پایگاه خبری تحلیلی خطوط: در مورد حقوق حیوانات خیلی صحبت میشود ولی همه چیز در حول و حوش حیات وحش و حیوانات خانگی میچرخد. کمتر کسی از حقوق گاو و گوسفند و بز و مرغ و بوقلمون و ماهی و... سخن میگوید. شاید این غفلت ناشی از این واقعیت است که خیلی ها در بهره کشی از این حیوانات ذینفع هستند: دامپروران، تولیدکنندگان غذا و دارو، دامپزشکان، متصدیان کشتارگاه ها، قصابان، فروشگاههای زنجیره ای، و بالاتر از همه: همه مردم! یعنی کل بشریتی که از گوشت و شیر و سایر تولیدات دام و طیور تغذیه میکند.
در دامداری سنتی رابطه خیلی زیبا و قابل قبولی بین انسان و حیوان وجود دارد. حیوانات به بچه های خود شیر میدهند و از آنها مراقبت میکنند، جفتگیری میکنند، به چرا فرستاده میشوند، از نور طبیعی و هوای آزاد بهره میبرند، با صاحبان خود اخت میگیرند و هر گاه که از چرا به روستا برگردانده میشوند یک راست به خانه خود میروند، یعنی به جایی که پناهگاه آنهاست و میدانند که از امنیت برخوردارند. اما اگر در قفسهای مرغان تخمگذار در مرغداریها را باز کنید و آنها را به بیرون هدایت کنید بعید است که یک مورد از آنها هم به اسارتگاه خود برگردد... آنها از جور بشر فرار خواهند کرد.
در دامپروری های مدرن، حیوانات در قفس نگهداری میشوند، بیشتر دامهای نر اخته میشوند، مادرها از نوزادان جدا میشوند و نوزادان از مکیدن پستان مادر محروم میگردند. حیوانات به جای جفتگیری به طریقه مصنوعی تلقیح میشوند. آنها به چرا نمیروند و هیچ اطلاعی در باره طبیعت زیبای اطراف اسارتگاه خود ندارند. مرغ های تخمگذار به صورت دسته جمعی در قفسهای متراکم نگهداری میشوند در حالی که برای هر کدام در زندگی فلاکت بارشان به اندازه یک کاغذ A4 فضا در نظر گرفته میشود. آنها نمیتوانند تخم بارور داشته باشند و روی تخمهایشان بخوابند تا جوجه در بیاورند. جوجه ها نیز در ماشین به دنیا میآیند و هیچگاه در زیر بال مادرانشان از لذت فرزندی بهره مند نمیشوند. به حیوانات مکملها و هورمونهایی تجویز میشود تا تولید شیرشان بیشتر شود و آنها با حمل پستانهایی متورم که گاهی به زمین میچسبد همواره از درد رنج میبرند و به سهولت به انواع عفونت و التهاب پستانی مبتلا میشوند... این بخشی از زندگی حیواناتی است که ما سرپرستی آنها را به عهده گرفته ایم. اگر آنها زبان داشتند و میتوانستند از درد و رنج خود سخن بگویند شاید به مراتب بیشتر از زندانیان آشویتس از جور بنی نوع بشر مینالیدند.
رفتاری که با حیوانات مزرعه میشود با هیچ اسلوب اخلاقی سازگار نیست. از نظر شرع اسلام نیز هیچکدام از مواردی را که بیان کردم نمیتوان توجیه کرد. دوشیدن کامل حیوان پیش از سیر شدن فرزند قابل قبول نیست. زندانی کردن حیوانات و جدا کردن آنها از یکدیگر و محروم کردنشان از زندگی متناسب با بیولوژی و خلقت آنها را با هیچ اصل منطقی نمیتوان توجیه کرد. انسان خود را به عنوان اشرف مخلوقات محق میداند که بر طبقات زیرین خلقت ستم روا دارد، در حالی که اشرف نه به معنای دارنده حق بیشتر بلکه به معنای شریفترین است. آیا حیوانات هم چنین دیدگاهی در باره ما دارند؟
بر مصلحین اجتماعی فرض است که در کنار دفاع از حقوق حیوانات به طور عام، از حقوق حیوانات مزرعه به طور خاص حمایت کنند. شاید بتوان راهی جست تا رابطه انسان-حیوان از حالت انتفاع یکطرفه ای که در دامپروری صنعتی حاکم است به حالت انتفاع دو طرفه ای که این دو در دامپروری سنتی از آن برخورداند میل کند. آیا مقدور نیست؟ شما بگویید!