به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، دومین میزگرد سلسله "نشستهای تخصصی صنعت معدن، تولید و فرآوری" با موضوع نقد و بررسی انجمن ملی مس و اهداف این انجمن با حضور دکتر سید حجت زینلی، عضو هیئت مدیره انجمن ملی مس و همچنین دکتر ابوالفضل صالحآبادی، دبیر انجمن ملی مس برگزار گردید. آنچه در ادامه میخوانید بیان نقطه نظرات، انتقادات و پیشنهادات کارشناسان در این جلسه است.
خطوط: ایران یک درصد جمعیت جهان را دارد اما بیش از 7 درصد ظرفیت معادن در کشورمان قرار گرفته است و همچنین 5800 معدن فعال در کشوروجود دارد، اما ذخیره اکتشاف ما در رتبه 14 جهان و از نظر تنوع هم جایگاه دهم را داریم به نظر شما مشکل از کجاست و چرا ما در بخش اکتشاف ضعیف هستیم؟
در کشور ما بخش اکتشافات بسیار ضعیف است
زینلی: به دلیل آنکه بخش اکتشافات بخش پر ریسکی است در تمام دنیا این کار وظیفه دولت است و تا مرحله رساندن آن اکتشاف به معدن، در دست دولت باقی میماند و بخش بهرهبرداری را به شرکتهای خصوصی واگذار میکنند. متاسفانه در ایران اینطور نیست. در کشور ما بخش اکتشافات بسیار ضعیف است.
به واسطه پر ریسک بودن بخش اکتشاف معمولا بخش خصوصی این ریسک را نمیپذیرد که به حوزه اکتشاف ورود کند در نتیجه اگر بخش خصوصی به ذخایر پرظرفیت هم دست یابند ممانعتی بر این نیست که بهرهبرداری را انجام ندهند.
خطوط: آیا تا به امروز اتفاقی افتاده که در حوزه اکتشاف دولت کاری را انجام داده باشد اما واگذاری آن را به بخش خصوصی بدهند؟
زینلی: اصولا وظیفه دولت اینگونه است که وقتی سازمان زمین شناسی، ایمیدرو و وزارت صمت به صورت کلی اکتشافات را انجام میدهند، به مزایده گذاشته شود و در مزایده طبق قانون شخصی که اصول را رعایت کند، میتواند بهرهبردار معدن باشد.
خطوط: با توجه به ظرفیت مس در ایران که در جایگاه 5 دنیا قرار داریم تولید مس در کشورمان چگونه است؟ آیا این تولیدات راضی کننده است؟
با قرار دادن سود بسیار ناچیز در صنایع تبدیلی و پایین دستی رغبت و کششی در سرمایه گذاران ایجاد نمیشود
صالح آبادی: 50درصد مجموع مس تولیدی به عنوان فلز در کشورمان در صنایع داخلی قابل استفاده است. در خصوص ظرفیت تولید به جرات میتوان گفت که ظرفیت تولید چندین برابر ظرفیت تولید مس ایجاد شده در کشور است به گونهای که صنایع پایین دستی ظرفیت تولید چندین برابر مس تولیدی را دارا هستند اما در واقعیت فقط 50 درصد مس تولیدی مورد مصرف قرار میگیرد و تنها دلیلش را میتوان گفت که در صنایع پایین دستی به واسطه موضوعات مختلفی که وجود دارد، با قرار دادن سود بسیار ناچیز در صنایع تبدیلی و پایین دستی رغبت و کششی در سرمایه گذاران ایجاد نمیشود تا بتوانند در بخشهای پایین دستی سرمایه گذاری کنند.
نهایت سود در بخشهای پایین دستی بعد از تحویل ماده خام تا تولید شده کالای صنعتی و نیمه صنعتی حدود 5 درصد است که این با توجه به سودهایی که در کشور و بیزینسهای مختلف تعریف شده است رغبت را برای سرمایه گذاران در این بخش از بین میبرد.
خطوط: چه اتفاقی باعث نزول درصد سود شده است؟
کالاهای تولیدی صنایع پایین دستیمان باید فضای فروش داشته باشد و فضای فروش یا مصارف صنعتی است یا کالا هایی که مصارف خانگی دارند.
