به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، این پدیده، نشان از ناپایداری در مدیریت، نبود حکمرانی خوب یا لرزان بودن صندلی وزارت، در سازمان بزرگی مثل آموزش وپرورش دارد که خود متأثر از مداخله متغیرها و چالشهای مدیریتی پرشماری مانند مزمن بودن کسری بودجه، بی پاسخ ماندن مطالبات یا دغدغههای معیشتی معلمان، ساختن با کمبود چند صدهزار نفری معلم تا نگاه سلیقهای، باندی و جناحی دولت و مجلس به آموزش وپرورش، ساختار به شدت جامد، بسته و متمرکز، نادیده گرفتن حس خودکارامدی و مشارکت معلمان در فرایند انتخاب و معرفی وزیران، نبود تشکلهای صنفی مستقل، قوی و کارآمد، زیر پا گذاشتن رویکرد شایسته سالاری با اعمال نفوذ برخی از صاحبان مدارس غیردولتی در غالب کردن چهرههای ضعیف، گمنام و ناآشنا، بعضا در حد یک پوستر چسبان در فلان ستاد انتخاباتی به عنوان وزیر و قس علی هذاست.
به گواه تاریخ، وقتی علی علیه السلام به خلافت رسید «صعصعه بن صوحان» خطاب به حضرت فرمود: «به خدا قسمای امیر مومنان، این تو بودی به خلافت زینت بخشیده آن را بالا بردی، نیاز خلافت به تو از نیاز تو به خلافت بیشتر است.»
آری، به تاسی از سیره آن امام همام، اگر پست و مسوولیت طعمه نیست و امانتی است بر گردن انسان! نباید برای رسیدن آن، خرج کرده، مسابقه گذاشته یا متوسل به این و آن شد.
روز و روزگاری همین آموزش و پرورش از امثال حکمتها، شکوهیها یا رجایی و باهنرها به خود میبالید که چگونه با قرار گرفتن در این جایگاه خطیر و فاخر، یعنی وزارت به آن شکوه و شرف میبخشیدند.
آری، سازمانی که شأن او در مجمومه یا منظومه پیچیده حاکمیت، تولیت تعلیم و تربیت رسمی بیش از ۱۵ میلیون متربی همراه با هدایت و راهبری استراتژیک بیش از ۹۰۰ هزار مربی فرهیخته و دانشور است، شایسته نیست تمشیت آن به کسی سپرده شود که ضعف و ناکارآمدی از وجنات او پیداست!
آقایی که از همان آغازین روز معرفی به مجلس، به دلیل خالی بودن کارنامه از برنامه، ابتکار و تجربه زیسته موثر و اثربخش در آموزش وپرورش، برای گرفتن یک رای، دربرابر صغیر و کبیر، گعدههای سیاسی، فلان حاج آقا یا حاج خانم، نمایندگان پر توقع مجلس، دستها را به نشانه تسلیم بالابرده، شماری از اعوان و انصار خود را به لابیهای مجلس کشانده تا با دست به دامن این و آن شدن، قول و قرار نسیه، نثار خلایق کنند، معلوم نیست فردای روزگار، مددکار، ظهیر یا مشیر با تدبیری برای وزارت آموزش وپرورش باشد. برای انتخاب وزیر، باید صدای معلمان را شنید و به انتخاب آنها احترام گذاشت. مصلحت آموزش وپرورش را نباید به قیمت تداوم ماندگاری چند عزیز جوان بی تجربه در رأس وزارتخانه، زیر پا گذاشت.
حالا که دولت پس از بارها، تاکید ناصحان دلسوز را نادیده گرفته با معرفی گزینه پیشنهادی خود، تداوم مسیر کنونی را به مصلحت آموزش وپرورش و دوستان خود میداند بر نمایندگان است که حجت را تمام کرده، به هنگام دادن رای اعتماد با رجوع به افکار عمومی فرهنگیان، از کیان یا آینده آموزش وپرورش دفاع کرده، در تدارک وزیری برای آموزش و پرورش باشند که یک سال بعد، در پیشگاه خدا و مردم، از انتخاب یا کرده خود پشیمان نشوند.