به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ «ایرانیها شاد نیستند» گزاره ای کلیشهای و تکراری؛ جملهای که این چندسال به قدری در فضای مجازی تکرار و تکرار شده که خوشخندهترینهایمان هم اسیر همین کلیشه تکراری شدهایم. نشریه فوربس یکی از مجلاتی است که هر ساله قد و قواره شادی را اندازه میگیرد و سانت میزند که چقدر خنده به لبانمان آمده، شاخصها و خطکشهایش هم اصلا با ما سرسازگاری ندارد: اقتصاد، کارآفرینی و فرصتها، ساختاردولت، آموزش، سلامت، اطمینان و امنیت، آزادیهای فردی و سرمایه اجتماعی؛ اینها ٨معیاری است که فوربس شادی را با آن میسنجد و میگوید که لبخند به لبهای شما ایرانیان نمیآید. حرف فوربس هم این است: چون در کشورتان بیکاری وجود دارد، چون اقتصادتان خراب است، چون خدمات اجتماعی خوبی در دسترس ندارید، پس خنده به شما نیامده! حرفی که قطعا به مذاق خیلی از ماها خوش نمیآید. راستش من یکی از همین آدمها هستم که دوستدارم روبهروی سردبیر مجله فوربس بایستم و تا میتوانم قهقهه بزنم؛ آن قدرکه از خنده رودهبُر شوم. اما خوشبختانه نیازی به این کار نیست و میتوان گفت که شاخصهای فوربس آنقدر هم اعتبار ندارد.
برخی میگویند این شاخصها مطابق با فرهنگ تمام جوامع نیستند. سعید معیدفر، جامعهشناس از این دسته افراد است. او با گزاره «مردم ما شاد نیستند» مخالف است. به اعتقاد معیدفر، مردم ما از هر موقعیتی برای شادبودن و لطیفهگفتن استفاده میکنند. این جامعهشناس برای حرف خود مثالی میزند: ترافیک جاده شمال و راهبندان میتواند کلافهکننده باشد، اما درهمینحال مردم از خودروها بیرون میآیند و بساط پهن میکنند؛خنده و شوخی به راه. معیدفر نهتنها مردم ایران را غمگین نمیداند بلکه فکر میکند ملت ایران، از فرصتهای اندکی که بهدست میآورد برای شادشدن استفاده میکند. الان واقعا در کدام کشور دنیا جنگ و تحریم و مضیقه تجربه شده است؟ من فکر میکنم هر جامعه دیگری بود از پا درآمده بود، ولی این جامعه هنوز روی پاست و از هر فرصتی مثل سیزدهبهدر برای شادی استفاده میکند.
این جامعه شناس معتقد است این شاخصها در کشور ما بومی سازی نشده و اصلا با وضعیت کشور ما هماهنگ نیستند؛ به طوریکه برای مثال مسائل فرهنگی در تحقیقات اینچنینی اهمیت بسیار زیادی دارد و با وجود تفاوتهای فرهنگی میان ما و جوامع غربی نمیتوان نتایج این تحقیقات را معتبر دانست.
محققان پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی با بررسی نزدیک به ۲۰ هزار ایرانی، ارزیابی افراد را از میزان سلامتی خودشان و ارتباط آن با میزان شادی بررسی کردند و دریافتند که تاثیر خودارزیابی سلامت، حتی از متغیرهایی مانند شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز بیشتر است. سلامتی یکی از مهمترین عواملی است که بر شادی تاثیر میگذارد. سازمان بهداشت جهانی تاکید میکند که شادی یک عامل اساسی در مفهوم سلامت و یکی از مؤلفههای اصلی رضایت از زندگی است. مساله ای که در بسیاری از ارزیابی ها نادیده گرفته می شود.
البته صحبتهای آقای معیدفر تنها نقدی نیست که میتوان در مورد آمارهای مجله فوربس مطرح کرد. در ادامه به همین منظور به بازخوانی یکی از پژوهش هایی که اخیار به همت محققان پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی صورت گرفته، می پردازیم.
