهای مختلف ایجاد شده است.
مثلا ارتش چین از نظر فعالیت در حوزه اقتصاد خیلی نزدیک به ما است؛ چین الگویی شبیه به الگوی ما دارد و البته همان آسیبهایی که ما داریم آنها هم دارند.
رهبر چین در سال ۲۰۰۰ اعلام کرد نیروهای مسلح دیگر در حوزههای اقتصاد ورود نکنند که البته همچنان این اتفاق میافتد.
حالا ما با نگاه به این که کمک کنیم به اقتصاد سازمانی مان یعنی اقتصاد دفاع در این حوزه فعالیت میکنیم، اما چهار تا شرط حضرت آقا مطرح میکنند: ۱- انضباط داشته باشید. ۲- شفاف باشید. ۳- با بخش خصوصی رقابت نکنید. ۴- از سیاستهای کلی نظام پیروی کنید.این بحث در داخل نیروهای مسلح مطرح است و خیلی مردم اطلاع ندارند.
آقای شهبازی با توجه به سوابق بسیجی که اشاره کردید، نقش حوزه معدن در توسعه اقتصادی کشور چیست؟
در اقشار بسیج هر قشری متولی وزارتخانه مرتبط با خودش است. مقطعی که بسیج در حوزه صنعت و معدن کشور حضور داشتم؛ شش تا دستگاه سه تا وزارتخانه و یک سازمان با من بود: وزارتخانههای نفت، صنعت، دفاع، انرژی اتمی. ما در این مقطع آمدیم درحوزه نظام مسائل این ۶ وزارتخانه را استخراج کردیم. سپس، چون وزارت صنعت هم با من بود با توجه به این که در کل کشور نزدیک به ۵۰۰۰ واحد SME یعنی واحدهای خُرد و کوچک و متوسط داریم، این ها را پایش عارضه یابی کردم و یک الگویی برای پایش درآوردم که ما چطوری صنایع مان را رصد کنیم.
تقریبا میشود گفت حدود ۹۳ هزار تا واحد صنعتی در کشور داریم که نزدیک به ۶۰ درصد این واحدها راکد یا نیمه فعال هستند. یعنی در حقیقت زیر ۲۰ درصد از این واحدهای صنعتی فعال هستند.
ما حدود ۹۵۰ مجموعه شهرک صنعتی، ناحیه صنعتی، لکه صنعتی در کل کشور داریم، ولی تقریبا میشه گفت اینها هیچکدام تبدیل به اشتغال و ارزش افزوده نشده است.
ایمیدرو میداند چه نیازی در حوزه فناوری و چه نیازی در حوزه صنعت دارد و به این موضوع اشراف دارد و لازم است نیاز دانشی اش را با کسانی که در حوزه صنعت مهارت دارند به اشتراک بگذارد.
چگونه میتوان از خام فروشی به سمت تولید محصولات معدن و مواد اولیه حرکت کرد؟
ما در سال ۲۰۱۹ از نظر سهولت فضای کسب و کار از میان ۱۹۰ کشور رتبه ۱۲۷ شناخته شدیم؛ یعنی اگر سرمایه گذار بخواهد در حوزهای سرمایه گذاری کند ۱۲۶ کشور بهتر از ما در جهان وجود دارد! اگر درست خاطرم باشد رتبه عربستان ۵۷ بود. یعنی کشورهای اطراف ما در خاورمیانه به شدت در فضای کسب و کار تسهیلات ایجاد کرده اند که کسب و کار رونق بگیرد اشتغال ایجاد شود و تبعات اجتماعی بیکاری در کشورشان کاهش پیدا کند.
در حالی که بسیاری از معضلات اجتماعی ما ناشی از بیکاری است. علیرغم این که اکثر عناصر جدول مندلیف را در ایران داریم و از لحاظ بضاعت خدادادی فضای خوبی وجود دارد و ۶۸ نوع ماده معدنی را در کشور داریم و به عبارتی آلبوم معدنی جهان هستیم، ولی به دلیل خام فروشی با مشکل بیکاری مواجه هستیم.
