در حال حاضر دولت به دنبال دریافت مالیاتهایی مثل مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر کالاهای لوکس است، اما این مالیاتها که به تعبیری به آنها مالیاتهای تنبیهی و تنظیمگری گفته میشود با مبنای صحیحی استفاده نمیشود چراکه این مالیاتها به دلیل شرایط اقتصادی نمیتوانند تنظیمگری درستی انجام دهند. حسینی ادامه داد: تحت این شرایط گرفتن مالیات بر عایدی سرمایه فینفسه در بسیاری از موارد غلط است. دلیل این صحبتم آن است که ما تورم بسیار بالایی داریم و افراد جامعه داراییهایی که خرید میکنند، برای حفظ ارزش سرمایهشان است. نوعا این مالیاتها به اشکال مختلفی در بورس هم گرفته میشود. خیلی از فعالان بورسی میگویند که اگر شرکتی افزایش سود پیدا کند ممکن است دولت مالیات جدیدی برای آن در نظر بگیرد که این خود یک ریسک برای بازار سرمایه است. این تفکری است که به بازار سرمایه آسیب میرساند. این در شرایطی است که انتظار میرود دولت به دنبال حذف هزینههای غیرضروری و اضافه خود باشد. این کارشناس بازار سرمایه گفت: عامل دوم سیاستهای پولی است. سیاستگذار پولی کشور به تازگی نرخ بهره را در اوراق خاص تا ۳۰درصد بالا برده و باعث شده نرخ بهره اوراق بدون ریسک در بازار سرمایه تا نزدیک ۳۳درصد افزایش پیدا کند. اگر بخواهیم از سادهترین روش ارزشگذاری سهم استفاده کنیم باید بگویم که یک شرکت برای اینکه صرفه اقتصادی برای خرید داشته باشد، p/e حدودا ۳ نیاز دارد، اما p/e به روش ttm در بازار سرمایه ایران به صورت میانگین ۷ است که این نشان میدهد حداقل بازار ارزان نیست. ما در شرایطی این نرخ بهره و سیاستهای شدید انقباضی را مشاهده میکنیم که اقتصاد در رکود بوده و بانک مرکزی سیاست کنترل ترازنامه را در پیش گرفته است. هرچند این یک سیاست ترجیحی است و شاید بانک مرکزی ناگزیر از انجام آن بوده، اما ممکن است مجبور شود از این سیاست تحت فشار کوتاه بیاید، کمااینکه سیاست پولی بانک مرکزی نتوانسته آنچنان که انتظار میرفت تورم را کنترل کند. تحت چنین شرایطی و با این شدت از سیاستهای مالی و پولی انقباضی نباید انتظار داشت که بازار سرمایه رونق چندانی داشته باشد و به همین خاطر بازار دچار این وضعیت شده و البته بازتاب واقعی از اقتصاد کشور است چراکه وضعیت کسبوکارهای خارج از بورس هم مشابه است. او اضافه کرد: محور سومی که به بورس آسیب رسانده ریسکهای سیاسی خارج از بازار است که توسط برخی مقامات به بازار منتقل میشود. از گوشه و کنار و شبکههای اجتماعی صحبتهایی میشود و برخی نمایندگان جدید مجلس و برخی مقامات دولتی اظهاراتی در مورد دلارزدایی و به تعبیر من بورسزدایی مطرح میکنند و عموما حرفشان به معنی تعطیلی بازارها است. این مساله به اقتصاد آسیب میرساند.
ریسک وجود این آسیب احتمالی باعث شده که بازار سرمایه احساس خطر کند. در اینجا باید به این جمله هم اشاره کرد که «پول ترسو» است. حسینی تصریح کرد: به نظر من راهحلی که مناسب است اگر سیاستگذاران بخواهند یک ثبات اقتصادی ایجاد کنند باید تلاش کنند که بازار سرمایه به یک سپر تورمی تبدیل شود تا افراد برای حفظ ارزش سرمایهشان آن را به بازار سرمایه تزریق کنند و وارد بازارهای مخرب و نامولدی مثل ارز نشوند. برای این کار بازار سرمایه باید شفاف باشد و تقارن اطلاعاتی افزایش یابد و نظارتها دقیقتر شود و ابزارهای مدیریت ریسک تنوع بیابد تا افراد با سلیقههای مختلف بتوانند در بورس حضور پیدا کنند. تهدیدهای مختلفی که از طرف برخی افراد به بازار سرمایه تحمیل میشود باید برطرف شود و به طور کلی حکمرانی در اقتصاد باید بهبود پیدا کند، یعنی در درجه اول سیاستگذاریهای مالی اصلاح شود و در درجه دوم سیاستگذاریهای پولی اصلاح شود تا هم باعث شکوفایی اقتصاد کشور و هم باعث رونق و رشد بازار سرمایه شود.