این مطالعه به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۸ (۲۰۲۰ میلادی) بر روی ۱۹ هزار و ۴۹۹ بزرگسال ۱۸ تا ۶۵ ساله در ایران انجام شد. پژوهشگران برای جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی (سن، جنسیت، تحصیلات و...) را جمعآوری کردند. همچنین از پرسشنامه استاندارد «شادکامی آکسفورد» و خودارزیابی سلامت برای بررسی میزان شادی و سلامتی افراد استفاده کردند. دادههای بهدست آمده با استفاده از روشهای آماری مورد تحلیل قرار گرفت.
به گفته پژوهشگران این مطالعه، این پژوهش، اولین مطالعه ملی ایرانی است که به بررسی رابطه بین شادی و خودارزیابی سلامت در میان جمعیت بزرگسال ایرانی میپردازد. ایران کشوری است که در منطقه درگیری قرار دارد و با چالشهای متعددی مانند تحریمهای اقتصادی مواجه است.
میانگین سنی شرکتکنندگان این مطالعه حدود ۳۶ سال بود و بررسیها نشان داد که میانگین نمره شادکامی افراد حدود ۴.۱ از ۶ و میانگین خودارزیابی سلامت افراد نیز حدود ۳.۶ از ۵ است. همچنین این یافتهها نشان داد که عواملی مانند وضعیت سلامت بسیار ضعیف، وضعیت درآمد ضعیف یا بسیار ضعیف، بیکاری، قرار داشتن در سنین ۲۵ تا ۳۴ سال و تعداد سالهای تحصیل (۱۰ تا ۱۲ سال تحصیل) عوامل مؤثر در شادکامی کمتر هستند.
دادههای بهدست آمده در این مطالعه تأیید میکند که شادی تا حد زیادی با سلامت و برخی عوامل اجتماعی-اقتصادی مرتبط با درآمد و اشتغال مرتبط است. در این مطالعه عنوان شد که وضعیت اشتغال و درآمد به طور مستقل بر شادکامی تأثیر دارند. افراد بیکار نارضایتی بیشتری نسبت به افراد شاغل دارند و افرادی که سطح درآمد پایینتری را گزارش کردند، نسبت به افرادی که درآمد بالاتری داشتند، بیشتر ناراضی بودند. بنابراین سیاستهایی با هدف افزایش اشتغال و کاهش اختلاف درآمد، ممکن است باعث افزایش شادی در افراد شود.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد افرادی که وضعیت سلامت پایینتری را گزارش کردهاند و به بیان دیگر، میزان سلامتی خود را کمتر ارزیابی میکنند، حتی پس از کنترل عوامل مختلف جمعیتشناختی و عوامل اجتماعی اقتصادی، احتمال بیشتری دارد که ناراحتی خود را گزارش کنند. این یافته با مطالعات قبلی نیز مطابقت دارد، چرا که در مطالعات قبلی نیز عنوان شده که خودارزیابی افراد از سلامتیشان، تعیینکننده مهمی در میزان شادی است و بسیار مهمتر از عوامل دیگر جمعیتی و اقتصادی است.
پژوهشگران این مطالعه میگویند اینکه این مطالعه در سال ۲۰۲۰ انجام شد و با وجود اینکه سال ۲۰۲۰ با همهگیری کووید-۱۹ مصادف بود و این موضوع میتوانست به عنوان یک عامل تهدیدکننده سلامت، بر میزان شادی افراد تاثیر بگذارد، ولی دادههای این مطالعه پیش از شروع همهگیری در ایران جمعآوری شده است.
به طور کل نتایج این تحقیق نشان داد که ارزیابی افراد از میزان سلامتی خودشان، مهمترین عاملی است که حتی پس از تعدیل متغیرهای اجتماعی-اقتصادی مانند سن، درآمد، اشتغال و تحصیلات بر شادکامی تأثیر میگذارد و در واقع بهبود سلامت جمعیت، ممکن است اقدام مؤثری برای بهبود شادی در میان ایرانیان باشد
شادی و نشاط مردم هر جامعه تا حد زیادی به رفاه و برخورداری از امکاناتی بستگی دارد که مسئولان آن جامعه برای مردم فراهم میکنند.
مهیا بودن امکانات مختلف و ارائه حد میانهای از خدمات رفاهی به مردم میزان آرامش و آسایش یک جامعه و در نهایت شاد یا افسرده بودن آنها را تعیین میکند.
.