به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ هر روزی که میگذرد، ایرانِ با پیشینه هفت هزار ساله، یک روز به مرگ و نیستی نزدیکتر میشود. به نگاه کارشناسان باید به زودی برنامهای درست و کارآمد از سوی مسئولان اتخاذ شود و مردم نیز از اسراف آب خودداری کنند تا از این فاجعه جلوگیری شود. حالا سطر بالا را بگذارید کنار چند عکس از هامون، زاینده رود و کارون؛ باورش آنقدر هم سخت نیست، شاید ۳۰ سال شاید هم ۳۱سال دیگر ایران خشک می شود. شمارش برای اضمحلال تمدن چند هزار ساله ایران.
اخیرا گزارشی نیز به قلم آنچال ووهرا، ستوننویس و کارشناس تلویزیونی منتشر شده است که حکایت دارد که تا چند دهه دیگر منطقه خاورمیانه تحت تاثیر تبعات تغییرات آب و هوایی به معنای واقعی کلمه غیرقابل سکونت خواهد شد.
نگارنده با اشاره به اینکه «تحریمهای اقتصادی و جنگها و درگیریهای پرشمار ایجاد شده در این منطقه نیز از عوامل اصلی تغییرات اقلیمی هستند» مدعی شده که این وضعیت باعث خواهد شد کشورهای زیادی در این منطقه در معرض خطر نابودی قرار گیرند.
از نگاه نویسنده فارینپالیسی کشورهایی، چون یمن، سوریه، لبنان، عراق و البته ایران بیش از سایر کشورهای خاورمیانه در معرض تغییرات اقلیمی و تبعات این تغییرات قرار دارند و این خطر نابودی و غیرقابل سکونت شدن بخشهای زیادی از این کشورها را در سالهای آتی افزایش میدهد.
گزارش فارینپالیسی با اشاره به «گرمای بیسابقه بخشهای زیادی از کشورهای منطقه خاورمیانه در تابستان سال جاری» آغاز میشود- که «باعث خشکسالیهای شدید، آتشسوزیهای گسترده و البته ثبت رکوردهای عجیب و غریب بالای ۵۰ و ۵۱ درجه سانتیگراد در دمای بسیاری از مناطق خاورمیانه از جمله کویت، عمان، امارات متحده عربی، افغانستان، عراق و ایران شد». آمارهایی که به نظر آنچال ووهرا، ستوننویس فارینپالیسی «تازه شروع ماجرا و یک روند هستند» و همین هم آن را بدتر جلوه میدهد.
چندی پیش نیز در یکی از برنامههای تلویزیونی و به نقل از مجری آن برنامه نیز مطرح شد که تهران ۹۲ روز کمبود آب دارد. این روزها موضوع کمبود آب کشور و بهویژه پایتخت در رسانههای مختلف شنیده میشود و آما رو ارقام و گاهی برآوردهای ضد و نقیضی به گوش میرسد.
در همین زمینه روز چهارشنبه ۲۴ فروردین ماه امسال مدیر دفتر بهرهبرداری از تاسیسات آبی و برقآبی شرکت آب منطقهای تهران گفته بود: «این حرف درستی نبوده و با توجه به منابع آبی تامینکننده آب شرب تهران اعم از حجم آب ورودی به مخازن سدهای پنجگانه از طریق رودخانههای دائمی بالادست آنها و منابع آب زیرزمینی، برنامهریزی تامین آب شرب پایتخت انجام میشود.».
اما ظاهرا واقعیت موجود چیز دیگری است؛ بر اساس آمارهای رسمی هماکنون حجم ذخیره سدهای پنجگانه تهران به ۴۵۳ میلیون مترمکعب رسیده که در مقایسه با روز مشابه سال گذشته که ۷۱۷ میلیون متر مکعب بود، کاهش ۲۶۵ میلیون مترمکعبی را نشان میدهد. این آمار بهروشنی بیانگر کاهش ۳۷ درصدی منابع آب تهران نسبت به سال گذشته است و طرف دیگر در حال حاضر به طور متوسط در هر شبانهروز سه میلیارد و ۲۰۰ میلیون لیتر آب در تهران مصرف میشود. کار چندان پیچیدهای به نظر نمیرسد؛ کافی است این میزان مصرف آب را با حجم ذخایر باقیمانده مقایسه کنیم. از سوی دیگر بنا به گزارش رسمی منتشرشده از ابتدای سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تاکنون ۱۵۵ میلیمتر بارندگی برای استان تهران ثبت شده که این میزان در مقایسه با ۲۰۸ میلیمتر متوسط بلندمدت ۵۳ ساله، ۲۵ درصدکاهش داشته است.
افزون بر این موارد مطابق اظهارات احد وظیفه - رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور از ابتدای فروردینماه امسال متوسط دمای هوا دو درجه بالاتر از حد نرمال بوده و برآورد شده است که در هفتههای آتی دما بیش از نرمال باشد. شواهدی همچون کاهش ۳۷ درصدی منابع آب و کاهش ۲۵ درصدی بارشهای تهران و افزایش دو درجهای دمای هوای فروردین ماه امسال نسبت به سال قبل موید گفته علیاکبر محرابیان، وزیر نیروست که چندی پیش گفته بود که سال دشواری به لحاظ تامین آب داریم.
اکنون که در فصل آبگیری مخازن سدها قرار داریم، از یک سو گرمای زودرس موجب تبخیر زودهنگام ذخایر برفی مخازن سدها میشود و از سوی دیگر نبود بارشهای بهاری، تامین پایدار آب تهران را با چالشهای نگرانکنندهای مواجه خواهد کرد. اکنون پرسش اصلی این است که با توجه به دادهها و ارقام انتشار یافته درباره وضعیت وخیم منابع و روند فزاینده مصرف آب، آیا موضعگیری مطرحشده در مورد نادرست بودن کمبود شدید آب این کلانشهر باز هم مطابق با واقعیت است؟
آمارها خبر از جولان هیولای خشکسالی در جای جای ایران میدهند؛ حالا میتوانیم نشانههای خشکسالی را از دریاچه ارومیه تا هامون و کارون ببینیم. اگر چه تاریخ مهندسی آب در ایران زبانزد است. سدهای خوبی ساخته شده و سیستم قدیمی قنات را اختراع کرده است. یعنی سیستم انتقال آب توسط تونلهای متناوب غیر هم سطح که برای انتقال آب نیازی به پمپ نداشته است. ولی جمعیتی که طی ۴۰ سال دو برابر شده است و نیز کاهش ۱۶ درصدی بارش در این زمان، این سیستم را تحت فشار قرار داده است. رشد صنعت در مناطق خشک بر این مشکلات افزوده است تا روزشمار اضمحلال ایران آغاز شود.