به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ وقتی صحبت از فرزند پروری میشود، تنوع تربیتی زیادی در بین خانوادهها وجود دارد و در واقع، پس زمینههای فرهنگی، تأثیر عمدهای بر نحوه تربیت فرزندان دارد. تعریف فرهنگ به الگویی از هنجارها، ارزشها، زبان و رفتار اجتماعی اشاره دارد که بین افراد مشترک است. در نتیجه والدین تحت تأثیر فرهنگ خود قرار میگیرند. همین هم شده که هر والدینی، رویکرد متفاوتی در نحوه تعامل و راهنمایی فرزندان خود دارند. اخلاق، اصول و رفتار کودک عموماً از طریق این پیوند ایجاد میشود. محققان مختلف، سبکهای فرزندپروری را در چهار روش دستهبندی کردهاند که عبارت است از: مستبد، مقتدر، سهل گیر و بدون دخالت! هر مقولهای از رویکرد منحصر به فردی برای نحوه تربیت والدین فرزندان خود استفاده میکند. به طور کلی، هر یک از والدین در یکی از این دستهها قرار میگیرند و گاه ویژگیهایی از دسته دیگر دارند. در ادامه خطوط به بررسی این ۴ سبک تربیتی فرزندان میپردازد تا در پایان بهترین روش نتیجهگیری شود.
والدین این سبک تمایل دارند که یک حالت ارتباطی یک طرفه داشته باشند. در این روش، والدین قوانین سختگیرانهای را تعیین میکنند که کودک از آنها تبعیت میکند. فضای کمی برای مذاکره از سوی کودک وجود دارد و قوانین معمولاً توضیح داده نمیشوند. آنها از فرزندان خود انتظار دارند که این استانداردها را رعایت کنند در حالی که هیچ خطایی مرتکب نمیشوند. اشتباهات معمولاً منجر به تنبیه میشوند. والدین مستبد معمولاً کمتر تربیت میشوند و انتظارات زیادی با انعطافپذیری محدود دارند. کودکانی که با والدین مستبد بزرگ میشوند، اگرچه بهتر میتوانند به دستورالعملهای دقیق مورد نیاز برای رسیدن به یک هدف پایبند باشند اما این سبک فرزندپروری میتواند منجر به کودکانی شود پرخاشگر شود، هرچند که آنها خجالتی و از نظر اجتماعی ناتوان و قادر به تصمیمگیری برای خود نباشند. این پرخاشگری میتواند کنترل نشده باقی بماند زیرا آنها در مدیریت خشم مشکل دارند زیرا راهنمایی مناسبی به آنها ارائه نشده است. آنها عزت نفس ضعیفی دارند که ناتوانی آنها را در تصمیمگیری بیشتر تقویت میکند.
این نوع والدین معمولاً با فرزندان خود رابطه صمیمانه و محبتآمیزی برقرار میکنند. آنها دستورالعملهای روشنی برای انتظارات خود دارند و دلایل خود را در ارتباط با اقدامات انضباطی توضیح میدهند. روشهای انضباطی بهجای تنبیه، بهعنوان حمایتکننده استفاده میشود. نه تنها کودکان میتوانند در اهداف و انتظارات خود نقش داشته باشند، بلکه سطوح ارتباطی مکرر و مناسبی نیز بین والدین و فرزندشان وجود دارد. به طور کلی، این سبک فرزندپروری منجر به سالمترین نتایج برای کودکان میشود، اما نیاز به صبر و تلاش زیادی از طرفین دارد. فرزندپروری مقتدرانه منجر به کودکانی میشود که اعتماد به نفس، مسئولیتپذیر و قادر به تنظیم خود هستند. آنها میتوانند احساسات منفی خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنند، که منجر به نتایج اجتماعی بهتر و سلامت عاطفی میشود. از آنجایی که این والدین نیز استقلال را تشویق میکنند، فرزندانشان یاد خواهند گرفت که به تنهایی قادر به انجام اهداف هستند. این باعث میشود کودکانی با عزت نفس بالاتر بزرگ شوند. همچنین این کودکان از پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی بالایی برخوردارند.
والدین سهلگیر معمولاً خونگرم و مهربان هستند و انتظارات حداقلی دارند یا اصلاً انتظار ندارند. آنها قوانین محدودی را بر فرزندان خود تحمیل میکنند. ارتباط باز باقی میماند، اما والدین به فرزندانشان اجازه میدهند تا خودشان مسائل را کشف کنند. این سطوح پایین انتظار معمولاً منجر به استفاده نادر از انضباط میشود. آنها بیشتر شبیه دوستان رفتار میکنند تا والدین. قوانین محدود میتواند منجر به ایجاد عادات غذایی ناسالم در کودکان به خصوص در مورد تنقلات شود. در این سبک تربیتی، کودک آزادی زیادی دارد زیرا زمان خواب و اینکه چه زمانی تکالیف خود را انجام دهد یا چه زمانی انجام ندهد، یا حتی زمان بازی و درس خواندن را خودش تعیین میکند. بنابراین آزادی تا این حد میتواند منجر به عادات منفی دیگری شود زیرا والدین راهنمایی زیادی در مورد اعتدال ارائه نمیدهند. به طور کلی، اگرچه فرزندان والدین سهلگیر معمولاً دارای عزت نفس و مهارتهای اجتماعی مناسبی هستند. با این حال، آنها میتوانند تکانشی، مطالبهگر، خودخواه و فاقد خودتنظیمی باشند.
در این نوع روش تربیتی به کودکان آزادی زیادی داده میشود، زیرا این نوع والدین معمولاً دخالتی در اوضاع ندارند. آنها نیازهای اساسی کودک را برآورده میکنند در حالی که به طور کلی از زندگی کودک خود جدا هستند. اینها والدینی هستند که درگیر مشکلات و مصائب فرزندشان نمیشوند، از سبک تنبیهی خاصی استفاده نمیکنند و ارتباط محدودی با فرزند خود دارند. بچههای این نوع والدین معمولاً انعطافپذیر هستند و حتی ممکن است نسبت به بچههایی که سایر انواع تربیت دارند، خودکفاتر باشند. با این حال، این مهارتها از سر ضرورت ایجاد میشوند. علاوه بر این، آنها ممکن است در کنترل احساسات خود مشکل داشته باشند، راهبردهای مقابلهای کمتر مؤثری داشته باشند، ممکن است چالشهای تحصیلی داشته باشند، و در حفظ یا پرورش روابط اجتماعی مشکل داشته باشند.
با همه اینها باید گفت که اهمیت ویژگیهای سبک تربیتی والدین ممکن است همچنان در رفتارها و اعمال کودک با افزایش سن رایج باشد. همانطور که کودک بزرگتر میشود، میتواند تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گیرد که رفتار او را بیشتر شکل میدهد یا احتمالاً آن را کاملاً تغییر میدهد با این حال جامعهشناسان معتقدند که روش تربیتی مقتدرانه یکی از بهترین روشهای تربیتی برای کودکان است چرا که این سبک شباهت زیادی به اجتماعی که در آینده وارد آن خواهد شد، دارد. بنابراین با توجه به پیامدهای سلامتی، مهم است که شناسایی کنیم که کدام حوزههای آسیب زای اجتماعی با سبک تربیتی والدین مرتبط است. والدین شما جزء کدام دسته قرار دارند؟ وایدهآلترین روش تربیتی به نظر شما کدام است؟