۲۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۲
تعداد بازدید: ۲۲۷۷۲۴
به مناسبت روز جهانی انسان‌دوستی"خطوط" گزارش می دهد؛
تمام منابع دنیا برای شما یک نفر است. تمام پول ها، میوه ها، نان ها، تمام ماشین ها، تمام آنچه آرزویش را داشتید حالا فقط برای شماست. زندگی در این شرایط را تصور کنید.
کد خبر: ۲۹۹۲۶
نویسنده : محدثه عزیزی

فلسفه انسان دوستی چیست؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، به مناسبت روز جهانی انسان‌دوستی، خبرنگار خطوط با دکتر علیرضا تبریزی، فارغ‌التحصیل روانشناسی عمومی و دوره دکترای روانشناسی به گفتگو پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

سوال: فلسفه انسان‌دوستی چیست؟

ما مدیون تمام انسان های دنیا هستیم تصور کنید صبح از خواب بیدار می شوید تا به سر کار بروید. از خانه که خارج می شوید به طرز عجیبی مشاهده می‌کنید کسی در کوچه شما نیست، سوار ماشین می‌شوید و وارد خیابان که می‌شوید ، خیابان سکوت هست و هیچ کس عبور و مرور نمی‌کند ، نه ماشین نه پیاده.

شرایط مثل دوربین مخفی شده، به محل کار وارد می شوید، درب باز ولی هیچ کس در محل کار شما نیست. تلویزیون را روشن می کنید کار نمی کند. به سطح شهر می روید، تمام فروشگاه ها خالیست. تلفن های همراه کار نمی کنند کم کم به این نتیجه می رسید که در دنیا تنها هستید.

تمام منابع دنیا برای شما یک نفر است. تمام پول ها، تمام میوه ها، تمام نان ها، تمام ماشین ها، تمام آنچه آرزویش را داشتید حالا فقط برای شماست. زندگی در این شرایط را تصور کنید. شاید برای برخی افراد کمی جذاب به نظر برسد که از دست فلان آدم راحت می شوم اما در دراز مدت این صحنه ها را تصور کنید. مثلا برای ۲۰ سال اینگونه زندگی کردن. تنها بودن، همدم نداشتن ، هم صحبت نداشتن ، هدف نداشتن ، ترس ، همه و همه به سراغ تان می آید.

انسان موجودیست حداقل biopsychosocial زیستی ، روانی ، اجتماعی. هم مسائل بیولوژیک روی انسان تاثیر دارد، هم روانشناختی و هم اجتماعی. تصور انسان بدون اجتماع ترسناک است. حضور انسان دیگر در این کره خاکی باعث ایجاد حس آرامش و هدفمندی می شود. پس ما به وجود تمام انسان های دنیا مدیون هستیم. حال که این مدیون بودن را پذیرفتیم بهتر است برای آن کاری کنیم. مهرورزی شاید یکی از مهم ترین صفاتیست که می توان به کمک آن دِین خود را به انسان ادا کنیم. انسان ها نیازمند محبت هستند. آبراهام مزلو در هرم معروف نیازها، پس از نیازهای فیزیولوژیک و امنیت نیاز به محبت و عشق را اولویت انسان می داند لذا باید برای آن کاری کرد.

سوال: چگونه به دیگران مهر بورزیم؟

فلسفه انسان دوستی چیست؟

پاسخ در یک کلمه خلاصه می شود. "توجه" به دیگران توجه کنیم. توجه را می توان اینگونه معنا کرد: درک حضور ما توسط دیگری

هر کاری کنیم که به دیگران بگوییم حضورشان در این دنیا را درک کردیم ، آن کار اسمش توجه است. سلام کردن ، لبخند زدن ، احوال پرسی و غیره همه و همه کمک می کنند به دیگران بگوییم حضورشان را درک کردیم. این توجه و درک همیشه مثبت نیست. ما با داد زدن، کتک زدن، غر زدن و ایراد گیری هم می توانیم به دیگران بگوییم حضورشان را درک کرده‌ایم. پس دو مدل توجه داریم ، مثبت و منفی.هر کاری انجام دهیم که به دیگران بگوییم حضورشان را درک کردیم و باعث خوشحالی آنها شود، توجه مثبت و هر کاری کنیم که به دیگران بگوییم حضورشان را درک کرده‌ایم اما خوششان نیاید توجه منفی به حساب می آید.

سوال: پس مثبت و منفی بودن توجه به انسان به این بر می گردد که آیا آن توجه موجب خشنودی آن فرد از نظر خودش و نه از دید ما می شود؟

در فرهنگ ما دادن توجه ، کمک کردن به دیگران ، سلام کردن ، احوال پرسی و .... از صد ها سال قبل وجود داشته و در ضرب المثل ها و اشعار شعرای محبوب کشورمان به چشم می آید. این فرهنگ را می توانیم گسترش دهیم. شاید این شعر فریدون مشیری یکی از تاثیرگذارترین اشعار برای دادن توجه به دیگران باشد.

یاد من باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالی از جنس گذشت

بزدایم دیگر، تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم

یاد من باشد فردا دم صبح

به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش، نگردد فردا

زندگی شیرین است، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم

شاید به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم، در دل

لحظه را در یابم

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم، عرضه کنم

یک بغل عشق از آنجا بخرم

یاد من باشد فردا حتما

به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم

بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم درچشم بر کوچه بدوزم با شوق

تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خودو بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست

یاد من باشد فردا حتما

باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست

و بدانم که اگر دیر کنم، مهلتی نیست مرا

و بدانم که شبی خواهم رفتو شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد

باز اگر فردا، غفلت کردم

آخرین لحظه ی از فردا شب

من به خود باز بگویم این را

مهربان باشم با مردم شهر و فراموش کنم هر چه گذشت

ارسال نظر
آخرین اخبار