معمولا در کالای داخلی تفاوتی بین کالای تولید و قیمت جهانی فلز لحاظ نمیشود مثلا اگر قیمت فلز بر مبنای قیمت اعلامی در سایت LME که بورس فلزات لندن است تعیین شود، کالاهای تولیدی که تبدیل شده این نوع فلز هستند مبنای تفاوت قیمتی فروششان بر اساس همان LME تعیین میشود که این رقم پایینتر از 5 درصد میرسد .
در کالای صنعتی بازار مصرف کافی نداریم. زمانی که فلز را تولید میکنیم باید 50 درصد این فلز تولیدی را در صنایع داخلی مصرف و 50 درصد دیگر را در رینگ های صادراتی یا به صورت خارج از فضای بورس کالا به بازار های صادراتی عرضه کنیم.
خطوط: این که فرمودید قیمت گذاری براساس بورس فلزات لندن است آیا به این معنی است که در ایران تولید و قیمتگذاری آن براساس بورس لندن است؟
زینلی: مس در تمام دنیا یک نوع کامودیتی میباشد و بر مبنای بورسی است در لندن به نام "بورس فلزات لندن" که در تمام دنیا نرخ را مشخص میکند.
تولیدکنندگان کشور به دلیل چند مسئله از جمله عدم تعلق یارانه سوبسیدی، قیمتگذاریهای دستوری و همچنین تعطیلی واحدهای کوچک یا متوسط تحت فشارهای زیادی هستند. در حال حاضر اتفاقی که افتاده این است که شرکت ملی صنایع مس ایران قیمت گذاری را باید به صورت دستوری و کنسانتره از واحدها و شرکتهای کوچک خریداری کند. در این قسمت با قیمت 28 هزار و 500 تومان به صورت دستوری و ناظر به طوری که تمامی تولیدکنندگان به مشکل برمیخورند، خریداری میشود.
زمانی که شرکت صنایع ملی مس ایران کنسانتره را از شرکتهای کوچک خریداری و تبدیل به کاتد و شمش میکند آن را با قیمت بسیار بالاتری در بورس کالا به فروش میرساند.
خطوط: شما به عنوان تولید کننده اجازه فروش مستقیم را ندارید ؟
زینلی: محصول کنستانتره باید به شرکتی که ذوب و تبدیل به کاتد میکند، فروخته شود. در ایران بزرگترین فعال معدن در حوزه مس، شرکت ملی مس ایران است و این شرکت است که خریداری میکند.
شرکت هایی که کنستانتره تولید میکنند، نمیتوانند فروش مستقیم داشته باشند به دلیل آنکه محصولشان اینگونه نیست. بنابراین باید این محصول را به شرکت ملی صنایع مس ایران که در واقع مادر مس ایران است و با قیمتی دستوری خریداری میکند، بفروشند. این زنجیره تا به این مرحله میانجامد تا به هنگامی که تبدیل به کاتد میشود و کاتد را به چندین برابر قیمت میفروشد. بنابراین سود اصلی نصیب شرکت ملی مس میشود.
صالح آبادی: کالاهایی همچون مس، روی و سرب پایه و اساس قیمتگذاری بورس بین المللی است. به طور مثال در کشور ایران به صورت عمومی از LME استفاده میکنند البته میتوانند بورس فلزات شانگهای هم باشد و همچنین یک سری از بورس های فلزات در کشور آمریکا اما چون بیشتر شرکتهای مس ایران با بورس لندن کار میکنند بورس LME جزو شاخصهها است.
لذا اگر بخواهیم در بورس کالای کشور خودمان محصولمان را بالاتر و یا پایینتر از قیمت جهانی عرضه کنیم اول باید شاخص را قیمت جهانی قرار دهیم و سپس به طور خود خواسته به آن پریمیوم مثبت و منفی بدهیم. به طور مثال قیمت کالا 8500د لار است، کالای داخلی را 200 دلار بالاتر و یا پایین تر بفروشیم. دلیل عمده این که ما قیمت را براساس قیمت جهانی بگذاریم این است که مسئله صادرات و واردات را کنترل کنیم.
