به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، همه چیز را در آمار و نمودار نمیتوان جمعبندی کرد. رضایت کارمندان، احترام متقابل بین آنها و توجه به ارزشهای انسانی نیاز به مدیریتی قدرشناسانه دارد. بدون فرهنگ قدردانی و گنجاندن آن در استراتژیهای اصلی یک شرکت، اشتیاق به همکاری و کار گروهی از بین میرود، مشتریان وفادار نمیمانند و اصول اخلاقی دچار تزلزل میشود. اگر فرهنگ قدردانی در شرکت حاکم نباشد، شرکای تجاری نیز در قیدوبند هیچ تعهدی نمیمانند.
بر اساس نظرسنجی بنیاد جان تمپلتون، محل کار آخرین جایی است که مردم نسبت به هم ابراز قدردانی و سپاسگزاری میکنند. همین مطالعه که توسط چندین موسسه نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ انجام شد، نشان داد که ۷۴ درصد مردم هرگز از مدیر خود تشکر و قدردانی نکردهاند و بیش از ۸۰ درصد آنها گفته بودند اگر رئیسشان قدرشناس بود، آنها با پشتکار بیشتری کار میکردند.
قدردانی، رفتاری مسری است، از مدیران و مسوولان به افراد زیردست منتقل شده و به ابعاد خشک کار و تجارت حس انسانی میدهد. قدردانی در تجارت به معنی افزایش ارزش سرمایه انسانی و یک اصل حیاتی در بقای کسبوکار است. مورد قدردانی قرار گرفتن، در ابتداییترین سطح خود، حس امنیت به همراه دارد و به ما این آزادی را میدهد که هرآنچه در توان داریم چه به عنوان کارمند و چه به عنوان مشتری یا شریک تجاری انجام دهیم. ولی در مقابل وقتی نادیده گرفته شویم و ارزشهای ما به خطر بیفتد، احساس نگرانی حاصل از آن چنان انرژی ما را تحلیل میبرد که امکان هر نوع خلاقیت، همکاری و تعهد را از ما سلب میکند.
همه ما نسبت به اهمیت قدرشناسی در زندگی شخصی آگاه هستیم، اینکه همواره از عزیزان و دوستان خود برای هر نوع خدمتی که به ما میکنند تشکر کنیم و سعی کنیم محبت و توجهشان را با محبت متقابل پاسخ دهیم، ولی در مقابل، قدرشناسی در حوزه کار را کمتر جدی میگیریم و عملاً اهمیت قدرشناسی در این حیطه را به کل از یاد بردهایم. تصور غالب بر این است که انجام دادن کار و اجرای تعهدات نوعی انجام وظیفه است و قدردانی در مقابل انجام وظیفه، توقعات غیرضروری ایجاد کرده و جایگاه مدیریت را ضعیف میکند.
بر اساس نظرسنجیای که بنیاد جان تمپلتون انجام داده است، محل کار آخرین جایی است که مردم نسبت به هم ابراز قدردانی و سپاسگزاری میکنند. همین مطالعه که توسط چندین موسسه نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ انجام شد، نشان داد که ۷۴ درصد مردم هرگز از مدیر خود تشکر و قدردانی نکردهاند و بیش از ۸۰ درصد آنها گفته بودند اگر رئیسشان قدرشناس بود، آنها با پشتکار بیشتری کار میکردند.
چرا قدردانی در محل کار، بسیار دشوار است؟ برای جواب به این سوال باید به کلیشههای ذهنیمان از تعریف مدیر و کارمند نمونه برگردیم. سالها به ما آموزش دادهاند که برای موفقیت در کار باید قوی، قاطع و سرسخت باشیم. آسیبپذیری و احساسات خود را باید مخفی کنیم، زیرا اینگونه خصلتها، در محیط کار نقاط ضعف محسوب میشوند. این در حالی است که وقتی ما نسبت به دیگری ابراز قدردانی میکنیم، به خود واقعی خود نزدیکتر شده و از اینرو آسیبپذیرتر میشویم. در واقع همین خلوص در قدردانی باعث تحکیم رابطه با شخص مقابل شده و اعتماد و احترام دوطرفه ایجاد میکند.
