۱۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۹
تعداد بازدید: ۸۲۲۴۱
در واقع داستان مسافر، داستان انسانیت که در سفر روحانی "همه می شود" و "واژه ی انسان" را معنا می بخشد، نفس را به نور پاکِ حقیقت روشن می کند و می خواهد این ترنم معصوم، سرشار از پاکی و طراوتِ عارفانه را به گوش تمام مردمان و تمام فصول زمزمه کند.
کد خبر: ۳۴۷۰۵

پایگاه خبری تحلیلی خطوط:

مسافر نام شعری بلندیست از سهراب سپهری که در سال ۱۳۴۵ سروده و برای نخستین بار در همان سال در شماره پنجم مجله ی آرش منتشر گردیده است.
این منظومه به شرح سفر سالکی می پردازد که وادی به وادی عرفان را در می نوردد تا خویشِ خویشتن را بیابد.
سفری بلند که از ابتدای خلقت آدمی و از ابتدای تاریخ بشر شروع می شود و تا پایان جهان ادامه خواهد داشت.
مسافر این روایت سالکیست که برای رسیدن به حقیقت و حصول به مرحله ی امن و وصول به حق، نیازی به پیر و مراد ندارد و سلوکش تنها از طریق سیر و سفر عینی و آمیزش عارفانه با ذات طبیعت و دریافت حس طبیعی حیات و ارتباط آن با خالق و حقیقت هستی صورت می‌گیرد.
او از کوچه پس کوچه‌های تاریخ می گذرد، از ذره به ذره هستی درسها می آموزد. هبوط آدمی را به نظاره می نشیند، بر سایه سار نخلستان های بابل نفس تازه می کند، ترجمان لوح پیر حمورابی می شود برای مردمانِ تاریخ خویش گم کرده، از ماجرای حماسه های بسیاری گذر می کند، در ساحل جَمنا به تماشای آبتنی مرغان جانِ تازه می گیرد، برای دخترکان بنارس در حاشیه ی جاده ی سرنات از گوشواره های عرفان نشانِ تبت می گوید و در کنارِ تال با خویش زمزمه می کند، شور شیرینِ حل شدن در راز هستی را، از انعکاسِ نور الی نور به پرواز درمیاید و جایی از هجوم حقیقت از هوش میرود تا از هوشیاری ذات هستی روح و روان خویش را سیراب کند.
در واقع داستان مسافر، داستان انسانیت که در سفر روحانی "همه می شود" و "واژه ی انسان" را معنا می بخشد، نفس را به نور پاکِ حقیقت روشن می کند و می خواهد این ترنم معصوم، سرشار از پاکی و طراوتِ عارفانه را به گوش تمام مردمان و تمام فصول زمزمه کند.

هنوز در سفرم
خیال می‌کنم
در آبهای جهان قایقی است
و من ‚ مسافر قایق 
هزارها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه‌های فصول می‌خوانم
و پیش می‌رانم ...

برچسب ها: شعر فارسی کتابخوانی
ارسال نظر
آخرین اخبار