به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛ هنگامی که قتل عام دبیرستان کلمباین در سال ۱۹۹۹ در آمریکا اتفاق افتاد ، بزرگترین کشتار دسته جمعی تاریخ این کشور لقب گرفت اما حالا این جنایت در رتبه چهارم قرار دارد. حمله سال ۲۰۱۲ به مدرسه ابتدایی سندی هوک ، که در آن یک مرد مسلح ۲۶ کودک و کارکنان مدرسه را کشت. تیراندازی سال ۲۰۱۸ در دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس در پارکلند فلوریدا که جان ۱۷ نفر را گرفت . و اکنون حمله به مدرسه ابتدایی راب در تگزاس ، جایی که در ۲۴ مه ۲۰۲۲، حداقل ۱۹ کودک و دو بزرگسال به قتل رسیدند. بنابراین آمریکا در یک ماه اخیر یک تیراندازی جمعی دیگر را تجربه کرده است، این بار از اقامتگاه و کازینو خلیج ماندالی در نواری در لاس وگاس، نوادا. طبق گزارشها، این مرگبارترین تیراندازی جمعی در تاریخ مدرن ایالات متحده است. با این حال متأسفانه در ایران نیز هر از گاهی خبرهایی مبنی بر قتل عام و کشتار عمدتاً خانوادگی یا در محل کار منتشر میشود. درست مثل قتل عام فجیع کارمند ایلامی که کمتر از یک ماه پیش رخ داد و او با ۲ نارنجک و یک سلاح گرم که در کیسه برنج پنهان کرده بود، وارد اداره اموال بنیاد مستضعفان شد و کارمندان را به طبقه دوم این اداره هدایت و یک نارنجک را داخل محوطه پرتاب کرد. این انفجار منجر به فوت سه نفر از کارمندان در محل حادثه و یک نفر در بیمارستان شد و در نهایت فرد مهاجم با شلیک اسلحه به خود، خود را از پای درآورد.
با این حال اگر کلمه قتل عام خانوادگی را در گوگل سرچ کنید با اخبار قدیمی و تازهای از انواع حوادث اینچنینی در ایران نیز رو به رو خواهید شد. جرمشناسان دست به بررسی و تحلیل این نوع جنایتها زدهاند و ۵ نکته درباره این نوع کشتار بیان میکنند که با مطالعه برخی از این نکات باید یک نفس عمیق بکشیم چرا که استفاده از سلاح در کشور ما ممنوع است و هیچ شخص عادی حق خرید و فروش آن را ندارد و دوم اینکه برخی از این نکات وجه اشتراکی با قاتلان کشتارهای جمعی ایران نیز دارد.
جرمشناسان این نکات را به ترتیب زیر بررسی کردند:
مطالعه ای که در مورد تیراندازیهای دسته جمعی انجام شد نشان میدهد که این پدیده به ایالات متحده محدود نمیشود. تیراندازیهای دسته جمعی بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۲۰۱۳ نیز در ۲۵ کشور ثروتمند دیگر رخ داد، اما تعداد تیراندازیهای دسته جمعی در ایالات متحده بسیار بیشتر از هر کشور دیگری است.ایالات متحده در این دوره ۳۰ ساله ۷۸ تیراندازی جمعی داشته است. بیشترین تعداد تیراندازیهای جمعی بعد از ایالات متحده در آلمان بوده است جایی که هفت تیراندازی رخ داده است.
یکی از یافتههای مهم این است که تیراندازیهای دسته جمعی و میزان مالکیت اسلحه با هم ارتباط زیادی دارند. هر چه میزان مالکیت اسلحه بیشتر باشد، یک کشور بیشتر در معرض حوادث تیراندازی جمعی است.اگر چه این مورد درباره درباره ایران صدق نمیکند. با این حال اما اغلب قاتلان در قتلهای خانوادگی در ایران از سلاح گرم استفاده کردند.
