به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ بحث تغییر محتوای درسی مدارس موضوع تازهای نیست. سالهاست که پیرامون آن بحثهای مختلفی مطرح شده و در دهه اخیر نیز برخی از دروس دچار تغییرات کم و بیشی شدند. با این حال امروزه با تغییر سبک زندگی و آشنایی کودکان با اینترنت و فضای مجازی به نظر میرسد که محتوای کتابهای درسی باید تغییرات بسیار بیشتری داشته باشد. کما اینکه در اردیبهشت ماه نیز، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با صدها تن از معلمان و فرهنگیان، به وزارت آموزشوپرورش توصیه کردند تا به تفکیک «علم نافع» از «علم غیرنافع» در برنامه درسی دانشآموزان توجه کنند و فرمودند: « علم نافع علمی است که استعدادهای نوجوان و جوان را شکوفا میکند و با سرمایهسازی برای آینده او، موجب پیشرفت و تعالی کشور میشود. در این زمینه بعضی مطالب در برنامه درسی کنونی، صرفاً محفوظاتی است که بدون هیچ سودی برای حال یا آینده دانشآموزان به ذهن آنها سرازیر میشود که باید این موارد شناسایی و از آموزشها حذف شود. »
بنابراین موضوع بازنگری در محتوای کتب درسی در پی منویات مقام معظم رهبری در چند بعد بررسی میشود. محمدرضا نیک نژاد کارشناس مسائل آموزش و پرورش با ۲۷ سال سابقه تدریس در گفتگو با خطوط درباره موضوع تغییر محتوا و به روزرسانی کتابهای درسی میگوید: «این موضوع را از راههای مختلفی میتوان بررسی کرد. یکی از نکات مهمی که کتاب و برنامههای درسی باید متناسب با آن تغییر کند نیازهای امروز و فردای خود دانشآموزان است. یعنی در این جهان متعین و نامتعین که هر روز در حال تغییر است دانشآموز باید به شکلی آموزش و پرورش پیدا کند که آماده تغییرات لحظه به لحظه جهان باشد و البته ذهنی سنجشگر برای تشخیص درست و غلط در جامعه پیدا کند. پس، یکی از نکات مهمی که در بحث به روزرسانی و تغییر کتب درسی مطرحی میشود این است که ما باید تغییرات جهان را مبنای تغییرات محتوا قرار دهیم. اگرچه وقتی بحث تغییرات کتب درسی مطرح میشود طبیعتا باید متناسب با دین و فرهنگ ایرانی باشد اما با رعایت همه قوانین کشور، میبایست نگاهی فراملی هم برای تغییر و به روزرسانی محتوا داشته باشیم.»
نیک نژاد در پاسخ به این سؤال خبرنگار خطوط که کدام سرفصلها مطابق زندگی امروزی است و باید در مدرسه نیز به عنوان درس به دانشآموزان، تدریس شود؟ میگوید: « فضای مجازی. دنیای مجازی که به سرعت تغییرات و اتفاقات را جلوی چشم ما ظاهر میکند و ما را در جایگاه داوری و انتخاب مسیرهای مختلف قرار میدهد. دانشآموز باید در مدرسه درست و غلط بودن مسائل و اخلاقی و انسانی برخورد کردن را آموزش ببیند تا بتواند در سنین بالاتر، در همین فضای مجازی به لحاظ اقتصادی و اجتماعی گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. »
نیک نژاد ادامه می دهد:«وقتی در مورد کتابهای درسی صحبت میشود، طبیعتا راجع به دانشی هم که درونش است، صحبت میکنیم. آموزش دو جنبه دارد، یک جنبه مهم آن شهروندسازی است.
سواد، تنها سوادی نیست خواندن و نوشتن نیست. سواد بخشهای مهارتی هم دارد. مثلاً فرض کنید مهارت صحبت کردن در جمع. این مهارتی است که کودک در جمع خانواده خود یاد نمیگیرد بلکه باید آن را خارج از فضای خانوادگی و در اجتماع تجربه کند. طبیعتا مدرسه بهترین مکانی است که میتواند این موضوع را آموزش ببیند؛ اینکه بتواند در کنار دیگران دیدگاههای متفاوت را تحمل کند و در عین حال بتواند از دیدگاه خودش هم دفاع کند.
سیستم آموزشی در کشورهای بزرگ جهان، معمولاً تمرکز بیشتری در ۹ سال، اول دانشآموزان دارند و تلاش میکنند شهروند پرورش دهند یعنی آدمی که بتواند در جامعهای که مدام در حال تغییر است، زندگی کند. اما یک بخشی از آن هم دانش نهفته در سیستم آموزشی است. این ناگزیر است که ما باید خواندن و نوشتن و حساب کردن را در سنین پایین به کودکان آموزش دهیم و این بخش هم در همه جهان این تقریباً با یک متد وجود دارد. ( اگر تفاوتی دارد مربوط به تفاوتهای فرهنگی اجتماعی هر کشور است). کشور ما هم نسبتاً در این بخش موفق است. اما در کنار این موضوع، بحث مهارت مطرح است. سواد،تنها خواندن و نوشتن نیست. سواد بخشهای مهارتی هم دارد. مثلاً فرض کنید مهارت صحبت کردن در جمع. این مهارتی است که کودک در جمع خانواده خود یاد نمیگیرد بلکه باید آن را خارج از فضای خانوادگی و در اجتماع تجربه کند. طبیعتا مدرسه بهترین مکانی است که میتواند این موضوع را آموزش ببیند؛ اینکه بتواند در کنار دیگران دیدگاههای متفاوت را تحمل کند و در عین حال بتواند از دیدگاه خودش هم دفاع کند. باید همدلی و همکاری را یاد بگیرد و دلسوز دیگران باشد. اینها یک سری مهارتهایی هستند که باید در مدارس به آنها توجه کرد. اینها موضوعات و مهارتهایی است که کارشناسان و معلمها معتقد هستند باید در بحث تغییر کتب و محتوای درسی به آنها توجه کرد. »
با این حال این معلم با سابقه میگوید جای آموزشهای مهارتی در مدارس کشور خالی است او به عنوان راهکاری پیشنهاد میدهد: « به نظر من بخش زیادی از دانشی که در کتابهای درسی ما وجود دارد چه به لحاظ تعداد درسها و چه محتوا باید تغییر کند. در کشورهای پیشرفته دنیا ۵ تا ۶ کتاب درسی برای دانشآموزان وجود دارد. میانگین کتابهای درسی ما ۱۱ کتاب است. بنابراین عنوان کتابهای درسی ما نسبت به کشورهای دیگر خیلی پرتعداد است. در محتوا هم همینطور. من خودم دبیر فیزیک هستم اگرچه محتوای کتابهای درسی نسبت به ۲۰ سال پیش کاهش پیدا کرده اما همچنان حجماش زیاد است. در حالی که اگر محتوا کمتر باشد معلم میتواند هم عمیقتر دروس و مفاهیم را آموزش دهد و هم فرصتی برای مهارتآموزی فراهم خواهد شد. »