.در کنار اینها، در دوره گذشته شبکهای تلویزیونی-اینترنتی با عنوان “مردم خبر” هرچند به شکل آزمایشی اما با یک هدفگذاری کلان در بستر اینترنت ایجاد شده بود و میرفت تا پس از طی دوره آزمون و خطا با شناسایی کمبودها و اشکالات سیستمی، حضور موثری را در فضای مجازی به عنوان مرجع خبر ایجاد نماید. اما اکنون نه تنها از آن شبکه خبری نیست که اساسا گویا چیزی به نام حضور موثر در فضای مجازی اصلا در قاموس فکری جریان حاکم بر معاونت سیاسی وجود ندارد!موضوع دیگر جابهجایی مکرر فیزیکی نیروها در معاونت است. اساسا گویا برای آقای خدابخشی تخریب امکنه ساختمان شیشه ای و تغییر مدام محل استقرار نیروها بر کیفیت اخبار اولویت دارد! جالب اینجاست ایشان حتی بر نحوه استفاده کارکنان از امکانات بهداشتی ساختمان هم دخالت کرده و تاکید بر استفاده از دمپایی در این امکنه بر توجه به نیازهای اساسی کارکنان؛ آرامش فضای کاری یا بهبود هرچه بیشتر خروجی آنتن ارجح است! برای ایشان اصلا اهمیتی ندارد که روزی دسترسی محل تردد کارکنان در یک ضلع ساختمان را ببندد و یک روز دیگر زیرساخت بهداشتی و رفاهی ساختمان را تخریب کند . آنچه که مهم است منویات شخصی اوست که باید اجرا گردد و در این رابطه حمایت بی چون و چرای آقای جبلی و جناب وحید جلیلی پشت گرمی آقای خدابخشی برای اعمال هرگونه فشار کاری بر کارکنان آنهم در برهه حساس منتهی به انتخابات شده است.آقاجان! در این میان بچه های مظلوم و پرکار باشگاه خبرنگاران جوان را نباید از یاد برد. نهادی که حکم نیروی مقاومت بسیج را برای معاونت سیاسی سازمان داشت و این روزها درب ساختمانش بسته گشته است. بچه های باشگاه اکنون در کپسول فشرده شده انسانی معاونت سیاسی در طبقه اول ساختمان شیشهای در کنار دیگر همکاران حضور پیدا می کنند و در این شرایطی که پیشتر بدان اشاره گردید، تنها اخبار دریافتی نهادهای دیگر را بر روی خروجی سایت باشگاه خبرنگاران جوان منتشر می نمایند. از این دردناک تر فشارهای مضاعف مدیری است که بر این بچه ها گمارده شده. فردی بدون ذره ای تجربه کار خبری که هر از گاهی به بخشی از بچه های باشگاه که خود آنها را دورکار کرده می گوید: “می خواهم همه شما را مرخص کنم تا بروید دنبال کارتان!”واقعا در آستانه انتخابات این دست رفتارها چه معنایی می تواند داشته باشد؟آقاجان! خاطرمان هست که حضرتعالی در چندین سخنرانی مطالباتی را خطاب به صداوسیما بیان فرمودید. مثلا در دیدار رمضانی با کارگزاران نظام از رسانه ملی خواستید تا به شایعات و شبهافکنی های دشمنان در فضای مجازی پاسخ مناسب دهد. همکاران انقلابی و دغدغهمند معاونت سیاسی که بر اساس تجربه دوره های گذشته انتظار داشتند به مجرد اشاره ولیامرشان بلافاصله مدیران معاونت سیاسی نسبت به عملی شدن فرمایشات حضرت مستطاب همه امکانات حوزه خبر و برنامه های سیاسی بکارگیری کنند، این بار هرچه منتظر ماندند هیچ واکنشی را از سوی معاون سیاسی ندیدند. یا اخیرا از همه رسانه ها به ویژه رسانه ملی خواسته بودید تا اهمیت فناوری صلح آمیز هستهای را در همه شعوب آن برای مردم بازگو کنند.اما گویا این امر تنها در بازتاب سخنرانی حضرت مستطاب با مسئولان و دانشمندان سازمان انرژی اتمی مطرح گشت و پس از آن هیچ ترتیب اثری بدان داده نشد. چرا راه دوری برویم؟ همین شعار سال خودش شاهد مثال خوب دیگری برای فضای آشفته معاونت سیاسی است. هم شما و هم ما کارکنان معاونت سیاسی به خاطر داریم که در دوره های گدشته بر مبنای یک برنامه ریزی یکساله، چه در شبکه خبر؛ چه در خبرگزاری صداوسیما؛ چه در پخش اخبار صدا و چه در اداره کل برنامه های سیاسی، بسته های خبری و رسانهای متنوعی برای تحقق شعار هر سال در دستور کار معاونت سیاسی قرار میگرفت. بر همین مبنا هم فضای پرنشاطی در همه ارکان معاونت به وجود می آمد تا امر مدنظر معظم له به عنوان یک فریضه دینی و اعتقادی محقق گردد.