اگر کلمه قتل عام خانوادگی را در گوگل سرچ کنید با اخبار قدیمی و تازهای از انواع حوادث اینچنینی در ایران نیز رو به رو خواهید شد. جرمشناسان دست به بررسی و تحلیل این نوع جنایتها زدهاند و ۵ نکته درباره این نوع کشتار بیان میکنند که با مطالعه برخی از این نکات باید یک نفس عمیق بکشیم چرا که استفاده از سلاح در کشور ما ممنوع است
مطالعه اخیر منتشر شده توسط مرکز تحقیقات کنترل آسیب هاروارد نشان میدهد که فرکانس تیراندازی دسته جمعی در طول زمان در حال افزایش است. محققان این افزایش را با محاسبه زمان بین وقوع تیراندازیهای دسته جمعی اندازهگیری کردند. بر اساس این تحقیق، روزهای جداسازی وقوع تیراندازی جمعی از ۲۰۰ روز به طور متوسط در دوره ۱۹۸۳ تا ۲۰۱۱ به ۶۴ روز از سال ۲۰۱۱ رسیده است.
آنچه در مورد تیراندازیهای دسته جمعی نگرانکننده است این واقعیت است که این روند افزایشی در جهت مخالف نرخ کلی قتل عمد در ایالات متحده است که تقریباً ۵۰ درصد از سال ۱۹۹۳ کاهش و در اروپا که در آن قتل عمد ۴۰ درصد کاهش یافته است .
با توجه به متمم دوم، ایالات متحده قوانین مجاز برای حمل نقل اسلحه دارد. این برخلاف اکثر کشورهای توسعه یافته است که قوانین محدودکنندهای دارند.
قوانین محدودکننده مجوز اسلحه به سیستمی اشاره دارد که در آن افرادی که میخواهند سلاح گرم بخرند باید به مرجع صدور مجوز نشان دهند که دلایل معتبری برای تهیه اسلحه دارند مانند استفاده از آن در میدان تیراندازی یا رفتن به شکار و باید مهارت خود را نشان دهند.
نوع قانون اسلحه تأثیرات مهمی در رخدادهای اجتماعی آن کشور دارد. کشورهایی که قوانین مجوز اسلحه محدودتر دارند، مرگ و میر کمتری بر اثر سلاح گرم و نرخ مالکیت اسلحه کمتری را نشان میدهند.
در اکثر بررسیهای محدودکننده پیشینهای که در کشورهای توسعهیافته انجام میشود، شهروندان موظفند برای کار با اسلحه آموزش ببینند، مجوز شکار دریافت کنند یا مدرکی مبنی بر عضویت در میدان تیر ارائه کنند.
افراد باید ثابت کنند که به هیچ گروه ممنوعه تعلق ندارند، مانند بیماران روانی، مجرمان، کودکان یا افرادی که در معرض خطر بالای ارتکاب جرایم خشونتآمیز هستند، مانند افرادی که سابقه پلیسی در مورد تهدید جان دیگری دارند.
در اینجا نتیجه نهایی است. با این مفاد، اکثر تیراندازان فعال ایالات متحده از خرید سلاح گرم محروم میشدند. که متأسفانه طبق قوانین آمریکا اینطور نیست.
روزنامه نگاران گاهی تیراندازی دسته جمعی را نوعی تروریسم داخلی توصیف میکنند با این حال این برداشت اشتباهی است.
شکی نیست که تیراندازیهای دسته جمعی "وحشتناک" است و جامعهای را که در آن رخ داده است "ترور" میکند با این حال، همه تیراندازان فعال درگیر در تیراندازی دسته جمعی پیام یا علت سیاسی ندارند.
اکثر قاتلان این نوع قتلها با موضوعاتی مانند سلامت روان، پرخاشگری و ناراضیتی شغلی مرتبط هستند. این موضوع درباره اغلب جنایتهای اینچنینی در ایران نیز صدق میکند و عمدتاً اغلب آنها خانوادگی است. در واقع تیراندازان ممکن است با انگیزههای مختلف شخصی دست به جنایت بزنند تا از جامعه اطرافشان انتقام بگیرند.