یک تجارت موفق بر اساس رابطه خوب صاحب آن با کارمندان، شرکا، مشتریان، همکاران و حتی رهگذران تصادفی، شکل میگیرد. ایجاد فرهنگ قدردانی، راهی برای زنده نگه داشتن روابط تجاری است. البته این به معنی فرستادن یک کارت تبریک یا یک جعبه شکلات نیست، حتی پرداخت پول برای ابراز قدردانی به تنهایی کفایت نمیکند. در واقع، قدرت قدردانی در یک تجارت به تداوم و خالص بودن آن بستگی دارد. وقتی قدردانی از روی احترام و نه انجام وظیفه باشد و به عادتی روزانه تبدیل شود، تاثیر آن بسیار عمیق خواهد بود که نتیجه آن را میتوان بر افزایش انگیزه در میان همه پرسنل یک شرکت مشاهده کرد.
واکنشهای قدرشناسانه انسانها نسبت به یکدیگر به دیدگاههای خوشبینانه آنها بستگی دارد. نگرش مثبت یک کارآفرین نسبت به تجارتش میتواند در سوددهی و بازدهی شرکت موثر باشد. مدیر قدردان، مدیری است که روی تواناییهای بالقوه گروهش تمرکز میکند و طبیعتاً میتواند کارمندان پرتلاشی پرورش دهد که مشتریان را راضی و خوشحال نگه دارند. این چرخه قدرشناسی باعث جذب نیروهای کاری ممتاز و بالا رفتن راندمان کاری میشود. قدردانی نقش مهمی در ایجاد یک فرهنگ سالم سازمانی دارد و اولین قدم برای ایجاد یک محیط کاری انسانی است.
قدردان زحمات کارمندان بودن و گسترش این فرهنگ در محل کار، میتواند بسیاری از ارتباطات آسیبدیده را در داخل شرکت ترمیم کند. وقتی کسی به خاطر کاری که انجام داده مورد تقدیر قرار میگیرد، تاثیرات آن به طور ناخودآگاه در رفتار و عملکرد آنها نمایان میشود و کارایی و بازدهی در کار را به همراه دارد. حس تعلق و حس احترام در محل کار، نهتنها عملکرد کارمندان را بهبود میبخشد، بلکه آمار نشان داده باعث کاهش تعداد روزهای مرخصی کارمندان میشود. همان یک «متشکرم» ساده میتواند کارمندی با احساس ناامنی شغلی را به نیروی کاری توقفناپذیر تبدیل کند.
نگرش مثبت یک کارآفرین نسبت به تجارتش میتواند در سوددهی و بازدهی شرکت موثر باشد. مدیر قدردان، مدیری است که روی تواناییهای بالقوه گروهش تمرکز میکند و طبیعتاً میتواند کارمندان پرتلاشی پرورش دهد که مشتریان را راضی و خوشحال نگه دارند. این چرخه قدرشناسی باعث جذب نیروهای کاری ممتاز و بالا رفتن راندمان کاری میشود.
بر اساس نظرسنجی بنیاد تمپلتون، که مطالعهای در خصوص فرهنگ قدردانی بین مردم بود، ۹۳ درصد شرکتکنندگان معتقد بودند که یک «متشکرم» ساده از زبان مدیرشان، حس باارزش و محترم بودن به آنها میدهد. این در حالی است که ۶۰ درصد از همین شرکتکنندگان، هرگز از کسی در محل کار خود قدردانی نکردهاند یا در طول یک سال قبل فقط یکبار این کار را انجام دادهاند. مشکل اینجاست که بسیاری معتقدند قدردان بودن یک مدیر میتواند موقعیت شغلی او را به خطر انداخته یا احساس یک مدیر را بیش از حد نمایان کرده و کنترل اوضاع را از دست او خارج کند، ولی در واقع این رفتارهای تهاجمی و ایجاد ترس در بین کارمندان است که مدیریت را دچار فرسایش تدریجی کرده و ضعف مدیریت را به همراه دارد.
تحقیقات همچنین نشان داده کارمندانی که در محیطهای کاری مملو از فرهنگ قدرشناسی کار میکنند، به کارمندهایی مسوولیتپذیر تبدیل میشوند. برای مثال آنها نسبت به کارمندان جدید استقبال گرمتری دارند و همکاران خود را بهتر حمایت میکنند. شرکتهای موفق، برنامههای گوناگونی برای قدردانی از کارمندان خود اجرا میکنند و همیشه سعی داشتهاند در خلاقیت و منحصربهفرد بود.