به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ امروز ۲۱ اردیبهشت ماه مصادف با پنجاه و دومین سالگرد رای مثبت شورای امنیت سازمان ملل متحد به جدایی جزیره بحرین از خاک ایران در سال ۱۳۴۹ است. «بحرین یکی از استانهای ایران شناخته میشود و هست و بحرین همیشه مال ایران بوده است. تاریخ قدیم ایران را که نگاه کنیم، میبینیم بحرین همیشه مال ایران بوده است. بنده میخواهم اینجا حقگزاری کنم از یک ایرانی بااطلاع و وطنپرست بهنام فریدون آدمیت. او کتابی نوشته است راجع به بحرین و از اسنادی که خود اروپاییها منتشر کردهاند و در تمام کتابخانههای دنیا نیز موجود است، با دلیل و مدرک ثابت کرده است که بحرین همیشه مال ایران بوده است تا زمان ناصرالدین شاه هم در دست ایران بوده است. انگلیسها فقط برای اینکه راجع به خرید و فروش برده با شیخ بحرین قرارداد بستهاند، از این جهت خودشان را حامی شیخ غاصب بحرین معرفی میکنند، و الّا هیچ سند تاریخپسند، محکمهپسند، عامهپسندی ندارند. باکمال تأسف ما یک ضعفی که داریم این است که بحریه قوی نداریم. آقایان! من پارسال هم اینجا تذکر دادم و عرض کردم که یک مثلی ما داریم که میگوید: یک بند انگشت شاخ، بهتر است از صد ذرع دُم! \"
اینها بخش از متن سخنرانی ارسلان خلعتبری بود که در جلسه ۱۳۲ مجلس نوزدهم شورای ملی (پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۳۶) ایراد شد. حالا از آن روز ۶۵ سال میگذرد و دیگر نه خبری از حکومت پهلوی است، نه شیخهای عرب، نه انگلیس استعمارگر و نه آن نخل هایایستاده در جزیرهای که روایتهای تاریخی هم میگویند: « بحرین خاک ایران بود. »
شاه در سفری به هند در دهلی نو اعلام کرد که دولت شاهنشاهی نمیخواهد با اعمال زور بحرین را تصاحب کند، بلکه حاکمیت بحرین را به دلخواه اکثریت مردم، در یک همه پرسی آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد میگذارد، تا اگر اکثریت مردم بحرین علاقه به ملحق شدن به ایران داشتند، بحرین در حاکمیت ایران بماند و اگر خواستند از ایران تجزیه شوند، کشوری مستقل شوند.
در دوران قاجار دولت انگلستان بر پایه قراردادهای منعقدهای که با حکام وقت بحرین انجام داده بود کم کم استراتژی نفوذ در این سرزمین را در پیش گرفت. در واقع انگلیس میخواست درراستای اهداف درازمدت خود پایگاهی خاص و بهواقع جهت حضور نظامی و جاسوسی در منطقه خلیج فارس ایجاد کند. هرچند که ایران نیز همواره با این تعددی و جاه طلبی انگلیسیها در مبارزه بود اما درست در سالهای اولیه حکومت پهلوی دوم دوباره فشارهای انگلیس برای جدای این منطقه از ایران شروع شد. با افزایش فشارهای انگلیس محمدرضا شاه هشدار داد که در صورت لزوم برای حفظ منافع تاریخی و حقوق سرزمینی خود، قدرتمندانه اقدام خواهد کرد.
اما در نهایت آنچه که رخ داد این بود که بعد از این قدرتنمایی شاه، ورق برگشت و ظاهراً این آخرین تلاشهای ایران برای نگه داشتن استان چهاردهمش بود! چهاردهم دی ۱۳۴۷ شاه در سفری به هند در دهلی نو اعلام کرد که دولت شاهنشاهی نمیخواهد با اعمال زور بحرین را تصاحب کند، بلکه حاکمیت بحرین را به دلخواه اکثریت مردم، در یک همه پرسی آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد میگذارد، تا اگر اکثریت مردم بحرین علاقه به ملحق شدن به ایران داشتند، بحرین در حاکمیت ایران بماند و اگر خواستند از ایران تجزیه شوند، کشوری مستقل شوند.
با همه اینها بعد از تنش و کشمکشهای متعدد، در بیست و دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ شمسی شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه شماره ۲۷۸، نظرخواهی فرستاده سازمان ملل از مردم بحرین را تأیید کرد و به این ترتیب، این کشور جزیرهای، مستقل اعلام شد. با این حال هنوز هم اهمیت این اقدام پس از سپری شدن دههها، همچنان در کانون مباحث و چالشهای تاریخی قرار دارد؛ و هنوز هم پذیرش، تصمیم شاه پهلوی، آه از نهاد هر ایرانی وطن پرست بلند میکند.