در مقوله خصوصی سازی اصل 44 شرکت ملی مس 88 درصد از سهامهای عام در بازارهای بورس عرضه شده است و همانند 25 الی 30 سال پیش معنای ملی بودنش مشابه ملی بودن نفت و حفاری نبوده است.
خطوط: مشکلات انجمن مس و شرکت دولتی ملی مس چیست؟
دولت موظف است نظر بخش خصوصی را بگیرد
زینلی: دولت طبق مصوبه قانون موظف است که در تمام قوانینی که میخواهد در هر حوزهای مصوب کند دستور عمل اجرایی و یا بخشنامهای ابلاغ کند. همچنین موظف است نظر بخش خصوصی را بگیرد.
معمولا هر حوزهای یک انجمن صنفی دارند. ما هم در حال حاضر انجمن مس ایران هستیم. دولت موظف در صورت تصویب قانون جدید در هر حوزه ای نظر کارشناسی نه تنها انجمن مس ایران بلکه تمامی انجمن ها که در زمینههای دیگر فعالیت میکنند را اخذ کند، اما متاسفانه ما از طریق رسانهها متوجه تغییر و تصویب قوانین جدید میشویم .این مسئله بزرگترین ایرادی است که در مملکت وجود دارد و باعث وارد شدن ضربههای زیاد به بخشهای مختلف و همچنین ایجاد مشکلات زیادی شده است.
خطوط: شما به عنوان نماینده بخش خصوصی چه اقداماتی انجام دادهاید تا مشکلات صنف خود را به حداقل برسانید یا مرتفع کنید؟
صالح آبادی: طبق مواد دو و سه بهبود مستمر فضای کسب و کار کشور مصوب سال 1390 در تصمیمات دولتی و هرگونه تصمیمی که نهادهای دولتی و مجلس میخواهند در فضای کسب و کار بگیرند، موظف هستند که در فضای تصمیمسازی از نماینده و یا نمایندگانی از بخش خصوصی مشورت بگیرند. براین اساس، انجمنها و تشکلها که در حوزههای مختلف شکل گرفتهاند، وظیفهشان در درجه اول این است که فضای کسب و کار خود را شروع کنند و سپس معضلات و چالشهای کارهایشان را شناسایی و در فضاهای مشورتی با دولت و مجلس، نظرات را انتقال دهند.
ما در بخش اول این کار سعی داریم کاملا فعال عمل کنیم و با اعضا ارتباط بگیریم و همچنین دغدغهها و چالشهای حوزه را شناسایی کنیم. ما نباید انتظار حرکت و اقدام آنی از ساختارهای سنگین و بزرگی همچون دولت و بدنه های زیر مجموعه مجلس داشته باشیم.
متاسفانه هنوز در ساختار و بدنه دولت فرهنگ شنونده بودن ایجاد نشده است
زینلی: درست است که گوشها تا حدی شنوا هستند، اما تعدادشان بسیار اندک و کم است و ما انتظار بیشتری داریم. باید در هر شورای مشورتی یک صندلی داشته باشیم به گونه ای که باید نظرات خود را اعلام کنیم و دوستان پس از شنیدن نظرات و دردها تصمیم بگیرند، اما متاسفانه اینگونه نیست.
صالح آبادی: ما در حال حاضر با یک ساختاری به اسم ساختار دولتی مواجه هستیم که در دوره 45 سال بعد از انقلاب به فضای متولی بودن، فرمان دادن و صرفا اطاعت امر شنیدن عادت کردهاند. در حال حاضر رویکرد تغییر کرده و خود دولت نیز در تلاش است شنونده باشد، اما متاسفانه هنوز در ساختار و بدنهاش فرهنگ شنونده بودن ایجاد نشده است.
احساس بنده این است که فعالیت انجمنها به مرور زمان در آینده فضایی را ایجاد خواهد کرد که دولت و مجلس در رابطه با بحث اجرای تصویب قوانین و اجرای قوانین شنواتر باشند.