به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ در 28 تیرماه سال 1300 محمدعلی جمالزاده مجموعه «یکی بود و یکی نبود» را به بازار کتاب فرستاد. مجموعهای متشکل از یک مقدمه، شش داستان کوتاه و مجموعهای از کلمات عوامانهٔ فارسی- که محمدعلی جمالزاده را تبدیل به نخستین نویسندهٔ ایرانی کرد که با قصد و نیت آگاهانه صناعت داستاننویسی اروپایی را به کار گرفت. جمالزاده در این کتاب با زبانی طنزآمیز و آکنده از اصطلاحات و مَثَل، نابهسامانیها و معایب جامعهٰ طوفانزده ایران پس از مشروطیت را توصیف میکند- که بهعقیده بسیاری نقطهٔ عطفی در ادبیات انتقادی عصر بهشمار میرود. فارسی شكر است، رجل سياسی، دوستی خالهخرسه، درد دل ملّا قربانعلی، بيله ديگ بيله چغندر و ويلانالدوله داستانهای این مجموعه هستند.
یکی بود یکی نبود
«یکی بود و یکی نبود» که از نظر نویسندگان و منتقدان ادبی اتفاق بزرگی در نثر فارسی معاصر بهشمار میآید؛ نه تنها بهترین اثر سیدمحمدعلی جمالزاده است، بلکه نخستین مجموعه داستان کوتاه فارسی به سبک جدید نیز به شمار میآید- که به باور بسیاری سبک واقعگرایی را در ادبیات معاصر فارسی آغاز کرده است. در واقع درباره «یکی بود یکی نبود» گفته شده که نثر فارسی با این کتاب قدم در یک دنیای جدید گذاشته و عرصه جدیدی بهنام داستاننویسی کوتاه را تجربه میکند.
کتاب جمالزاده البته از جوانب دیگری نیز در محافل و مجامع ادبی پرسروصدا و بحثانگیز میشود. از جمله به خاطر رویکرد نو و مدرنش به داستاننویسی- که به عقیده بسیاری از منتقدین ولوله به جان کهنهپرستانی که هنوز و همچنان به سبک و سیاق سنتی معتقد بودند، انداخت و غوغایی بهپا کرد باورنکردنی.
نکته جالب اینکه مخالفتهای موجود با «یکی بود یکی نبود» تقریبا همگانی بود و محافل سیاسی، ادبی و مذهبی در ایران همزمان با آن مخالفت کردند. در واقع پاشنه آشیل کتاب جمالزاده این بود که بوی آزادی، دموکراسی، تغییر و در کل حرکت به سوی اصلاحات میداد- و همین هم موجب شد به مذاق خیلیها خوش نیاید و به عبارت بهتر به خاطر آیینهای که پیش روی اقشار مختلف مردم و زبان و عادات و خصلتهای آنان گرفته بود، با مخالفت متعصبان و کهنهاندیشان قرار گرفت...
راز موفقیت جمالزاده
درباره راز موفقیت جمالزاده بسیار گفته و نوشته شده- که البته کمتر ناظر به مهارت ادبی او هستند و بیشتر شهرت و آوازهٔ این نویسنده را مرهون حقتقدمی میدانند که جمالزاده در خلق داستان کوتاه داشته است. در واقع به عقیده بسیاری از ادبا و نویسندگان ایرانی و خارجی جمالزاده به واسطه علمداری سبک رئالیسم و پیشقدمی در فارسینویسی مدرن خود را به عنوان نویسنده وارد تاریخ تحولات این مرز و بوم کرده است. در واقع بسیاری او را یک انقلابی میدانند که با طرز نگارش جدید خود، جنبش ادبی جدید را در نثر فارسی به وجود آورد.
بعد از انتشار و موفقیت «یکی بود یکی نبود» جمالزاده سرمشق و الگویی برای نویسندگان پس از خود شد و نویسندگانی چون صادق هدایت، بزرگ علوی، صادق چوبک، جلال آلاحمد و بسیاری دیگر تحتتأثیر او نوشتند و بالیدند و قد کشیدند. تا جایی که بهعقیده کاتوزیان، هدایت در نگارش داستان کوتاه مُحلل از داستان دردِدل ملاقربانعلی تاثیر پذیرفته یا شیوه سادهنویسی در نثر دهخدا در آثاری مانند چرندوپرند الگوی سادهنویسی جمالزاده در داستانهایش بوده است.
خود جمالزاده اما در گفتوگو با یک خبرنگار ایرانی در سال ۱۳۲۸ با این که گفته که از نوشتن «یکی بود و یکی نبود» بسی به خود میبالد- زیرا که سرآغاز مکتب تازهای در نثرنویسی شده-؛ ولی با این حال به حق تأکید میکند که این نوآوری از مدتی پیش در هوا بود و اعتقاد دارد اگر او شروع نکرده بود کسی دیگر این کار را میکرد!