ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه و کارشناس آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خطوط، به مناسبت روز جهانی آموزش مطرح کرد: باید هدفهای نظام آموزشی خود را تدوین میکردیم. آن چیزی که باید تدوین شود، به عنوان برنامه درسی قصد شده است. اینکه آیا توانستیم به آن اهداف قصد شده برسیم یا خیر، باید ارزشیابی و علتهایش بررسی شود. صاحب نظران حوزه آموزش باید ببینند که علت اینکه به آن آموزشهای قصد شده نرسیدیم چه چیزی است. آیا نظام ارزشیابی معیوب است یا محتوای کتاب درسی آن اهداف را پوشش نداده یا اینکه در چرخه یادگیری دچار مشکل هستیم؟
بیشتر بخوانید: نگاه استراتژیک دولت و حاکمیت شکست خورده است!/30درصد بچههای ابتدایی در خواندن و نوشتن مشکل دارند/کمبود 300 هزار معلم
سحرخیز ادامه داد: لازم است دنیا متحول و دگرگون شود و لازم است این تغییر و دگرگونی در حوزه آموزش نیز رخ دهد. طبق آخرین آمار قریب به ۴۴ درصد دانش آموزان ما دچار فقر یادگیری هستند. متاسفانه مهارتی که به درد زندگی آنها بخورد، آموزش نمیدهیم. این مسائل باید بازنگری شود و همچنین محدودیتها کنار گذاشته شود. ما یک مشکلی در آموزش و پرورش داریم و آن این است که ارزیابی درونی و بیرونی از کارکردهای آموزش و پرورش باید توسط یک نهاد مستقل صورت گیرد، که اینطور نیست. نگاه جانبدارانه و سوگیرانه مانع از ارزشیابی درست میشود. باید سازمانها و نهادهای نظارتی مستقل از آموزش و پرورش به کاستیها بپردازند.
بیشتر بخوانید: مسائلی که باعث کاسته شدن کیفیت آموزشی میشود/موتور محرک تحول در آموزش و پرورش کشور!
وی افزود: آموزش و پرورش یک بحران جدی که دارد موضوع کیفیت است، هم کیفیت آموزشی و هم کیفیت در عدالت. ما به لحاظ کمی رشد خوبی داشتیم و کسی منکر آن نیست اما به لحاظ کیفی خیر. وضعیت آموزش در متوسطه دوم خوب نیست، شاید قریب به ۲۰ درصد دانش آموزان در این دوره ترک تحصیل میکنند که باید علت این موضوع بررسی شود. در کیفیت بسیار وضعمان نامناسب است. سهم مدارس عادی دولتی از نمرههای برتر کنکور زیر ۳ درصد است، بیشترین رتبههای خوب مخصوص مدرسههای خاص دولتی است.
معاون اسبق آموزش متوسطه مطرح کرد: در مدارس دولتی کشور بین ۳۰ تا ۵۰ درصد هزینههای آموزش از جیب مردم است. علت پایدار نبودن کیفیت یکی بحث مسئله معلم است. در حال حاضر با کمبود بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار معلم مواجه هستیم. وضع موجود هم چنگی به دل نمیزند. معلمی که آموزشی ندیده و به شکل عادی استخدام شده، اثراتش در کیفیت موضوع مشخص است. چند سال است که آموزش ضمن خدمت معلمان را رها کردیم، نمیشود فقط به آموزش حضوری بسنده کرد. باید برای معلمان آموزش خصوصی بگذاریم، باید شیوههای سنتی با مدارس خداحافظی کنند، امروزه شیوههای نویی برای آموزش وجود دارد، بچهها تنها نمیتوانند به کتابهای درسی اکتفا کنند. برخی اوقات اطلاعات دانش آموزان به روزتر از معلمان است. حتی اگر معلمان هم خوب باشند، ظرفیت کلاسها ۵۸ نفر است، مگر کمپ است؟ در کلاس ۵۸ نفره معلم کجا میخواهد بنشیند و چطور میخواهد در این نوع کلاس آموزشی رخ دهد؟ معلم باید اطلاعاتش به روز باشد.
کارشناس آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: این مسائل از نکاتی است که نه وزیر به آن توجه میکند نه ستاد آموزش و پرورش. بسیاری از خانوادهها از شلوغی کلاس و بیانگیزگی معلم انتقاد میکنند مدارس دولتی و غیردولتی فقط انتخاب بین بد و بدتر است. تمامی افراد از مدرسههای دولتی دارند فرار میکنند به دلیل آنکه معلم انگیزهای برای تدریس ندارد. یک جو بیاعتمادی نسبت به مدارس دولتی شکل گرفته است، وجود بی اعتمادی در آموزش و پرورش، سرمایه اجتماعی را از دست خواهد داد.