به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، هفدهم تیر روز پرحادثهای برای فوتبال مملو از حاشیه ایران بود. جایی که به صورت علنی شاهد بهوجود آمدن دودستگی در اردوی تیم ملی بودیم. عدهای از بازیکنان با انتشار استوریهایی متحدالشکل به حمایت از دراگان اسکوچیچ پرداختند و چند ساعت بعد گروهی دیگر مخالفت خود را با دستهی اول اعلام کردند. مدتی بعد از این کشمکشها، کمیته فنی فدراسیون فوتبال اعلام کرد دراگان اسکوچیچ دیگر سرمربی تیم ملی فوتبال ایران نیست. روز بعد هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال تصمیم کمیته فنی را وتو کرد. سپس نوبت به جلسه مشترک رسید. جلسهای که نتیجه آن ابقای سرمربی کروات روی نیمکت بود. البته نمیتوان با اطمینان، این ابقا را تا جام جهانی استوار و محکم قلمداد کرد. حدود ۴۰ روز دیگر شاهد برگزار انتخابات فدراسیون فوتبال خواهیم بود. انتخاباتی که نتیجه آن میتواند ماندن یا نماندن دراگان را به طور قطع تا جام بیستودوم مشخص کند. اما اگر فرض را بر این بگیریم که اسکوچیچ، سکاندار تیم ملی بماند، او و تیمش با چالشهای مهمی روبرو خواهند بود.
مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش و احسان حاجصفی مهمترین مخالفان دراگان اسکوچیچ هستند. امیر عابدزاده، سامان قدوس،کریم انصاریفرد، سعید عزتاللهی و مجید حسینی هم در این بین حضور داشتند. نفراتی چون مرتضی پورعلیگنجی و رامین رضاییان هم که مدتی است از تیم ملی دور هستند، در این جمع حضور داشتند. دراگان اسکوچیچ پیش از این ماجرا یکبار به صورت جدی با بازیکنانش چالش داشت و آن هم به داستان او و طارمی مربوط میشود. جایی که دراگان، مهدی را از حضور در یک اردو محروم کرد ولی در اردوی بعدی شماره ۹ تیم ملی را در بین بازیکنان دعوت شده مشاهده کردیم. در آن زمان تیم ملی موقعیت خوبی داشت و دعوت نشدن مهدی نمیتوانست خللی در مسیر تیم بهوجود بیاورد. اینبار اما ماجرا کمی متفاوت است. تیم ملی یک اردو تا جام جهانی فاصله دارد و اردوی پیش رو بسیار در راه آماده سازی تیم ملی حیاتی است. بعید است دراگان اسکوچیچ راه تقابل با این بازیکنان را پیش بگیرد و بخواهد فضا را از آن چیزی که هست پرتنشتر کند. به احتمال فراوان شاهد خط خوردن هیچکدام از مخالفان دراگان نخواهیم بود و شاید یک احتمال بعید خط خوردن یک یا حداکثر دو مهره باشد.
باید دید اسکوچیچ مانند ماجرای طارمی اینبار هم بازیکنان خاطیاش را یک اردو از حضور در کنار تیم ملی محروم خواهد کرد یا تصمیم میگیرد به نوعی دیگر با آنها مواجهه داشته باشد و این بازیکنان را به اردو فرابخواند و اختلافات را دوچندان نکند. به نظر میرسد بازیکنانی که پیش از این دعوت میشدند بار دیگر در اردو حاضر باشند و اسکوچیچ طبق چیزی که پیش از این از خود نشان داده، ریسکِ عواقبِ دعوت نکردن این بازیکنان را به جان نخرد و در مسیر برطرف کردن اختلافات گام بردارد.
اختلاف بین ستارههای مخالفِ اسکوچیچ با او مشخص است که مربوط به یکی ۲ ماه اخیر نمیشود و این قضیه عقبهای بیشتر دارد. با این وجود اکثر آنها پیش از تیرماه اخیر، هیچوقت به صورت علنی واکنش و یا اعتراضی نسبت به سرمربی تیم نداشتند. روحیهی این بازیکنان هم به نوعی نیست که بخواهند به اعتراض خود ادامه دهند و آتش اختلافات را شعلهور کنند. چیزی که به نظر میرسد این است که آنها در صورت دعوت شدن به تیم ملی، حداقل به صورت ظاهری، اختلافات را کنار میگذارند و در تیم حضور خواهند داشت. البته که بدون شک پس از دودستگی به وجود آمده، نباید شاهد صمیمیتی که پیش از این بین بازیکنان دیدیم، باشیم. یک شکاف بزرگ بین چند ستاره بهوجود آمده که به این راحتیها قابل حل نیست. با این وجود بعید است طارمی، جهانبخش، حاجصفی، قدوس، عابدزاده و... مشکلی را در اردو به وجود بیاورند و علیه سرمربی حرکت خاصی انجام دهند.
این مهمترین سوال و ابهام موجود است. آیا اسکوچیچ توانایی ایجاد اتحاد دوباره را دارد؟ دراگان در دورانی که در فوتبال ایران حضور داشت چند بار نشان داد میتواند نظم را در تیمهایش برقرار کند اما هیچکدام از آن تیمها با تیم ملی ایران یکسان نبودند و هیچوقت این حجم از ستاره در تیمهای او حضور نداشتند و در هیچ زمانی او با چنین چالشی روبرو نبوده است. پس اینجا او با یک موقعیت ویژه رودررو شده است. راه حل اسکوچیچ در مواجهه با انتقادات و اعتراضات تا به اینجا سکوت و آرامش بوده است.
ادامه این استراتژی به وضوح نمیتواند مشکلاتِ داخل تیم را از بین ببرد. نیاز است تا دراگان وجه دیگری از خود را نشان دهد و تلاشی مشخص برای حل مشکلات داشته باشد. بدون شک ماندن و کهنه شدن این شکاف بین او و بازیکنان و همچنین بازیکنان با یکدیگر منجر به یک شکست بزرگ خواهد شد. اتفاقی که پیش از این برای بزرگترین تیمهای دنیا هم رخ داده است. یکی از نمونهها، فرانسه ۲۰۱۰ بود. تیمی که ستارههایش مقابل ریموند دومنک قرار گرفتند و این اختلاف منجر به حذف نایب قهرمان جام جهانی ۲۰۰۶ در دور گروهی جام جهانی آفریقای جنوبی شد.
اسکوچیچ برای ایجاد اتحاد دوباره بین بازیکنانش و همچنین رفع و رجوع مشکلات با ستارههای شاکی کار بسیار دشواری دارد که باید از پس آن بربیاید وگرنه فرجام روشنی در انتظار او و تیمش نخواهد بود.