به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، چند روز قبل ویدیویی از وزیر آموزش و پرورش در شبکههای مجازی منتشر شد. در آن ویدیو که آقای صحرایی به یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بود، میگوید: "هرکه مدرسه بهتر می خواهد باید پول بیشتری بدهد همانطور که تهیه یک اتومبیل مدل بالا خرج بیشتری روی دست فرد می گذارد"
پس از انتشار این ویدیو در خبرگزاریها و رسانههای مختلف صحبتهای بسیاری شروع شد. خطوط برای بررسی این موضوع و اینکه چرا باید وزیر آموزش و پرورش یک همچین حرفی را بزند و باعث تبعیض آموزشی شود با منصور مجاوری، مشاور اقتصادی اسبق آموزش و پرورش به گفتگو پرداخت و دلایل این مسئله را بررسی کرد. بخش اول این گفتگو را در ادامه میخوانید.
مجاوری در ابتدا گفت: پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ حدود ۲۰ نفر توسط دولتها و مجالس یازدگانه کشور به عنوان سکاندار دستگاه مهم تعلیم وتربیت برگزیده شدهاند. هریک از این بزرگواران تحصیلات عالیه در رشتههای مختلف علمی ادبی داشته اند، اما هیچ یک از این سکانداران در زمانهای مختلف دوران خدمتی خود استاد تمام زبان شناسی و مدرس زبان شیرین فارسی در ایران وچندین کشور بین المللی نبودهاند. قطع به یقین آنها از گنجینه الفاظ، لغات و دستورات فارسی کمتری از نظر رشته تحصیلی وشغلی نسبت به آقای وزیر" رضا مراد صحرائی" برخوردار بودهاند. چه شده است که آقای وزیر و البته وزیر و رئیس اسبق ایشان نیز اینقدر بداهه گو و شیرین سخن در خصوص نظام آموزش و پرورش معلمین و فرهنگیان، اولیاء محترم و یا دانش آموزان از جملات نغزاستفاده میکنند.
وی در ادامه افزود: بنده هم روستا زادهای وطن پرست هستم وعاشق کشور. در این نظام تعلیم و تربیت درس خوانده وشاغل بودهام، امضا در حدود سه دهه فعالیت در روستا و شهر اداره و مدرسه ندیده ام که مسئول ارشد یا افرادی ازآن به این راحتی با برخی جملات وسخنرانیهای خاص در مجامع عمومی وخصوصی یا در رسانه ملی و خبر گزاریها از این حرفها وسخنهای نسنجیده بگویند وموجبات رنجش خاطر جامعه و فرهنگیان شوند. سپس در خصوص اصلاح آن بگویند "هنوز در جواب سوال خبرنگار قبلی بودهام ومی خواستم جواب این خبرنگار "دربی "را بدهم، من معلم هستم این لغزش کلامی معلمی است. کدام معلم با تجربه و واقعی آن هم در حد ادعای نویسندگی و تدریسهای داخلی و بین المللی شما این همه اشتباهات فاحش در کلاس درس یا جلوی دوربین عمومی داشته و دارند.
مشاور اقتصادی اسبق آموزش و پرورش مطرح کرد: تحلیلها، بیانات وخرده فرمایشات یک وزیر باید بسیار کارشناسی، دقیق و برنامه ریزی شده باشد. زیرا زمانی که از یک وزیر برای گفتگو و مصاحبه در برنامه پر بیننده صدا وسیمای ملی کشور دعوت به عمل میآید، به هیچ عنوان رضا مراد صحرایی شخصی روستا زاده انقلابی مدرسه بین المللی نویسنده نیست. آن برنامه از آقای رضا مراد صحرائی وزیر نظام آموزش وپرورش ملی کشور دعوت به عمل آورده است.
آقای وزیر وقتی به یک برنامه تلویزیونی دعوت میشود باید با نام خداوند دانا و توانا باید شروع نماید نه با طنز وصحبتهای کوچه و بازاری و صحبت از تبعیض آموزشی نماید
مجاوری با اشاره به صحبت وزیر در این برنامه تلویزیونی که گفته بود: " هر کس کالای لوکس میخواهد باید بیشتر هزینه کند"، گفت: آقای وزیر با کدام منطق، با کدام نظر کارشناسی، با تحلیل و بررسی کدام آمار وارقام دانش آموزان محصل در مدارس غیر دولتی اجازه بیان این جمله بسیار سخیف و ناپسند در خصوص تعلیم وتربیت ملی کشور جمهوری اسلامی ایران بیان نموده است. ایشان به گفته و تکرار بی پایان خودشان استاد تمام زبان شناسی ومدرس بینالمللی زبان فارسی هستند. چطور میتوانند از تبعیض آموزشی اینگونه بیان نمایند که هر کس کالای لوکس میخواهد باید بیشتر هزینه کند.
