منصور مجاوری، مشاور اقتصادی اسبق آموزش و پرورش
پایگاه خبری تحلیلی خطوط: اصل ۳۰ قانون اساسی و وظیفه اصلی دولتها در خصوص آموزش و بهداشت رایگان سال هاست در کشور به فراموشی سپرده شده است. هر کس پول دارد به اندازه پولش قادر به ادامه آموزش بهتر شده و یا توانسته است سلامتی خود وخانواده اش را تامین نماید، این یعنی ظلم به ملت و جامعه توانمند و با استعدادی که در خط میانی افراد جامعه و یا خط فقر قرار گرفته اند. پس باید بپذیریم آموزش طبقاتی در کشور طی چند دهه گذشته به صورت خزنده وآرام بر اساس سیاستهای غلط دولتها جاری شده است ودولتها به هر دلیلی نخواسته و یا نتوانسته انداین روش را اصلاح نمایند. در این مقال به صورت تیتر وار به شرح ذیل تاکید مینمایم که به علت عدم اولویت دادن به تعلیم وتربیت کشور، بانی و مقصر اصلی شرایط آموزشی و ضعف و قوت مدارس به صورت خاص طبقاتی دولتها بوده اند:
۱- کاهش چشمگیر اعتبارات آموزش و پرورش توسط دولتها طی دهههای گذشته به علت عدم اولویت دادن
۲- عدم توجه مسئولین عالی قانونگذار، سیاستگذار، برنامه ریز واجرایی کشور آگاهانه یا ناآگاهانه به سرمایه انسانی اصلی تعلیم و تربیت کشور (معلم به عنوان یکی از ارکان اصلی آموزش و پرورش)
۳- توسعه بیش از حد مهاجرت به برخی شهرها به علت عدم برنامه منسجم توسعه شهری وحواشی شهرها که بالطبع امکانات آموزشی ضعیف و یا اصلا نیست!
۴- ضعف شدید و بی دلیل دولتها درایجاد شرایط لازم برای کسب وکارهای مناسب در روستاها و شهرها به منظور جلوگیری از مهاجرتهای بدون برنامه
۵- ایجاد تورم و نابسامانی اقتصادی در بازار کشور که باعث ایجاد فاصله و طبقات اجتماعی خانوادهها و حتی شهرها واستانهای کشور گردید
۶- عدم اعتقاد دولتمردان طی دهههای گذشته به آمایش سرزمین و توجه به توانمندی و ظرفیتهای مختلف استان ها، شهرها و روستاها که این عامل موجب طراحی واجرای بسیاری از پروژههای شکست خورده واز بین بردن سرمایههای ملی کشور شده است
۷- عدم دعوت و یا حضور وزرای آموزش و پرورش و یا عدم توجه به اهمیت حضور آموزش و پرورش در شوراهای سیاستگذاری کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کشور برای کودکان ونوجوانان لازم التعلیم و توسعه امکانات و ظرفیتهای کالبدی
۸- عدم شایسته گزینی و انتخاب افراد توانمند از نظر تفکر و مدیریت اجرایی به منظور وزیر آموزش و پرورش و سازمانهای تابعه آن (به جز چند مورد خاص طی چهار دهه گذشته)
۹- عدم باور مسئولین عالی کشور از رئیس جمهور تا معاونین و سایر وزرا و مسئولین کشور به تاثیر گذاری تعلیم وتربیت صحیح وعالی کشور در آینده و توسعه فرهنگی اقتصادی تولیدی ملی
۱۰- عدم باور روسای جمهور و مجالس به علم مدیریت خصوصا درامر شایسته پروری و شایسته گزینی وزیر آموزش و پرورش درادوار مختلف دولت ها، باعث شده از روی ناچاری و سیاسی بازی و دخالتهای افراد مختلف هرم قدرت یک نفر را به عنوان وزیر معرفی نمایند که او هم حداکثر به صورت میانگین حدود دو سال افکار وایدههای شخصی وحامیان قدرت ودوستانش را بخواهد پیاده سازی نماید.
به صورت کلی عوامل فوق الذکر و توضیحات داده شده را میتوان در تائید تبعض و آموزش طبقانی رسمی که بدون استثنا از طریق ارکان اصلی دولتها بر مردم تحمیل نموده اند، بیان نمود. البته موارد بسیار متعدد دیگر نیز وجود دارد که نیاز به وقت و زمان بیشتر جهت شفاف کردن آنها وجود دارد. در انتها نبایداز کناراین موضوع به راحتی گذر کرد که مردم وخانوادهها به مراتب از مسئولین آگاهتر و با برنامهتر در جهت آینده فرزندان خود عمل میکنند، یعنی با بررسی مطالعه ودقت نظر در انتخاب مدرسه مناسب با سبک وروش مناسبتر آموزشی اقدام مینمایند تا فرزندانشان راحتتر و با آسایش بیشتر بتوانند آموزش و مهارتهای لازم را در طول دوران تحصیل عمومی کسب نمایند و سپس آنها را وارد دانشگاههای بهتر نمایند.
به امید تحصیلا ت بیشتر و بهتر برای شغل مناسب و درآمد مناسبتر آینده.