به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، در بحث خشونت علیه زنان، تقسیم بندی های مختلفی وجود دارد؛ دسته اول خشونتهای جسمی و فیزیکی است که انواع اقسام خشونتهای فیزیکی را شامل میشود. دسته دوم خشونت جنسی است که از تجاوز گرفته تا مزاحمت جنسی و حتی ارسال عکسها و فیلمهای مستهجن برای یک زن را شامل میشود. دسته سوم خشونت روانی است، موضوعاتی مثل تحقیر، توهین، بی احترامیهای مختلف و افترا و ...، دسته چهارم خشونت اقتصادی است.
خشونت اقتصادی به محدود کردن غیر منطقی شریک زندگی در دسترسی به منابع مالی خانواده منجر میشود. از انواع مختلف خشونت اقتصادی میتوان به منع زن از اشتغال در محیط امن، ایجاد مزاحمت مداوم در محل کار، کنترل تنگ نظرانه نحوه خرج درآمد زنان، اجازه ندادن به زنان برای داشتن حساب بانکی مستقل، سرقت اموال، هویت یا ارثیه زن و وادار کردن زن به اشتغال در یک کسب و کاربدون درآمد معین است.
خشونت های دیگری هم اتفاق می افتد که در نگاه اول اصلا به چشم نمی آید ، مثل موردی به نام بی توجهی و غفلت، همانند نادیده گرفتن زنان در خانه. همیشه آزار به شکل آسیب فیزیکی نیست، همین که کسی همسرش را مورد بی توجهی و غفلت قرار دهد، نوعی از خشونت است.
خشونت علیه زنان در همه جوامع امری قدیمی و نسبتاً گسترده است که با درجات متفاوتی از کثرت در تمام جوامع دیده می شود که غالبا تابع نگاه فرهنگی جامعه به زنان و تربیت خانوادگی نسل های مختلف است.
تبعات خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان میتواند تبعات منفی بر سلامت جسمی، روانی، جنسی و باروری آنان بگذارد و زندگی آنان را به انواع مختلف تحت تاثیر قرار دهد.
مردانی که در خانوادههای پرخشونت بزرگ شدهاند، در جوامع مردسالار پرورش یافتهاند و یا به زنان احساس مالکیت دارند، بیشتر از سایر مردان دست به خشونت علیه زنان میزنند . کاهش میزان بالای خشونتهای جسمی، روحی، جنسی و اقتصادی علیه زنان، مساله مهمی است که حمایت همگانی را میطلبد، حمایت اعضای خانواده و جامعه و دولت برای جلوگیری و عدم تکرار این خشونت ها لازم و ضروری ست . امروزه صرف نظر از نیاز یا عدم نیاز به مداخله اجتماعی، تلاشهای مختلفی برای حمایت از زنانی که در معرض خشونت خانگی یا خشونت اجتماعی و... توسط سازمانهای دولتی و سازمانهای غیردولتی صورت گرفته است، اما در کشورهای بخصوص جهان سومی همچنان این مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ایران یکی از کشورهایی است که به کنوانسیون سازمان ملل برای رفع هر گونه تبعیض علیه زنان نپیوسته است.
آمارهای خشونت علیه زنان چه می گویند؟
در سال های اخیر اخبار تکان دهنده ای در این خصوص منتشر می شود. گرچه این اخبار نشان دهنده افزایش آمار نیست، اما نشان می دهد حساسیت جامعه و زنان به این موضوع بیشتر شده است.
اين پديده كه ناشي از ساخت فرهنگي، ايدئولوژي هاي مسلط و جنسي گرايانه در قدرت جنسيتي پرورش و آموخته شدن خشونت عليه زنان به دلايل گوناگون بوده است،در نتیجه منجر به سوء استفاده و فرودستي زنان خواهد شد . ادامه خشونت خانگي و خشونت عليه زنان خطر بحران خشونت اجتماعي و در پي آن خطر به هم خوردن بهداشت رواني جامعه را به دنبال خواهد داشت.
پرهیز از خشونت علیه زنان درآموزه های دینی
آموزه های دینی ما در زمینه پرهیز از خشونت به شکل عام حکایت از تقبیح این عمل دارد .از وصیتهای مهم اخلاقی که از ائمه به یکدیگر منتقل شده، این جمله گهربار است: «اِیّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لا یَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً إِلّاَ اللَّه» از ستم بر کسی که در مقابل تو هیچ پناهی به جز خداوند ندارد، هراسان باش». همین جمله اگر در خانواده و جامعه مد نظر قرار بگیرد، از بسیاری خشونت ها جلوگیری به عمل می آید، خواه این خشونت علیه زنان باشد و خواه عموم مردم. همچنین موظف ساختن مرد به تأمین هزینه های همسر بر طبق منزلت اجتماعی او و گزاره های دیگر، نشان از اهمیت قائل شدن به این موضوع و در نتیجه کم کردن زمینه های ناخرسندی و خشونت در خانواده است.
باید بدانیم که داشتن جامعه ی سالم ، شاد و با طراوت، ارتباط مستقیمی با شادی و سلامت زنان در خانواده دارد .زن سالم،آگاه و شاد، مادر، همسر، آموزگار سالم و در نهایت نشاط اجتماع و خانواده را در پی دارد. تصویب قوانین منع خشونت و حمایت از زنان یک امر ضروری و لازم است ، اما آنچه می تواند منجر به از بین رفتن خشونت در جامعه شود، آموزش صحیح و فرهنگ سازی است و بدین طریق با فرهنگ سازی در کنار قانونگذاری می توان قدم های بزرگتری در جهت رسیدن به جامعه ای عاری از خشونت برای کلیه افراد جامعه، بخصوص زنان برداشت.
آزاده خزایی