پایگاه خبری تحلیلی خطوط: ریسکهای اساسی در اقتصاد ایران، بهویژه برای سرمایهگذاران بهطور خلاصه فهرست شدهاند که عبارتند از:
۱️- استمرار ناکارآمدی در دولتها با گسترش نقدینگی جبران شده که این جبران زمینههای تخریبهای بعدی را ایجاد کرده است. تورم مستمر نتیجه اجتنابناپذیر این روند است. دولتهای بعد از انقلاب بعضا با نفی رابطه تورم و نقدینگی راه را برای گسترش بیشتر نقدینگی فراهم کردند. این روند بهدلیل انباشتگی نقدینگی تورم مستمر را ایجاد کرده است که در سال۱۴۰۲ این روند به روشنی ادامه خواهد یافت. ولی تفاوت سال جاری با سالهای قبل این است که آستانه تورم به جایی رسیده است که هر تلنگری به اقتصاد موجب نوسانات قیمتی شدید میشود؛ بنابراین در سال جاری تورم همراه با نوسانات قیمتی از ریسکهای درجه یک اقتصاد ایران برای سرمایهگذاران است. اگر تورم آرام افزایش یابد، میتواند برای سرمایهگذاران یک فرصت تلقی شود؛ ولی اگر قیمتها با نوسان شدید همراه باشند ریسک سرمایهگذاری را بهشدت بالا میبرد.
۲️-نوسان نرخ دلار نیز به تبعیت از گسترش نقدینگی، تکرارشوندگی الگوهای سیاستی و وجود تنش زیاد در ارتباطات بینالمللی، هم وضعیت تحریمی ایران را تثبیت کرده و هم جایگاه ایران در FATF را به نامناسبترین رتبه رسانده است. افزایش بسیار بالا در خروج سرمایه نیز این روند را تشدید میکند؛ بنابراین نوسانات بالا در نرخهای بازار از جمله ریسکهای سرمایهگذاری در ایران در سال جاری است.
۳️-این دو عامل مهم، ثبات را در اقتصاد ایران کاهش میدهد و همیشه هرگونه سرمایهگذاری را با ریسک بالایی توأم میکند. معمولا ریسک سرمایهگذاری با ثبات اقتصادی و پیشبینیپذیری متغیرهای اقتصادی کاهش مییابد؛ درحالیکه در سال جاری احتمالا با نوسانات شدیدتری مواجه خواهیم بود. در این شرایط سرمایهگذاریهای سوداگرانه با احتیاط بیشتری توسعه مییابند.
۴️ گذشته از تنشهای بینالمللی، تنشهای داخلی نیز میتواند دامنه نوسان قیمتها را بالا ببرد. تا زمانی که کانال گفتوگوی دولت و معترضان باز نشود، این عامل ریسک سرمایهگذاری را در کشور تحریک خواهد کرد.
۵️- در سال جاری پیشبینی میشود که همراه با نوسانات بالاتر در متغیرها، شاهد تغییرات رویهها و مقررات و همچنین شاهد تغییرات بیشتر در افراد سیاستگذار باشیم. این تغییرات نمیتواند ثبات را بیشتر کند، برعکس میتواند روند بیثباتی را تسریع کند.
۶️-بر اثر موارد مطرحشده خزیدن اقتصاد به سمت سوداگری بیشتر برای سود بیشتر یا حفظ سرمایه قابل پیشبینی است؛ بنابراین سرمایهگذاری در تولید کمتر و در بازارهای سوداگرانه بیشتر خواهد شد. همین تغییرات، نوسانات قیمتها را ادامهدار میکند. بنابراین پیشبینی قوی میشود که شکاف تولید مختصر و ایستا با تورم بالا کماکان الگوهای سرمایهگذاری را تعریف میکند. بنابراین پیشبینی میشود که بخشی از سرمایههای سوداگرانه هم نمیتوانند به اندازه تورم بازدهی داشته باشند؛ بنابراین ارزش واقعی سرمایه آنها میتواند کاهش یابد. این ریسک مهم را نمیتوان نادیده گرفت.
دنیای اقتصاد/ مرتضی ایمانیراد