به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، توران ولی مراد، مدرس دوره و کارگاه مطالعاتی امور زنان و خانواده، مدیر شبکه ایران زنان و فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی در گفتگو با خطوط به بیان موضوعاتی در حوزه زنان پرداخت که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
هنوز موضوعاتی که در قانون برنامه ششم توسعه در حوزه زنان مصوب شد را ندیدهایم!
ولی مراد گفت: مسائل زنان با اینکه در حوزههای مختلف است، ریل گذاریاش باید توسط دولت و مجلس انجام شود. در قانون برنامه هفتم توسعه در حوزه زنان مواردی را نوشتند و اطلاع دادند که مصوب شد، اما هنوز موضوعاتی که در قانون برنامه ششم توسعه در حوزه زنان مصوب شد را ندیدهایم. قانون ششم گفته بود که برنامه جامع توانمندسازی زنان را دولت تهیه و به مجلس بدهد تا مصوب کند. نمیدانم چرا نه دولت انجام میدهد و نه مجلس. دو طرف چشمشان را روی این قضیه میبندند یعنی به راحتی از کنار این موضوع عبور میکنند. برنامه جامع توانمندسازی زنان سرپرست نه در دولت دوازدهم و نه در دولت سیزدهم انجام نشده است پیگیر این قضیه باید معاونت زنان می بود که نبوده است.
وی افزود: ما از دولت دهم مصوبهای برای ستاد زنان و خانواده و موضوعات مختلف داریم. دولت یازدهم که اصلاً این ستاد را تشکیل نداد، دولت دوازدهم هم فقط اسمش ستاد بود عملاً هیچ اتفاقی رخ نداد ستادی که باید با حضور ۸ وزیر و ۳ سه نفر از اعضای هیئت دولت تشکیل میشد، فقط با ۴ وزیر تشکیل شده بود. در دولت سیزدهم نیز نه مجلس جایگاه نظارتی خود را درست انجام میدهد و نه دولت طبق وظیفه خود پیش میرود.
موضوع زنان و خانواده در کشور رها شده است یعنی سازماندهی ندارد. ما اصلاً در حوزه زنان نظام نداریم. هر دولتی میآید و به هر سمتی که دلش میخواهد این حوزه را میبرد.
مدیر شبکه ایران زنان در ادامه مطرح کرد: معاونت زنان قاعدتاً باید برنامههای مصوب را تبدیل به برنامههای اقدام و عمل کند تا از داخل آن برنامهها، طرحهایی در تمامی حوزهها دربیاید. انجام سخنرانیهای این طرف و آن طرف که برنامه نمیشود. طرحها را باید وزارتخانهها انجام دهند نه خود معاونت. معاونت واحد صف نیست، فقط ستاد است مثلاً میگویند که دولت مشاورههای زوجهای جوان را رایگان انجام میدهد. این مسئله قاعدتاً باید از طرف وزارت بهداشت صورت گیرد.
ولی مراد با بیان اینکه ما اصلا در حوزه زنان نظام نداریم، گفت: موضوع زنان و خانواده در کشور موضوعی رها شده است، یعنی سازماندهی ندارد. ما اصلاً در حوزه زنان نظام نداریم. هر دولتی میآید و به هر سمتی که دلش میخواهد این حوزه را میبرد. این روش اصل اشکال است. دولتی میآید و گرایشهایش را با غرب تنظیم میکند و کلیه امکانات کشور به آن سمت میبرد سپس دولت دیگر میآید که ضد غرب است و مشکلات زنان را به طور خاص قبول ندارد.
وی خاطرنشان کرد: برای نظام یک چیز مصوبی که بگوید زن و خانواده این است و باید به این سمت برود، باید در نظر گرفته شود تا هرچه قدر هم دولت و مجالس مختلف پای کار بیایند، این قانون عوض نشود و مسیر خود را پیش ببرد و آنهایی هم که این مسیر را نمیروند، بازخواست شوند.
این کارشناس ادامه داد: معضل دیگر کشور عدم هماهنگی و انسجام امکاناتی است که به نام زنان و از سهم زنان در مراکز قدرت وجود دارد، اینها با هم هماهنگ نیستند. متاسفانه آقایان صاحب قدرت خانمهایی را در این بعدها بر سر کار میگذارند که یا برای آنها آرای جامعه را کسب کند و یا در خدمت خودشان باشند به عبارتی دیگر زنان در قدرت عمدتاً و اکثراً برای رفع مشکلات زنان اقدامات متناسب با شان دستگاه انجام نمیدهند و ندادهاند بلکه هم راستای آقایانی که آنها را به پست رساندهاند، هستند. به همین دلیل مشکلات حوزه زنان سرریز شده است.
زنان در قدرت عمدتاً و اکثراً برای رفع مشکلات زنان اقدامات متناسب با شان دستگاه انجام نمیدهند و ندادهاند، بلکه هم راستای آقایانی که آنها را به پست رساندهاند، هستند. به همین دلیل مشکلات حوزه زنان سرریز شده است.
ولی مراد گفت: به صورت کلی دولتها در حوزه زنان اقدامات اساسی را در پیش نگرفهاتند مثلاً معاون زنان میگوید در جهت اشتغال زنان این کارها انجامداده است، در حالی که معاونت زنان امکان نظارت و بررسی ندارد. برای اشتغال زنان سرپرست خانوار، معاونت زنان موظف است که وزارت کار را به پای کار بیارد. دستگاه ریاست جمهوری باید ملی نگاه کند نه محلی و محدود. متاسفانه نهادهای به اسم زنان به حال خودشان رها هستند شاید یک نشست و یا همایشی را برگزار کنند،اما این که ایفای نقش نمیشود.
مدرس دوره و کارگاه مطالعاتی امور زنان و خانواده در پایان بیان کرد: خلا اصلی ما در حوزه زنان در همه ابعاد به صورت آسیب سرریز شده است، دلیلش این است که نظام و حاکمیت در حوزه زنان و خانواده وضعیت بسامانی ندارد. همه فقط حرف میزنند. این حرفا باید انسجام و ساماندهی شود. ما سازماندهی نداریم به همین دلیل واحدهای موجود در حوزه زنان واحدهای از هم جدا هستند. موضوع زنان در جامعه مثل بدنی است که مغز ندارد یا بدنی که مغز دارد اما رابطه مغز با دست و پا و بقیه اعضای بدن قطع است و هر کدام برای خود کاری را انجام میدهند که تازه آن کار هم تاثیری در بهبود وضعیت ندارد.