سجاد عابدی در روزنامه مردم سالاری با انتشار یادداشتی تحت عنوان « نقش نفوذیها در ترور مستشاران ایرانی در سوریه» نوشت: باید عوامل نفوذی دشمن را در میان غیرایرانیها جستجو کرد که شامل افراد محلی و روسها میشود. آیا از روسهای فعال در سوریه باید خاطرمان آسوده باشد؟
ما از دولتهائی که به آنها اعتماد کردهایم ضربههای زیادی خوردهایم. چگونه میتوانیم حزب توده را فراموش کنیم؟ چگونه میتوانیم غائله پیشهوری در آذربایجان را نادیده بگیریم؟
در همین سوریه، آیا میتوان سهمخواهی روسها بعد از فروکش کردن غائله داعش را فراموش کرد؟! تا چه وقت قرار است خوشبینیهای افراطی را بر واقعبینی ترجیح بدهیم؟ آیا زیر سوال بردن تمامیت ارضی ما آنهم دو بار ظرف چند ماه نباید این هشدار را به ما بدهد که جانب احتیاط را در تعامل با چنین دولتهائی رعایت کنیم؟
هدف «بنیامین نتانیاهو» گسترش جنگ در جنوب لبنان، ایران، عراق و سوریه است بطوری که آمریکا هم به طور مستقیم وارد جنگ شود. نتانیاهو نمیخواهد که به تنهایی غرق شود.
این اقدام تروریستی در دمشق همزمان با هدف قرار گرفتن خودرویی در جنوب لبنان و چندی پس از ترور «رضی الموسوی»، «صالح العاروری» و «وسام طویل» و در سایه تشدید تهدیدات رژیم صهیونیستی برای به راه انداختن جنگ گسترده در جنوب لبنان و پس از افزایش حملات موشکی حزب الله به شمال فلسطین اشغالی رخ میدهد. این اوج سردرگمی و سرخوردگی رژیم اشغالگر از هفتم اکتبر گذشته و شکست آن در تحقق اهدافش در جنگ غزه و نیز افزایش تلفات نظامیانش و بحران اقتصادی و تشدید بحران های داخلی و و خارجی این رژیم را نشان میدهد.
این اقدام تروریستی در دمشق و آنهم در محله دیپلماتیک پایتخت سوریه در نتیجه رخنه امنیتی بزرگ و با مشارکت مزدوران رژیم صهیونیستی است، زیرا این منطقه از مناطق به شدت امنیتی در سوریه است. در اقدامات امنیتی باید بازنگری صورت گیرد، رخنهها بسته و مسئولان آن بازخواست شوند.
رژیم اشغالگر سردرگم و آشفته و از هر سو شکست آن را دربرگرفته است و اوج این سرخوردگی، روی آوردن به ترورها و تشدید آن در اقدامی هالیوودی مذبوحانه با هدف اطمینان بخشی به افکار عمومی داخلی این رژیم است.
بعید نیست که این اقدام تروریستی در واکنش به حمله موشکی ایران به مقر سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در شهر اربیل و انهدام آن در چند روز قبل باشد. استفاده سپاه پاسداران ایران از موشکهای بالستیک دقیق با برد ۱۲۳۰ کیلومتر برای حمله به اربیل و ادلب در سوریه که با دقت به اهداف اصابت کرد، به ویژه خانه یک تاجر متهم به فروش نفت مسروقه سوریه به رژیم اشغالگر و تامین مالی گروه های مسلح ضد ایران و سوریه، به شدت این رژیم و مزدورانش را در منطقه نگران کرده است، همانطور که آمریکا را نیز نگران کرده، زیرا قاعده موجود مبنی بر صبر استراتژیک و واکنش نشان ندادن فوری به اقدامات تروریستی از بین رفته و مقوله واکنش در زمان و مکان مناسب نیز ملغی شده است.
سئوال مطرح این است که آیا سپاه پاسداران ایران به سرعت به این اقدام تروریستی واکنش نشان خواهد داد؟ آیا این واکنش در داخل رژیم صهیونیستی خواهد بود یا خارج آن؟ این واکنش با حمله موشکی مستقیم خواهد بود یا به شیوه دیگری؟ پاسخ دادن به این پرسشها دشوار است، زیرا واکنشهای نظامی انتقام جویانه از اسرار نظامی است؛ اما آنچه میتوان گفت، این است که واکنش انتقام جویانه ایران به تاخیر نخواهد افتاد، زیرا ایران سیاست راهبردی جدیدی را در پیش گرفته که شامل سرعت واکنش و دقت آن است و شاید این مقدمه و آمادگی برای نبرد بزرگی است که به طور حتم در راه است.
نتانیاهو شکست خورده که موفق شد متحد آمریکایی خود را در غزه و دریای سرخ وارد کند؛ هم اکنون به سلاح ترورها روی آورده تا آمریکا را وارد جنگ علیه ایران کند. جنگ منطقه ای بزرگی که دولت بایدن تلاش زیادی برای اجتناب از آن کرده، بیش از هر زمانی دیگری نزدیک شده و منتظر جرقه ای برای شعله ور شدن آن است؛ جنگی که بازنده بزرگ آن رژیم اشغالگر خواهد بود.