سید جلال فیاضی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با تیتر شورای عالی کار و سفره کارگران! نوشت: در دو ماه پایانی سال چشم میلیونها کارگر شاغل و بازنشسته به شورای عالی کار است تا درباره وضعیت سفره سال آینده آنها تصمیم بگیرند. سه ضلع مثلث شورای عالی کار عبارت اند از: نمایندگان دولت شامل وزرای کار، اقتصاد و صمت، نمایندگان کارفرمایان و نمایندگان کارگران. نمایندگان دولت به ویژه وزرای محترم با حقوق بالای ۵۰ میلیون و سایر دریافتیهای مربوط به عضویت در مجامع عمومی و هیئت مدیرههای شرکتهای دولتی تحت امر نمیتوانند واقعیت سفرههای کوچک کارگران را تصور کنند. به ویژه این که آنها اصولاً برای خرید مایحتاج خود به بازار نمیروند تا پرواز روزافزون قیمتها را شاهد باشند و تنها از زبان آمار و ارقام قیمتها را رصد میکنند.
از سوی دیگر نمایندگان دولت نگران تورم هستند و بدون توجه به عوامل اصلی تورم، همه ساله با «توهم تورم زا بودن افزایش حقوق کارگران» با همه توان برای کاهش میزان افزایش حقوق به صورت کمی و کیفی تلاش میکنند؛ کم میکنند و کیف میکنند! نمایندگان کارفرمایان نیز شاید عمدتاً دغدغه معاش نداشته باشند، اما قطعاً بزرگترین سرمایه کارآفرینی خود را نیروی انسانی کارآمد و بدون دغدغه میدانند و نگران سفرههای کوچک کارگران خود هستند و سهم افزایش حقوق کارگران در افزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات خود را نیز اندک میدانند، ولی در برابر «تئوری توهم زا بودن افزایش حقوق» حداقل سکوت میکنند و بالاخره ضلع سوم، نمایندگان کارگران هستند که با همه وجود مشکلات معیشتی کارگران را درک میکنند و همه تلاش خود را برای اجرای قانون انجام میدهند، اما متاسفانه همه ساله ناکام میمانند. بر اساس اظهارات نمایندگان کارگران در شورای عالی کار، سه وزیر عضو شورای عالی کار در سال ۱۴۰۱ قول دادند که در سال ۱۴۰۲تورم را مهار میکنند و اجازه تورم بیش از ۲۰ درصد را نمیدهند، ولی آن چه رخ داد عدم کاهش تورم ۴۵درصدی بود و البته در برخی کالاهای ضروری امسال شاهد افزایشهای بیش از تورم هم بوده ایم. نکته مهم این است که شورای عالی کار، جای چانه زنی بر روی میزان افزایش حقوق نیست. بر اساس ماده ۴۱ قانون کار، شورای عالی کار موظف است میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین نماید:
۱_حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.
۲-حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده را که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود، تامین نماید؛ بنابراین شورای عالی کار به جای چانه زنی و قول مهار تورم در سال آینده، طبق قانون کار موظف است بر اساس نرخ تورم اعلام شده، حداقل مزد را افزایش دهد. حتی اگر میزان افزایش حقوق براساس تورم مناطق مختلف کشور نیز تعیین شود، باز هم تصمیم شورای عالی کار سلیقهای نبوده و میتواند به اجرای قانون نزدیک شود، اما در دهههای اخیر- جز یکی دو مورد- متاسفانه در همه دولتها این میزان افزایش کمتر از تورم بوده و همین باعث کوچکتر شدن یا به عبارتی خالی شدن سفره کارگران شاغل و بازنشسته شده است.
نکته دیگر بدعتی به نام «افزایش پلکانی» است که در سالهای اخیر دستاویز تصمیم گیرندگان شده است. این که میزان افزایش حقوق حداقل بگیران و سایر سطوح متفاوت باشد، یک بدعت خطرناک و غیرعادلانه است. کارگری که حقوق بیشتری از حداقل دریافت میکند یا مهارت، توانمندی و مدرک تحصیلی بالاتری دارد یا از سابقه کار بیشتری برخوردار است. چرا باید کارگر باسابقه و ماهر کمتر از حداقل حقوق حداقل بگیران افزایش حقوق داشته باشد؟ این بدعت موجب میشود به تدریج حقوق سایر سطوح به حداقل بگیران نزدیک شود و همه کارگران حداقل بگیر شوند!
انتظار میرود شورای عالی کار در جلسات دو ماه پایان سال خود با پرهیز از چانه زنی و رهایی خود از «توهم تورم زا بودن افزایش حقوق» و با استناد به پژوهشهای علمی_ که عدم تاثیر معنادار افزایش حقوق بر تورم را اثبات میکند_ و بر اساس وظیفه قانونی خود نسبت به افزایش حقوق کارگران متناسب با تورم تصمیم گیری کند و به مطالبه بحق جامعه کارگری پاسخ شایسته بدهد تا سال آینده بازهم شاهد کوچکتر شدن سفره کارگران شاغل و بازنشسته نباشیم.