میزان خام فروشی ما در حوزه معدن بسیار زیاد است و از آن طرف هم ما در صنایع معدنی هیچ کاری نکرده ایم. یعنی اگر بخواهیم در این حوزه فعالیتی را شروع کنیم به دلیل وابستگی شدید به صنایع معدنی هزینههای ما خیلی افزایش پیدا میکند.
علیرغم این که ما در صمت، یک معاونت معدنی داریم، ایمیدرو را داریم، اما نقض غرض اتقاق افتاده و منجر به رونق اقتصادی در حوزه معدن نشده است.
در برخی پهنه های کشور معادن وجود دارند اما امکان فعالیت وجود ندارد. به دلایلی امکان واگذاری به بخش خصوصی وجود ندارد و ایمیدرو هم مجوزی صادر نمیکند که بتوان میزان ذخائرش را تخمین زد و برای استخراج و فرآوری ماده معدنی آن ها توسط نهادهای حاکمیتی اقدامی کرد.
این در حالی است که در کشور ما معدن جزو انفال محسوب می شود و مال کسی نیست . یعنی اگر معدنی را هم در اختیار شما بگذارند فقط حق بهره برداری دارید و سهمی هم به دولت تعلق می گیرد اما صاحب معدن نیستید.
قواعد حاکم بر دولت ها فارغ از نگاه سیاسی به نوعی است که اجازه نداده اند معادن ما فعال شود. آمده اند قسمت اصلی و مهم آن را کنده اند معدن را از بین برده اند و اگر شما بخواهید استخراج کنید شاید دیگر فایده نداشته باشد.
ایمیدرو در افزایش درآمدهای خالص و ناخالص ملی چه نقشی را میتواند ایفا کند؟
الان وقتی به شما میگوئیم حوزه معدن تصویری که در ذهن تان ایجاد میشود یک آدم سیاه با لباس مندرس است. از هر کس هم سوال کنیم میگوید آقا بعد از معدن سخت ترین شغل کدام است؟ یعنی یک طوری فرهنگ سازی کرده اند که ما اصلا سمت معدن نرویم.
ما در حوزه معدن رفتیم خانه معدن و با علمای آنها جلسه گذاشتیم کل فعالان حوزه معدن تعداد محدودی هستند که خط کلی معدن ایران را تعیین می کنند. واقعا هم اجازه ورود به دیگران نمیدهند و یک ارزش افزودهای است که فقط مخصوص یک عده خاصی است در صورتی که میتواند منفت عمومی داشته باشد.
متاسفانه ما هیچ مدلی نداریم که وقتی میگوییم معدن میتواند جایگزین نفت شود هیچکس واقعا مدل جایگزینی برای این امر ندارد، یعنی همین الان هم بخواهیم این اتفاق را عملیاتی کنیم این کار شدنی نیست، چون مدلی وجود ندارد.
مثل نفت مان که در چند سال اخیر وارد فعالیتهای پالایشگاهی شدیم و فرآوردههای نفتی تا کنون خام بوده است؛ در حوزه معدن هم همینطور است ما در حوزه معدن هم در قسمت فرآوری دچار مشکل هستیم و نتوانستهایم این فناوری را تبدیل به صنعت کنیم.
کالاهای صنعتی باید وارد شود و این هزینهها را خیلی بالا میبرد، ولی باز اگر ما این صنایع را هم وارد کنیم و مهندسی معکوس و شبیه سازی کنیم تا این اتقاق رقم بخورد مقرون به صرفه است.
چون این مدل وجود ندارد، در کشور متولی خاصی هم برای آن دیده نشده، علیرغم این که ما یک معاونت معدنی و سازمان ایمیدرو را داریم، ولی این دو تا نتوانسته اند جهت دهی لازم را ایجاد کنند، دلیلش هم این است که تعارض منافع وجود دارد و همین مسئله باعث میشود که این اتفاق عملیاتی نمیشود.