رهبر عزیز! دلمان پر درد است از اینکه می بینیم حضور موثر در فضای مجازی که پیشکش! اکنون غرور ملی و کاری همکاران با یک کج سلیقگی دیگر معاون سیاسی بیش از پیش جریحه دار گشته که همانا برگردان کردن گزارش های تولیدی دیگر شبکه های خارجی و پخش آن از بخش های خبری صداوسیماست. برگردان شدن گزارش های خبری شبکه های المیادین؛ المنار و روسیه الیوم و .. نمونههایی از این رفتار غیر حرفهای متولیان حوزه خبر در معاونت سیاسی است.آنهم در شرایطی که اساسا صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه مرکزی جبهه مقاومت در عصر جنگ روایت ها، بایستی روایت مختص به خود را داشته باشد. این نکته به ویژه در بین خبرنگاران نسبتا جوان تر سازمان که انگیزه کاری فزون تری برای کار دارند، بیشتر مایه سرخوردگی شده است.در این میان آنچه نمک بر زخم دل بچه های انقلابی معاونت سیاسی پاشیده، بی اعتنایی آقای خدابخشی به توصیه های دلسوزانه باقی مانده های عناصر باتجربه و آگاه معاونت است. توصیه هایی که در زمان اعتراضات دوسال پیش اصفهان درخصوص نحوه پوشش اخبار اعتراضات کشاورزان به معضل کم آبی با بی توجهی و حتی برخورد تند نام برده مواجه گردید که بعدها با دامن زدن به ماجرا و در ادامه تبعاتش همانگونه که مستحضرید خود را نشان داد.
۵.تبعیضات مالی؛ فشارهای هر روزه با مقررات خودساخته؛
ایجاد التهاب داخل بدنه بومی معاونت در آستانه انتخاباتگروه حاکم بر معاونت سیاسی برای پرداخت مبالغ کارانه و اضافه کار، فرمولی به ظاهر عادلانه اما در واقع به شدت ناعادلانه را در پیش گرفته اند. بر اساس این فرمول، پرداخت کارانه ها بر اساس میزان خبر و گزارش های تولیدی در نظر گرفته شده است. نکته ظریف و مغفول در این شیوه پرداخت، نادیده گرفتن منطق هر سرویس خبری بوده که ممکن است پر خبر یا کم خبر باشد.مثلا به صورت معمول حوزه خبری اقتصادی پر خبر است اما حوزه خبری دفاعی کم خبر به حساب میآید. از سوی دیگر اگر بنا باشد که ملاک پرداختی کارانه، تولید هرچه بیشتر گزارش در نظر گرفته شود، کیفیت فدای کمیت می گردد. و اما نکته بسیار قابل تامل که از قضا جزو بلیههای دوره اخیر است، به همان موردی برمیگردد که پیشتر در مورد حوزه اخبار دفاعی به محضر مبارک عرض شد. وقتی کسی که خود هم سردبیر است و هم خبرنگار و به خاطر نداشتن ظرفیت پذیرش مسئولیت_ به دلیل ناپختگی؛ بی تجربگی و پیروی از هوس های شخصی_فرصت تهیه گزارش را از دیگر خبرنگاران می گیرد، آنچه که خروجی مسلم آن خواهد شد، آمار پایین تولیدات خبری یک خبرنگار و در مقابل افزایش بی رویهی عملکرد خبرنگار یا سردبیر حوزه ایست که همه اینها را خودش انجام میدهد.مقتدای بزرگوار! گرچه میدانیم خروجی آنچه که به روی آنتن می رود از نگاه تیزبین حضرتعالی و بخش های ناظر در دفتر جنابتان پنهان نیست و بدون شک بروز نارضایتی عمومی از عملکرد رسانه ملی در همگی بخش ها که این روزها در نشست های گوناگون دانشگاهی و غیره با مدیران سازمان بازتاب های زیادی را به ویژه در فضای مجازی به دنبال داشته، حتما به عرض مبارک رسیده است. اما به نظر میرسد آنچه که در شعاع نارضایتی های عمومی از عملکرد رسانه ملی کمتر به چشم آمده، کاهش انگیزه بخش زیادی از کارکنان خدوم رسانه ملی از عملکرد تیم مدیریتی حاکم بر سازمان بوده که در این میان نارضایتی کارکنان معاونت سیاسی به عنوان حساس ترین بخش سازمان، یکی از شدیدترین موارد روزمرگی های تلخ این روزهای رسانه ملی است.آقاجان! همه این موارد در شرایطی رخ میدهد که در دوره های گذشته، یکی از افتخارات کارکنان ولایی معاونت سیاسی صداوسیما ابراز رضایت آن رهبری فرزانه از عملکرد معاونت سیاسی بود. اما اکنون جز شرمندگی از عملکرد ضعیف معاونت سیاسی رسانه ملی در این دوره و باختن میدان به رسانه های معاند و شایعه پراکنان فضای مجازی چیز دیگری بر چهره نگارندگان این نامه در برابر ولی امر و مقتدایشان ننشسته است.مقتدای ما! گرچه به نظر میرسد دستانی در کارند تا از روی غفلت یا خدای ناکرده به عمد، با اینجاد نارضایتی های گسترده در بین بدنه مومن رسانه ملی یه ویژه معاونت سیاسی، فضای تنش و درگیری دیگری را اینبار در یکی از حساس ترین نهادهای کشور رغم بزنند. هیهات! که فرزندان انقلابی معظم له در دام چنین توری بیفتند که تنها ماهیگرانش معاندین قسم خورده انقلاب اسلامی و ملت عزیز ایران است. اما آقا جان! فشار روانی و روحی بر فرزندانتان به واسطه کج رفتاری های گروهی قدرت طلب سایه افکنده و تلخ ترین روزهای خود را میگذارنند.سید و ولی امر بزرگوار! سخن از رنج های این دوسال اخیر بسیار است که مقتضی جایگاه شما نمی طلبد وقت گرانبهایتان را که می بایست مصروف رسیدگی به تمام امور جاریه کشور شود با آن مشغول گردانیم.