آقای وزیر آیا پس از شش ماه صدارت و وزارت عالیه خود، فرصت نمودید به معاون و رئیس سازمان مدارس غیردولتی ومشارکتهای مردمی خود دستور بدهید که یک روز کامل از صبح تا شب قوانین و مقررات، آئین نامههای قانونی، دستورالعملها، شیوه نامهها و بخشنامههای صادره وزرا و سازمانهای بالادستی را برای توضیح و آشنایی شما بیاورند و بیانات تحلیلی وکارشناسی خودشان را بیان نمایند تا بهتر بتوانید تبعیض آموزشی و طبقاتی را درک نموده وسپس دفاع جانانه نمائید؟
آقای وزیر آیا به خود اجازه داده اید چند ساعتی بنشینید و یک گزارش تحلیلی واقعی از چگونگی پیشنهاد و تصویب قانون مدارس و مراکز غیر دولتی بعد از انقلاب در حدود 30 سال پیش مطالعه کنید؟
آقای وزیر به خود اجازه داده اید که یک گزارش تحلیلی توصیفی از آمار دانش آموزان تحصیل کرده در مدارس غیر دولتی طی دو دهه گذشته از ابعاد مختلف:
-جایگاه اجتماعی خانواده های دانش آموزان غیر دولتی
-میزان دغدغه، نگرانی، آینده نگری وسرمایه گذاری خانوادههای دانش آموزان غیر دولتی
-دلیل وعلت ثبت نام فرزندان در مدارس غیر دولتی وخاص چند گزینهای سمپاد، نمونه، شاهد، خاص، وابسته، اسلامی و...
بیشترین منفعت از ایجاد مدارس غیر دولتی، دولتهای محترم نظام جمهوری اسلامی ایران که مسئول و متولی اصلی اجرای صحیح قانون اساسی کشور بوده و هستند، میباشد
-میزان تحصیلات ودرک واقعی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی خانوادههای این دانش آموزان
- بررسی سطح دانش ومهارت و درک دانش آموزان مدارس غیر دولتی و خاص
-بررسی نوع رفتار و شخصیت دانش آموزان مدارس غیر دولتی بعد از فارغ التحصیلی
-میزان رضایت مندی خانوادهها از وضعیت دانش آموزان مدارس متنوع
وی در ادامه در جواب اینکه علت وعلل تصویب قانون تاسیس مدارس غیردولتی چه بوده است؟ گفت: آیا قبول دارید بیشترین منفعت از ایجاد مدارس غیردولتی، دولتهای محترم نظام جمهوری اسلامی ایران که مسئول و متولی اصلی اجرای صحیح قانون اساسی کشور بوده و هستند، میباشد. آیا قبول دارید که صرفا در جهت کاهش هزینهها ودر آمد زائی دولتها از تاسیس مدارس غیر دولتی، اصل ۳۰ قانون اساسی را فراموش نمودند. آیا قبول دارید با قوانین صرفا سرمایه داری در مجالس وشورای نگهبان وسایر دستگاههای مرتبط جهت کسب درآمد ودریافت آخرین مبلغ ریال خانوادهها قوانین مالیاتی، شهریهها واجارهها و سایر مبالغ زیر میزی این مدارس را مصوب و تاسیس کرده اید. آقای وزیر مردم به خودی خود قادر به هیچ یک از موارد فوق الذکر و دهها دلیل وبرهان دیگر نبوده ونیستند، اما بدانید ودرک نمائید که در هیچ یک از دلایل، پیشینیان و مسئولین دولتی اسبق و فعلی و وزرا و مسئولین عالی اجرایی و قانون گذار کشور به امر آموزش به عنوان کالای لوکس و خرید بنگاهی تبعیضی نگاه نکرده اند.
بسیار غبطه می خوریم ومتاسفم که وزیر تحصیلکرده انقلابی معلم روستازاده نان حلال خور سفره پدر ومادر دار عزیز ما تحصیلات و آموزش و تربیت فرزندان را با خودرو مازروتی پولدار جامعه که امروزه برخی افراد خاص از اقشار محترم خرید و فروش نموده و سوار میشوند، مقایسه میکنند.
زنگ خطر نابودی فرهنگ و آموزش و علم و سواد باندتر شده است!
از زمانی که ساختار اداری دولت بتدریج ارزش آموزش، معلمین، اساتید، دانشگاهها را کنار زدند و با اصول رفاقتی، حزبی، گروهی، همشهری، قومیتی، منطقه ای، حوزوی، و چاپلوسی جابجا کردند، آهسته آهسته زنگ خطر نابودی فرهنگ و آموزش و علم و سواد پر رنگتر شد.