ما حدودا ۳۸ تا ۴۰ نوع سنگ نیمه قیمتی و قیمتی داریم. تایلند یک سنگ دارد که خیلی هم قیمتی نیست، اما تبدیل به هاب منطقه شده است. ما افغانستان کنارمان است پر از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی میتوانیم در حوزه معدن با این کشور همکاری کنیم.
از نگاه یک کارشناس نه مسئول و معاون در حوزه معدن، به عنوان یک ایرانی این مجموعهها الان باید چکار کنند؟
در هر کشوری دولتها باید پشتیبانی کنند تا اتفاقات لازم بیفتد. ما ۱۰۰ هزار هیئت علمی و ۵ میلیون دانشجو داریم که به دنبال موضوع مقاله و طرح پژوهشی هستند. ایمیدرو مسائل حوزه معدن را به مراکز علمی و پژوهشی ارائه کند و قول بدهد وقتی اینها به نتیجه رسیدند پشتیبانی کند تا انجام شود.
معادن کشور دست ایمیدرو است. ایمیدرو از ظرفیت معدنی کشور و ظرفیت مالی آن مطلع است؛ تقاضای ما این است که بخشی از درآمد را صرف توسعه معدن کند.
ایمیدرو میداند چه نیازی در حوزه فناوری و چه نیازی در حوزه صنعت دارد و به این موضوع اشراف دارد و لازم است نیاز دانشی اش را با کسانی که در حوزه صنعت مهارت دارند به اشتراک بگذارد.
ما در حوزه معدن آنقدر ظرفیت دانشی داریم که میتواند تبدیل به فناوری و صنعت شود و فقط لازم است وزارت صمت مسائل خودش را با این فناوران به اشتراک بگذارد.
در مورد تولید آهن اسفنجی با دو اشکال مواجه هستیم؛ یکی این که نمیتوانیم آن را نگهداری کنیم و مورد دیگر آن که نمیتوانیم آهن اسفنجی را صادر کنیم.
این مسئول معدنی کشور به مسئله صادرات نامحدود و بلامانع خاک سرخ در جزیره هرمز اشاره کرد و گفت: چرا ما نمیتوانیم از این ماده معدنی محصولات آرایشی را خودمان تولید کنیم؟ زیرا آن کسی که واردات لوازم آرایشی بهداشتی را انجام میدهد نفعش در تولید نیست و اجازه نمیدهد کشور به این صنعت وارد شود. در موردی حتی به خاطر دارم وقتی دارویی را تولید کردیم وارد کننده همان دارو با عنوان حمایت وارد شد، محصول را خرید و از رسیدن آن به بازار جلوگیری کرد تا این صنعت پا نگیرد. چرا؟ چون به نفع وارد کننده دارو نیست.
الان هم خام فروشی در حوزه معدن برای عدهای منفعت دارد. اگر شما صنایع معدنی را فعال کنید منفعت ایشان از بین میرود. این افراد به قدری قدرت پیدا کرده اند که اجازه کار به کسی نمیدهند. اگر خود ایمیدرو در مقام یک سازمان دولتی به مسئله ورود کند و هزینههای آن را نیز بپذیرد موانع تولید در فرآوردههای معدنی برطرف میشود.
مهمترین مشکل ما در حوزه صادرات مواد معدنی چیست؟
ما در حالی که قصد داریم حوزه تجارت مردمی را توسعه دهیم؛ در گمرک ایران هیچ استانداردی برای واردات و صادرات سنگ نداریم و از این فضای تار پتانسیل سوء استفاده وجود دارد. قاعدهای برای تعیین قیمت وجود ندارد و در فضای صادرات ارزش افزوده ایجاد نمیشود. حوزه اقتصاد به تولید گره خورده و تا اتفاقی در حوزه تولید نیفتد اقتصاد هم متحول نمیشود.
این که محصولات ما در هنگام صادرات با مشکل مواجه می شوند به این علت است که نمی توانیم تاییدیهای بدهیم جنسی که ارائه می کنیم اصل است. ایمیدرو باید این فضای کار را آماده کند؛ الان همین الماس، فیروزه، لاجورد خودمان را در بازارهای بین المللی با قیمت های هنگفتی می فروشند اما این کالاها اصل هم نیستند.
