به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ در شرایطی که کارشناسان توریسم، این حوزه را شاهکلید رسیدن به رونق اقتصادی میدانند- که متاسفانه در تمام این چند دهه به فراموشی سپرده شده- به نظر میرسد راهبردهای موجود کمکی برای عبور از رکود فعلی این عرصه نمیکنند و این واقعیت نگرانکنندهای است که میتواند این سرزمین را از یکی از مهمترین پتانسیلهایش محروم کند!
پایان روزهای کرونایی گردشگری
در تمام دو سال و چند ماه گذشته گردشگری تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا- که علاوه بر تاثیر واقعی تاثیر ویرانگری نیز از نظر روانی روی مردم دنیا داشت- به حالتی شبیه کما دچار شده بود. این اتفاق نه فقط بر عرصه گردشگری، بلکه بر کلیت روند توسعه ایران نیز تاثیرگذار میتوانست باشد- که چنین نیز بود. به همین دلیل هم هست که به نظر میرسید با فروکش کردن هجوم این ویروس سرکش باید شاهد تمهیداتی ویژه برای غلبه بر این رکود و کمای مرگبار باشیم. این اتفاقی است که در بسیاری از کشورهای توریستپذیر مانند ترکیه و تایلند و البته همین کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هستیم- که به دنبال پس گرفتن سهم پیشین خود از این عرصه هستند و میخواهند با برنامهریزی دقیق دست به احیای دوباره توریسم بزنند.
احیای بیمار محتضر
با این که جمهوری اسلامی ایران به واسطه قواعد و قوانین حاکم هیچگاه سهم قابل توجهی از عواید و درآمدهای توریسم نداشته؛ اما همان درصد اندک نیز تحت تاثیر شیوع کرونا و افزایش آمار مرگ و میر در سطح جهان تقریبا به کل از دست رفت- و این اتفاق آسیبها و لطمات سنگینی به فعالان این حوزه وارد آورد. مانند تمام کشورهای توریستپذیر دیگر- که این روزها به دنبال ایجاد شرایطی مناسب و مساعد برای بازپسگیری سهم سابقشان هستند.
در واقع ایران تنها کشوری نبود که چوب رکود کرونایی توریسم را خورد. این یک مشکل مشترک بین کشورهای توریستی دنیا بود- که البته ایران هم با توجه به این که سهم بیشتر گردشگرانش برای دیدار از ظرفیتهای غنی ۲۵۰۰ ساله تاریخیاش به این کشور میآیند، سهم قابل توجهی از آن آسیبها داشت. نکته نگرانکننده اما این که برخلاف بیشتر کشورهای دنیا که بعد از افزایش واکسیناسیون و ریشهکنی نسبی کرونا در پی رونقگیری مجدد این صنعت هستند، اینجا نه تنها اقدامی در این زمینه انجام نمیگیرد، بلکه صحبتها و اقدامات ناچیزی نیز که در این حوزه انجام گرفته، حتی دستاوردهای گذشته را هم به مخاطره میاندازند.
بگذارید واضحتر حرف بزنیم: در شرایطی که مثلاَ وزارت گردشگری ژاپن اخیراً شیوهنامههای جدیدی برای آژانسهای مسافرتی و هتلها صادر کرده تا در آستانه از سرگیری سفرهای گردشگری به این کشور ورود اتباع ۹۸ کشور به این کشور تسهیل شود؛ یا بقیه کشورها هم حتی در روزهای اوجگیری کرونا نیز برنامهریزی برای روزهای پساکرونا را هم فراموش نکرده بودند؛ اما در ایران وزیر میراث فرهنگی در روزهایی که باید از این گشایش جدید بهرهگیری شود، در نشستی که با هتلداران داشته، بر لزوم سختگیری بیشتر در پوشش مسافران پافشاری کرده- «تا همه بدانند همه چیز قانون دارد»!
بخشی از یک یادداشت
یکی از کارشناسان و روزنامهنگاران حوزه میراث فرهنگی اخیراَ در یادداشتی با اشاره به این که «به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران بهرغم ظرفیتهای بسیار غنی تاریخی، معنوی و مذهبی ایران قادر استفاده شایسته از این نقاط قوت و این موهبتهای الهی نیست»؛ نوشته : «این در حالی است که اهتمام ویژه برای رونقبخشی به صنعت گردشگری از جمله راهکارهای مفید و ارزشمندی است که برای خنثیسازی و یا کماثر کردن تحریمهای ظالمانه و معرفی چهره واقعی ایران میتوان در دستور کار قرار داد. اما با این وجود جای تعجب است که با داشتن چنین منافع سترگی برای نظام، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که سابقه مدیریت رسانه ملی را نیز در کارنامه دارد تاکنون فقط یک نشست خبری با اهالی رسانه در این زمینه برگزار کرده است».
چند واقعیت کوچک
امسال اتفاقی به بزرگی جام جهانی فوتبال در قطر برگزار خواهد شد. اما با تمام ظرفیتهای آشکار و نهان ایران، صرفاً به دلیل یک سری قوانین و قواعد کلی، سرزمین وسیع ما سهمی از این خیل توریستها ندارد. آن هم در شرایطی که بر اساس سند چشمانداز بیستساله، سهم ایران از شمار گردشگران جهانی بایستی تا سه سال دیگر به ۲ درصد گردشگری جهانی افزایش یابد. حالا این که در چنین شرایطی وزیر میراث فرهنگی از لزوم سختگیری بیشتر در پوشش گردشگران میگوید، چیزی جز بدسلیقگی نیست. رویکردی که در صورت تداوم میتواند دستیابی توریسم ایران به اهدافش را به شدت با مخاطره مواجه سازد...