یک دلیل آن این است که شاید در دولتهای قبلی اهمیتی به این حوزه داده نشده و فناوری نوپا بوده تا اینکه تحریمها شرایط را برای ورود سختافزارها سخت کرده است. ضمن اینکه بسیاری از متخصصان ما در عرصه اینترنت مهاجرت کردند و حضور ندارند. همچنین دانشگاههای ما انسانهای متخصص و بهروز تربیت نمیکنند. از طرف دیگر نگاههای حاکمیتی که ممکن است به دلیل مقولههای امنیتی و سیاسی دستوپای دولتها را برای توسعه اینترنت ببندد هم بیتاثیر نیست؛ بنابراین مجموعه این عوامل دست به دست هم میدهند تا وضعیت سرعت و کیفیت اینترنت ما با آنچه که در دنیا پیش رفته است، متناسب نباشد.
حالا اگر بخواهیم دولت فعلی را در حوزه وضعیت سرعت و کیفیت اینترنت مورد بررسی قرار دهیم، در بعضی از حوزهها مانند دولت الکترونیک موفق بوده که البته بیماری کرونا هم در آن زمان بیتاثیر نبوده و این سرعت پیشرفت را به تمام دولتها از جمله ایران داده است. در بخش دیگری از زیرساختهای اینترنتی مانند کیفیت، سرعت و قیمت اینترنت هنوز نتوانستهایم مطلوبیت لازم را برای مخاطب و کاربران ایجاد کنیم و همواره کاربران با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنند. نکته قابل تامل اینجاست که هر دولتی به واسطه ۴ تا ۸ سالی که بر مسند امور است نمیتواند بهانهای از قبل داشته باشد و دولتهای قبل را مقصر این وضعیت بداند.
اگرچه ما سالهاست شاهد مباحثی مانند تحریمها هستیم، اما هر دولتی که روی کار میآید میتواند روی فضای مجازی سرمایهگذاری کند و آن را جلو ببرد. کمااینکه از برنامه چهارم توسعه که به نوعی اینترنت و فناوری به آن اضافه شد تا حال حاضر که برنامه هفتم توسعه داریم، آنطور که باید بودجه مناسب و درستی به حوزه اینترنت اختصاص داده نشده و این نشان میدهد که اینترنت و این فضا اولویت دولتها نبوده، در نتیجه نمیتوان انتظاری هم داشت که آن توسعهای که باید شاهد آن باشیم، انجام شود.