کارشناس آموزش و پرورش در ادامه مطرح کرد: آقای وزیر زمانی دولتها برای نام معلم، مقام و جایگاه آنها ارزش قائل میشدند که این موضوع باعث میشد در جامعه نیز آنها به عنوان انسانهای فرهیخته، معتمد، دانا ومحترم شناخته شوند. چرا؟ چون تحصیلات وتعلیم وتربیت احترام وارزش داشت! چون اکثریت کامل خانوادهها با هزاران سختی سعی میکردند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند تا در آینده پس از کسب دانش ومهارت به یک شغل خاص و خوبی برسند و براساس تلاش و زحمت علمی و فرهنگی خود در جامعه نقش و تاثیر گذاری خوبی داشته باشند و در نتیجه باعث رشد و توسعه جامعه، خود وخانواده شوند. از زمانی که ساختار اداری دولت بتدریج ارزش آموزش، معلمین، اساتید، دانشگاهها و به صورت کلی دانش ومهارتهای علمی، مدیریتی، انسانی، رفتاری و شایسته پروری، شایسته گزینی را کنار زدند و با اصول رفاقتی، حزبی، گروهی، همشهری، قومیتی، منطقه ای، حوزوی، وچاپلوسی جابجا کرد، آهسته آهسته زنگ خطر نابودی فرهنگ و آموزش و علم و سواد پر رنگتر شد.
مجاوری در خصوص علت این موضوع گفت: شاهد و دلیل عینی آن وجود میلیونها تحصیلکرده دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس، دکترای بیکار و یا شاغل در مشاغل غیر مرتبط و نا مناسب بر اساس رشته تحصیلی وعلمی است. آنها که سالها سختی کشیدند ومیلیاردها دلار هزینه نمودند و امروز آخر الامر با یک ماشین پراید مشغول اسنپ و تپسی و مسافر کشی هستند تا قوت لایموت کسب نمایند.
وزیر نظام تعلیم و تربیت تحصیلکرده زبان شناسی و فرهنگ این کشور تعلیم وتربیت را به مثابه خرید و فروش کالا میداند یعنی بر اساس رتبه طبقهای که در آن قرار گرفته است باید درس بخواند یعنی فرودستان، فرادستان وافراد میانهای که در جامعه دولتها ایجاد نمودند.
آقای وزیر هیچ شغلی به ذات خود نامناسب نیست، اما زمانی که هر کس بر اساس آموزش و مهارتهای آموخته شده در جایگاه مناسب خود قرار نگیرد، ابتدا ارزش آن فرد و سپس ارزش آن شغل از بین برده شده است. متاسفانه امروز آموزش و پرورش به این بیماری گرفتار شده است. باید بپذیریم هرشغلی شریف و خوب است، اما هر کسی برای شغلی خاص تربیت وساخته شده است. به همین دلیل ناهنجاریهای اداری وسیستماتیک در سازمانها، ارگانها ودستگاههای بزرگ اجرائی امروز به فراوانی نمایان است. زیرا وزیر نظام تعلیم و تربیت تحصیلکرده زبان شناسی و فرهنگ این کشور تعلیم وتربیت را به مثابه خرید و فروش کالا میداند یعنی بر اساس رتبه طبقهای که در آن قرار گرفته است باید درس بخواند یعنی فرودستان، فرادستان وافراد میانهای که در جامعه دولتها ایجاد نمودند. یعنی آموزش طبقاتی خود ساخته مدیریتی آن هم در جواب سرکار خانم شریفی که سالها متون ادبی فارسی را برای میلیونها نفر در جلو دوربین خوانده وبیان نموده است. اینجاست که تحصیلات آکادمیک خاص وزیر جواب گویی حاضر جوابی و مهارت سخنوری و خبرنگاری خانم شریفی در برنامه صبح صدا وسیمای کشور نمیشود وهمچون سایر زمانهای روبرو شده با خبرنگاران کم میآورند.
وی در پاسخ سوال خطوط که چرا آقای وزیر تفاوت تبعیض آموزشی و تفاوت مدارس را نمیداند؟ گفت:عدم کسب صلاحیتهای حرفهای شغلی اداری در منصب وزیر. هر چند که ایشان انسان خوب و وارستهای برای تدریس باشند. به نظر بنده گفتن کلمه نمیدانم در جواب سوال دیگران بهتر است از بد جواب دادن به آن سوال. آقای وزیر نتیجه تبعیض به دانش آموختههای خاص وعام همینجا مشخص میگردد.
بخش دوم این گفتگو در روزهای آتی منتشر خواهد شد...