یک مشکل ما همین است که من نمی توانم برای کالایم متناسب با استاندارد جهانی شناسنامه صادر کنم. کالایی که خارج می شود با عنوانی دیگر خارج می شود. این ها مسائلی است که باید از طرق حاکمیتی حل شود تا کسی که در این حوزه سنگ های قیمتی معدنی فعالیت می کند مطمئن شود سرمایه اش از بین نمی رود.
ما مدل نوسازی و توسعه معدن را نداریم و سرمایه گذار باید بتواند برای ورود به تولید برنامه ریزی کند و نیاز دارد افقی برای معدنی که تحویل گرفته داشته باشد.
الان گفته میشود اقتصاد جهان طی ۱۰ سال آینده درحوزه مس خیلی شدید تقویت میشود. خب ما تعداد زیادی معدن مس در کشور داریم. در حال حاضر الگوی من برای توسعه این حوزه چیست؟ مس بی اغراق هزار تا کاربرد دارد. چه کسی باید این مدل را طراحی کند؟ باز میخواهیم مس را خام صادر کنیم؟
اگر وزارت صنعت میخواهد مدلی را ارائه کند باید افق ۱۰ سال آینده را مشخص کند و براساس آن مجوزها صادر شود.
فرآیند یک مقوله است مدل هم یک مقوله است؛ ولی نه فرآیند را کسی مدیریت میکند و نه مدلی ارائه شده است.
الان ما در حوزه آهن اسفنجی ضعف داریم. حتی اگر آهن اسفنجی را از خارج بیاورند نمیتوانیم از آن نگهداری کنیم. شرایطش بسیار سخت است. خب گندوله از اینجا میرود که تبدیل شود به آهن اسفنجی، البته اطلاع دارم که بخشی از آهن اسفنجی در کشور تولید میشود. مثلا در چادرملو و در همان کارخانهای که در اردکان است و یک بخشی مثلا در اصفهان؛ آهن اسفنجی تولید میشود؛ ولی سهم این تولید خیلی کم است.
در مورد تولید آهن اسفنجی با دو اشکال مواجه هستیم؛ یکی این که نمیتوانیم آن را نگهداری کنیم و مورد دیگر آن که نمیتوانیم آهن اسفنجی را صادر کنیم.
کشتیها پس از بارگیری و انتقال آهن اسفنجی باید تعمیرات اساسی (اورهال) شود و هزینه اش خیلی زیاد است. انواع لولهها و گاز نیتروژن میخواهد و خیلی خطرناک است.
از طرف دیگر کسی تا به حال به این موضوع فکر نکرده که چگونه میتوانیم این آهن اسفنجی را تبدیل به مادهای کنیم که راحتتر بتوانیم از آن درآمدزایی کنیم.
گفته میشود اقتصاد جهان طی ۱۰ سال آینده درحوزه مس خیلی شدید تقویت میشود. خب ما تعداد زیادی معدن مس در کشور داریم. در حال حاضر الگوی من برای توسعه این حوزه چیست؟ مس بی اغراق هزار تا کاربرد دارد. چه کسی باید این مدل را طراحی کند؟ باز میخواهیم مس را خام صادر کنیم؟ اگر وزارت صنعت میخواهد مدلی را ارائه کند باید افق ۱۰ سال آینده را مشخص کند و براساس آن مجوزها صادر شود.
در مورد آهن اسفنجی باید فولاد به اندازه ۱۰ تا کارخانه هزینه کند تا بتواند آهن اسفنجی تولید کند. حالا برای نگهداری آهن اسفنجی باید یک محیطی داشته باشید. اگر یک جا به صورت انباشته آهن اسفنجی را به صورت خنک و بدون کمترین حرارت قرار دهید منفجر میشود و تبعات اجتماعی زیادی دارد.
اما اگر با در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی این مشکل حل شود یک بار برای همیشه مشکل کشور درحوزه فولاد حل میشود و علتی که این مسئله را مطرح کردم آن است که ما در ایران در حوزه فولاد توانمندیهای خوبی داریم.